arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۹۹۰۴
تاریخ انتشار: ۱۱ : ۱۱ - ۰۷ تير ۱۳۹۰

چنگیز جلیلوند: اگر گلزار صدای خوبی نیز داشت، محبوبیت بیشتری پیدا می‌کرد

مهاجرت چنگیز جلیلوند به آمریکا، یکی از حسرت‌های علاقه‌مندان سینما در سال‌های پس از انقلاب بود. در این جا همه آنها که شیفه مارلون براندو بودند، کسانی که پل ‌نیومن در «بیلیارد‌باز» را می‌ستودند و آنها که دین مارتین در «ریو ‌براوو» را دوست داشتند، را اگر کنار انبوه بازیگران شاخصی که جلیلوند به جایشان صحبت کرده، بگذاریم به طیف قابل توجهی از علاقه‌مندان این پیر عرصه دوبله می‌رسیم.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
 بانی فیلم نوشت: مهاجرت چنگیز جلیلوند به آمریکا، یکی از حسرت‌های علاقه‌مندان سینما در سال‌های پس از انقلاب بود. در این جا همه آنها که شیفه مارلون براندو بودند، کسانی که پل ‌نیومن در «بیلیارد‌باز» را می‌ستودند و آنها که دین مارتین در «ریو ‌براوو» را دوست داشتند، را اگر کنار انبوه بازیگران شاخصی که جلیلوند به جایشان صحبت کرده، بگذاریم به طیف قابل توجهی از علاقه‌مندان این پیر عرصه دوبله می‌رسیم.


در «جرم» صحبت کردن او جای حامد بهداد، حکم دعوت به ضیافت تازه‌ای را دارد که جلیلوند برای دوستدارانش تدارک دیده است.

در گذشته دوبلورها یکی از عوامل کسب محبوبیت وتشخص بازیگران بودند ولی در سال‌های پس از انقلال ماجرا تغییر کرد.
البته من بعد از انقلاب در حدود 20 سال در ایران نبودم، اما می‌دانم در بعد از انقلاب نیز فیلم‌ها دوبله می‌شد. آن‌طور که همکارانم می گفتند در یکی دو فیلم اختلاف نظر بر سر دستمزد دوبلورها پیش آمد، چرا که برخی از دوبلورها آنقدر دستمزدشان را بالا می‌گفتند که گاهی از دستمزد هنرپیشه‌ای که در آن فیلم ایفای نقش کرده بود، بیشتر بود.

این شرایط باعث شد بنیاد سینمایی فارابی وارد شود و بگوید اصلاً نیازی به دوبله نداریم. دلیلشان نیز این بود که وضعیت دوبله مانند این شده که بیماری را به بیمارستان برده‌اند و معالجه فایده‌ای نداشته و بیمار مرده است و حال که می‌خواهند بیمار را دفن کند قبرکن می‌گوید من برای اینکه سنگی را روی آن بگذارم صدهزار تومان می‌گیرم!

این مثال را برای پیشنهاد دستمزدهای بالا برخی از دوبلورها زده بودند؛ از آن به بعد قرار براین شد که دیگر فیلم‌ها صدا سر صحنه کار شوند و هرجا که نیز نیاز بود، هنرپیشه‌ها جای خودشان صحبت کنند، اما باز در چنین شرایطی برخی از کارگردانان از جمله زنده‌یاد علی حاتمی معتقد بود که فیلم‌های ایرانی حتماً ‌باید دوبله شوند چرا که دوبلورها جلای تازه‌ای به فیلم‌ها می‌دهند.

به دلیل اینکه مخاطب از صدای گوینده‌هایی که می‌شناسد بیشتر خوشش می‌آید و از طرف دیگر دوبلور‌ها حق مطلب را بهتر از بازیگران ادا می‌کنند. معتقدم علی حاتمی درست فکر کرده بود به عنوان مثال بهروز وثوقی هنرپیشه بسیار خوبی بود، البته گوینده نیز بود، اما گوینده‌‌ای نبود که بتواند به تنهایی نقش اول یک فیلم را به تا پایان اجرا کند و تماشاگر را تا پایان فیلم نگه دارد. در نتیجه باید یک گوینده خوب آن نقش را اجرا می‌کرد تا حوصله تماشاگر سر نرود و آن فیلم بهتر از صدای اصلی‌اش از کار درآید.

