پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : پسر جوان گمان نمیکرد دوستی اینستاگرامی با دختری معتاد پای او را به دادسرا باز کند. دختر شیشهای بعد از فرار از کمپ به مکانی نامعلوم گریخته و پلیس در جستوجوی اوست.
به گزارش جامجم، اوایل بهمن امسال مردی با حضور در شعبه هفتم بازپرسی دادسرای جنایی تهران، با طرح شکایتی اعلام کرد دختر 18 سالهاش ناپدید شده است.
وی به قاضی مرشدلو گفت: دخترم مدتی بود که در جریان رفت و آمد با دوستان ناباب معتاد شده و شیشه مصرف میکرد. با پی بردن به این ماجرا دنیا بر سرمان آوار شد. چند بار او را برای ترک به کمپ ترک اعتیاد برده و در آنجا بستری کردیم، اما او با التماس و گریه و این که قول میدهد اعتیادش را ترک کند، از ما میخواست وی را از کمپ بیرون بیاوریم که هر بار دلمان برایش میسوخت و بعد از چند هفته او را ازکمپ خارج میکردیم.
شاکی ادامه داد: در این مدت اعتیاد او مشکلاتی برای خودش و خانوادهمان به وجود آورده بود. دو هفته پیش که از این وضع خسته شده بودیم، تصمیم گرفتیم او را در کمپ بستری کنیم. این بار تصمیم گرفتیم به هیچ عنوان به گریههایش توجهی نکنیم. او را به کمپ بردیم و در این مدت هم چند بار برای بررسی وضع او به کمپ رفتیم. از مسئولان کمپ خواستیم به او اجازه خروج ندهند تا حالش خوب شود.
وی افزود: دیروز که برای دیدن او به کمپ رفته بودیم ، مسئولان آنجا به ما گفتند پسری 22 ساله به ملاقات او آمده و ساعاتی بعد از رفتن او، دخترمان پس از درگیر شدن با نگهبانهای کمپ فرار کرده و با سوار شدن به خودرویی که منتظرش بوده، به مکانی نامعلوم رفته و موفق نشدهاند وی را پیدا کنند. آنها مطمئن هستند راننده همان جوانی بوده که به ملاقات او در کمپ آمده بود. نمیدانیم دخترم کجاست و جستوجوهایمان برای یافتن او بینتیجه مانده است.
همزمان با تشکیل پرونده قضایی، بازپرس جنایی دستور تحقیقات برای یافتن دختر فراری را صادر کرد. تحقیقات پلیسی برای یافتن او ادامه داشت تا این که ماموران به سرنخهایی دست یافتند که نشان میداد، دختر جوان یکی دو ماهی بوده که با پسری 22 ساله در اینستاگرام دوست شده و با هم در رفت و آمد بودهاند و این جوان همان فردی است که به ملاقات او در کمپ ترک اعتیاد رفته و او را فراری داده بود.
پسر جوان تحت تعقیب پلیس قرار گرفت و روز چهارشنبه شناسایی و توسط پلیس بازداشت شد.
او برای ادامه تحقیقات به شعبه هفتم بازپرسی دادسرای جنایی تهران منتقل شد و به قاضی پرونده گفت: من در مغازهای کار میکنم و مدت شش سال است که معتاد شدهام. در این مدت چند بار به کمپ رفتم تا اعتیادم را ترک کنم اما دوباره شروع کردم. حتی شیشه هم به طور موقت مصرف میکردم. با اصرار خانوادهام درصدد بودم تا به طور کامل اعتیادم را ترک کنم که سر و کله دختری 18 ساله پیدا شد. با او در اینستاگرام دوست شدم و ارتباطمان شکل گرفت.
وی افزود: در جریان این ارتباطهای اینستاگرامی و ملاقاتهایی که با هم داشتیم و به بوستان و رستوران میرفتیم، متوجه شدم او نیز اعتیاد دارد و شیشه مصرف میکند. چند بار هم در کمپ بستری شده و دوباره اعتیادش را از سر گرفته است. حتی برای تفریح یک هفته به شمال رفتیم. بعداز آن که بازگشتیم خانوادهاش او را برای ترک به کمپ بردند. دو هفتهای با من ارتباطش را قطع کرد. هر چه زنگ میزدم جواب نمیداد.
پسر جوان ادامه داد: سرانجام با من تماس گرفت و گفت در کمپ است و میخواهد از آنجا بیرون بیاید. به ملاقاتش رفتم. او حتی به دروغ به من گفت میخواهد مرخص شود و خواست تا یک ساعت دیگر مقابل کمپ منتظرش باشم تا او را به خانهشان برسانم. من هم همین کار را کردم. او که بیرون آمد ، تا نزدیکی خانهشان بردم و دیگر از او خبری ندارم. از سرنوشت وی بیخبرم.
با توجه به اظهارات پسر جوان، برای او قرار قانونی صادر شد و جستوجو برای یافتن دختر معتاد ادامه دارد.