arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۸۴۴۸۲
تاریخ انتشار: ۵۲ : ۱۴ - ۱۳ مرداد ۱۳۹۵

چگونه انقلاب را با «فیلتر» صادر کنیم؟

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
چهره‌ها از مسئولان گرفته تا مشهوران، عضوی از لشکر نسبتا پرشمار توییتری‌ها در ایران هستند و اصولگرا و اصلاح‌طلب، در توییت‌کردن دیدگاه‌هایشان از هم سبقت می‌گیرند. طنز تلخ ماجرا این است که بسیاری از چهره‌های رسمی کشور در توییتر حضور دارند اما این پیام‌رسان همچنان در کشور ما فیلتر است. سوال اینجاست که چه کسی از فیلترینگ توییتر سود می‌برد؟

اِنی کاظمی با این مقدمه در «شرق» نوشت: توییتر در عصر حاضر، نقش و تأثیر بسزایی در تحولات دارد چراکه پیام را در کوتاه‌ترین حجم و زمان ممکن به مخاطب می‌رساند و تکثیر و بازنشر آن برای انسان خسته و بی‌حوصله امروز فقط با یک کلیک امکان‌پذیر است. توییت در روزگار ما، ابزار مهمی برای پیشبرد اهداف دیپلماتیک است. گواه داخلی این ادعا، محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه است که هر از گاهی مواضع خود را توییت می‌کند یا به مناسبت‌های مختلف، پیامی را به مخاطبان عام یا خاص می‌رساند.

اما فیلتربودن توییتر در کشور ما باعث شده است که از یک بستر کاملا رایگان و مؤثر برای دفاع از مواضع خود و انتشار دیدگاه‌هایمان در جهان به‌سادگی محروم باشیم و در اقدامی عبث، توییت‌های مخالفانمان را در رسانه‌های داخلی خود پاسخ دهیم. این کار فقط مصرف داخلی دارد و نوعی مانور بی‌فایده است و درست مانند کار کسی است که در خیابان با دیگری درگیر می‌شود و به‌جای آنکه پاسخ او را بدهد، داخل خانه خود می‌رود و شروع به ناسزاگفتن می‌کند. دشمن بیرونی صدای او را نمی‌شنود و او در واقع دارد به خودش ناسزا می‌دهد!

نمونه نزدیک چنین ماجرایی، اظهارات گاه و بیگاه قلدرمآبانه و متوهمانه عادل الجبیر، وزیر خارجه جوان عربستان علیه ایران است که از قضا چهره محبوبی در دنیا به شمار نمی‌رود اما در کمال شگفتی می‌بینیم که در توییتر نزدیک به یک ‌میلیون دنبال‌کننده دارد و این عدد به صورت تصاعدی افزایش می‌یابد. یا مثلا چهره‌ای مثل دونالد ترامپ، نامزد جمهوری‌خواهان در آمریکا که هر چند روز، یک توییت علیه ایران منتشر می‌کند، بیش از ١٠‌ میلیون دنبال‌کننده دارد. این در حالی است که اغلب مردم ما اخبار مربوط به توییت‌های این افراد را می‌خوانند اما دستشان برای پاسخ‌گویی بسته است.

در چنین شرایطی، ما حتی یک اقدام منفعلانه هم نمی‌توانیم علیه دشمنانمان داشته باشیم و لااقل پاسخ آنها را بدهیم، چه برسد به اینکه بخواهیم یک دیپلماسی عمومی فعال را دنبال کنیم و آرای خود را در جهان، بسط دهیم؛ اما عربستان به‌راحتی با تبلیغات گسترده خود و احتمالا با علم به اینکه ایرانیان نمی‌توانند در توییتر حضور داشته باشند، جهان عرب را از طریق همین ابزار ساده اما ممنوع - برای ما ایرانیان - علیه ما تحریک می‌کند و به‌تنهایی توانسته با ایجاد یک موج هماهنگ در توییتر، موجی از اعتراض‌ها را علیه ایران به راه بیندازد؛ به‌گونه‌ای‌که بسیاری از تحلیلگران داخلی معتقدند به‌شدت موفق عمل کرده است.

سعودی‌ها با سرمایه‌گذاری گسترده در فضای سایبر، عملیات روانی خود را با تکیه بر شبکه‌های اجتماعی و ایجاد موج‌های خبری متکی بر این ظرفیت جهانی در دستور کار قرار داده‌اند و شواهد نشان می‌دهد که در اجماع‌سازی و تحریک افکار عمومیِ لااقل جهان عرب، کم موفق نبوده‌اند.


اما بر چه اساس می‌گوییم عربستان یا سایر مخالفان ما از ظرفیت بالای توییتر در حال بهره‌برداری هستند؟ بد نیست این آمار را مرور کنید: توییتر ماهانه ٣١٠‌ میلیون کاربر فعال دارد در حالی‌که ١.٣ بیلیون اکانت در آن هست. از این تعداد ٥٥٠ ‌میلیون نفر حداقل یک توییت را داشته‌اند. این پیام‌رسان، ماهانه ٥٠٠‌ میلیون بازدیدکننده غیرعضو دارد یعنی کسانی که در آن عضو نیستند ولی از آن بازدید می‌کنند. بعضی شخصیت‌ها در توییتر بیش از جمعیت ایران یعنی ٨٥‌ میلیون دنبال‌کننده دارند. ٨٣ درصد از رهبران دنیا در توییتر اکانت فعال دارند. روزانه ٥٠٠‌ میلیون توییت در آن ارسال می‌شود. در تأثیر و گستردگی آن همین بس که فقط در فینال جام ‌جهانی، در یک دقیقه ٦١٨‌ هزار و ٧٢٥ توییت ارسال شد. روزانه در توییتر نزدیک به دو ‌میلیارد جست‌وجو انجام می‌شود، روزانه ۲۵۰‌ میلیون بازدید دارد یعنی شاید ۱۸۰ برابر یک سایت داخلی نسبتا پربازدید مثل تابناک. حالا حساب کنید به‌تنهایی چه تأثیری در دنیا دارد و کسانی که در این قبیل شبکه‌ها فعال‌ هستند چه سودی می‌کنند.

با توجه به همه آنچه بیان شد و با تأکید بر لزوم درک این واقعیت که چه بخواهیم و چه نخواهیم هشتگ‌ها، فرمانروایان افکار عمومی در جهان امروز هستند، به نظر می‌رسد که صدور انقلاب اسلامی و مفاهیم بلند آن ازیک‌سو و برخورد فعال یا حتی منفعلانه با تهدیدات خارجی و اقناع جامعه جهانی در این عرصه پرهیاهوی اسلام‌هراسی و ایران‌هراسی، با فیلترینگ و اعمال محدودیت، نسبتی ندارد و بی‌تردید نیازمند تجدید نظری اساسی در سیاست‌گذاری‌های مربوط به فیلترینگ ابزارهای پیام‌رسان به‌ویژه توییتر در کشور هستیم؛ البته تا بیش از این دیر نشده!
نظرات بینندگان