ما در سینمای ایران شاهد بازیگرانی بسیار خوبی بودیم، اما این بازیگران صدایشان به گونه‌ای نبود که جذاب باشد و مردم دوست داشته باشند، بنابراین به دلیل نبود صدای خوب ما چندان قهرمان‌پروری را در سینمای ایران شاهد نبودیم. در حال حاضر سینمای ایران قهرمان ندارد. در نتیجه چون فیلم‌ها قهرمان ندارند، در نتیجه داستان معمولی دارند که در اذهان باقی نمی‌ماند و...

و نیازی هم به دوبلور خاصی نخواهد داشت.
دقیقاً. به عنوان مثال مارلون براندو هنرپیشه بزرگی بود و در همه جای دنیا فیلم‌هایش با صدای خودش نمایش داده می‌شد، اما در ایران مردم عادت به دوبله داشتند و مایل بودند جای بازیگر خارجی دوبلور ایرانی صحبت کند، البته آن زمان نیز من جای این بازیگر صحبت می‌کردم، اکنون نیز بعد از گذشت سال‌ها همچنان اصرار دارند همان صدا جای براندو صحبت کند، چرا که مردم به آن صدا عادت کرده‌آند، اما در حال حاضر برخی از فیلم‌ها احتیاج دارند نقش اول و دوم‌شان دوبله شود. همین تصمیم را کیمیایی برای فیلم اخیرشان «جرم» گرفت، البته ایشان در نهایت، کل فیلم را با صدای گوینده‌ها از نو ساخت، من هم جای حامد بهداد صحبت کردم.

اگر مخاطبان فیلم «جرم» را در جشنواره فیلم فجر دیده باشند و به تماشای نسخه اگران عمومی این فیلم نیز که دوبله شده است بنشینند، آن وقت خواهند دید گویش‌ها تا چه اندازه متقاوت است. البته یک عده نیز مخالف دوبله هستند و معقتدند فیلم‌ها باید با صدای هنرپیشه‌ها نمایش داده شود.

بحثی که اینجا پیش می‌آید این است که با توجه به اینکه روند دوبله فیلم‌ها در سال‌های اخیر متوقف شده است، دیگر مخاطبان سینما یه صدای اصلی بازیگران عادت کرده‌اند.
بله، قطعاً درست نیست که به جای آقای انتظامی دوبلوری صحبت کند (البته خود ایشان نیز در گذشته دوبلور بودند) مگر اینکه هنرپیشه‌ای تیپ تازه‌ای را اراده کند و دوبلوری جای این هنرپیشه با تیپ جدیدش صحبت کند. من معتقدم حامد بهداد جزو بازیگرانی است که اگر من جایش صحبت کنم، کسی متوجه نشود، چون من سعی می‌کنم لحن خودش را با گویش بهتر منتقل کنم.

دوبله فیلم‌های سینمای ایران در شرایطی فعلی تا چه اندازه ماندگاری آثار تأثیرگذار خواهد بود؟
به عنوان مثال، اگر گلزار صدای خوبی نیز داشت چه بسا محبوبیت بیشتری پیدا می‌کرد. قبل از انقلاب می‌گفتند فلانی که ماشین سواری‌اش خوب است، چهره و فیزیک خوبی نیز دارد. بیاید جلیلوند نیز جایش حرف می‌زند!‌ در مجموع دوبلورها به بازیگران خیلی کمک کردند،‌ به عنوان مثال بیک‌ایمانوردی لهجه داشت و نمی‌توانست به خوبی فارسی صحبت کند و در برخی از فیلم‌ها آقای ناظریان و من به جایش صحبت می‌کردیم و در فیلم‌های تیپکالش مانند «ستوان کلمبو» منوچهر اسماعیلی به جای وی صحبت می‌کرد و در نهایت اسماعیلی یک تیپ در سینمای ایران ساخت، بدین معنی که بیک ایمانوردی اگر در سایر فیلم‌هایش پنجاه‌ هزار تومان دستمزد می‌گرفت، اگر می‌خواست با این تیپ ایفای نقش کند و منوچهر اسماعیلی نیز جایش صحبت کند، صد هزار تومان می‌گرفت! شما تفاوت را ببینید!

نظرات بینندگان