سهراب زند؛ سرویس سیاسی «انتخاب»: جواد کریمی قدوسی، نماینده محترم مردم مشهد در مجلس شورای اسلامی و از چهرههای شاخص جبهه پایداری در کنار سایر دوستانش نماد مهمی از آن چیزی است که اعتدالیون را به ترس واداشته و آنها را به شکافی جدی با این سبک از تعریف انقلابیگری وادار نموده است.
سبکی که در آن یک هدف مقدس، در ویترین گذاشته میشود و در ادامه به مخاطبین اررزشجو و انقلابی کالای تقلبی به فروش میرسد. کالایی که مصرف آن مخاطبِ بیاطلاع را مسموم میکند.
وی اخیرا اعلام نموده که آقای حسین فریدون با تقلید صدای دکتر حسن روحانی، بجای وی تلفنی دستوراتی را به سایرین برخلاف دستورات اصلی میدهد. که برای نمونه از دستور تقلبی وی به خانم مولاوردی نام برده شده است.
قبل از اینکه این ادعا، از سوی معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری و همچنین دستیار ویژه رئیسجمهور تکذیب گردد، جدا از مسخرگی و سخیف بودن این مسأله، دو سؤال به ذهن میرسد که باور این ادعا را سخت میسازد.
اول اینکه آیا تقلید صدای رئیس جمهور بالاخره لو میرود و افشا میگردد یا نه؟ خود آقای قدوسی اعلام کردهاند که لو رفته و و وقتی آقای روحانی از معاون خود میپرسد که چرا به سفر نرفتی جریان را اطلاع میدهد.
سوال دوم
اگر لو رفت، چه دلیلی مانع برخورد روحانی با برادر خود که اینگونه پا در خط قرمز قدرت وی گذاشته میشود؟ چراکه الملک عقیم! یا حسین فریدون، قدرت فراوانی دارد و با پشتوانه این قدرت، چنین کار محیرالعقولی را مرتکب شده است که در این صورت دیگر احتیاجی به تقلید صدا نیست، چراکه با قدرت خود که تمام کابینه از آن مطلع هستند میتواند دخالت نماید، و یا چنین قدرتی ندارد که به طریق اولی جرأت چنین کاری بوجود نمیآید.
به هر حال این ادعا به جدیت تکذیب شده و"البینة اللمدعی"و این آقای کریمی است که باید برای این ادعای عجیب خود دلیل و سند اقامه کنند وگرنه بنابر شواهد و تکذیب مسئولین مربوطه، در محافل حقوقی - قضایی کذب تلقی شده و قابل پیگیری است.
اما نگاهی به سوابق آقای قدوسی و دوستانش یادآور دست گلهای فراوانی است که از آنان به آب داده شده است.
وی در نطق خود در مجلس نهم در خرداد 93 رئیسجمهور را متهم به"جاسوسی وقیحانه فقهی"نموده و وی را در معرض پایهگذاری فرقهای انگلیسی به نام اعتدال خوانده و میگوید:
"آیا قرار است رساله دکترای خود را که در دانشگاه گلاسکوی انگلیس ارائه دادید که مربوط به تعطیلی شرع اسلام میشد و اطلاعات مهمی را در آن با وقاحت در اختیار انگلیسیها قرار دادید با شعار اعتدال فرقهگرایی دیگری پایهگذاری کنید؟ یک بار و برای همیشه بگویید زیر لحاف اعتدال چه می گذرد؟!"
جدا از ادبیات برگرفته از مکتب احمدینژادیسم آقای قدوسی(زیر لحاف اعتدال و...)، با اندک دقت عقلی درمییابیم که دولت انگلستان برای دسترسی به اطلاعات فقهی اسلام، نه تنها احتیاجی به پایاننامه دکترای حسن روحانی ندارد، بلکه حتی رنج سفر و رفتن به ممالک اسلامی و حتی ترجمه متون هم لازم نیست، بلکه صدها سایت فقهی شیعه که به زبانهای انگلیسی و... مطالب خود را در اختیار همگان قرار دادهاند برای دسترسی به تمام ریزهکاریهای شرع مقدس اسلام کافی میباشند و البته ابتلا به این رفتارهای سیاسی برای آقای کریمی مجالی باقی نگذاشته است که یاد بگیرند که دین اسلام، مطلب مخفیانه و محرمانهای ندارد که از افشای آن بترسد و از صدر اسلام تا به امروز اسلام مبلغان خود را تشویق نموده که مبانی اسلام و فقهِ آن را تا میتوانند در دایره جغرافیایی توسعه دهند، و در حد امکان برای این مهم پول پرداخت کرده و گرامیشان شمرده است!
آقای کریمی قدوسی در یک سخنرانی جنجالی ادعاهای تند و تیزی نیز راجع به مخالفت شمخانی، ولایتی و صالحی باتوافق ژنو و نامهنگاری به رهبر انقلاب از سوی آنان نمود که تکذیب گردید. او در این سخنرانی ادعا کرد که ظریف گفته است "توافق ژنو را آمریکایی ها نوشتند و نه ما!،" در حالیکه ظریف در رسانهها به صراحت اعلام نمود که بخاطردو کلمهدو روز با ۵ + ۱ بحث و مجادله کردم تا جایی که چین و روسیه میگفتند حاضری به خاطر دو کلمه توافق را بههم بزنی؟! و من قاطع گفتم بله و آن دو کلمه را تغییر دادم. و این نشان میدهد به طریق اولی کل متن با هم نگاشته شده که فقط دو کلمه از آن این همه جنجال داشته است.
و همه این ادعاها بارها و بارها تکرار شد و وقعی هم به کلام رهبری گذاشته نشد که فرمودند:
"اینها فرزندان انقلاب و مأموران جمهوری اسلامی هستند که با تلاش فراوان در حال انجام دادن مأموریت سخت خود میباشند و هیچ کس نباید آنها را تضعیف کند، مورد توهین قرار دهد یا سازشکار بداند. "(همان ۱۲ آبان ۹۲)
آقای کریمی قدوسی در سخنرانی دیگری که کلیپ آن دست به دست در کانالهای دلواپس میگردد اظهار داشته که:
"بنده با حضور شش نفر از نمایندگان خراسان خدمت ایشان رسیدیم، آیت الله علم الهدی در ابتدای جلسه گفتند: بنده(آیت الله علمالهدی) رفتم خدمت مقام معظم رهبری در مشهد و به معظم له عرض کردم: من در یکی از سخنرانی هایم در مشهد خطاب به آقای هاشمی اینگونه گفتم:
آقای هاشمی شما که ذیل آن نامه سرگشاده ای که به مقام معظم رهبری نوشتید خود را دوست و همسنگر دیروز و امروز و فردای معظم له قلمداد کردید، چرا نامه را با این ادبیات و اینگونه نوشتید؟
آقای علمالهدی ادامه داد: بعد از بیانات من، مقام معظم رهبری فرمودند:
آقای علمالهدی چرا به مردم گفتهاید آقای هاشمی دوست و همسنگر من است، آقای هاشمی دیروزش شاید، امروزش دیگر همسنگر من نیست".
این مطلب آقای کریمی قدوسی مانند بمب در میان دلواپسان ترکید و آیتالله هاشمی را در سنگر دشمن رهبری تعریف نمود و حتی بیبیسی هم این مطلب را پوشش خبری داد، آقای کریمی برای نقل این خاطره شواهد متعددی آورد و سعی نمود راه شک و شبهه را از هر طرف ببندد در حالیکه مهمترین شاهد ماجرا یعنی خود آیتالله علمالهدی که از سرسختترین منتقدین هاشمی است، هدف و صحنهسازی کریمی قدوسی را تکذیب نمود و در مصاحبه با روزنامه جوان(13اردیبهشت95) در پاسخ به سوال از صحت نقل قول آقای کریمی قدوسی بیان نمود که:
"آن نقل قول، ادبیاتش درست نبود. سخن رهبری با بنده، به این شکل مطرح نشد..."
و آن را مربوط به سال 88 دانست (همان سالی که رهبری به صراحت هاشمی را"درکنار خود تا امروز"معرفی نمود) و در بیان نقل صحیح آن اظهار داشت:
"قضیه مربوط به حالا نیست و مال سال ۱۳۸۸ است و بعد از نامه سرگشادهای که آقای هاشمی به آقا نوشتند. بنده در جلسهای این نامه سرگشاده را تحلیل کردم و بعد بعضی از آقایان به عرض آقا رسانده بودند که ایشان دارد با اشخاص برخوردهای سیاسی میکند و به بعضی از بزرگان نظام توهین کرده است! بنده خدمت آقا رسیدم و در واقع در مقام توضیح گفته خودم با ایشان صحبت کردم. آقا ابتدائاً چیزی به من نفرمودند. من در آن جلسه خدمت ایشان گفتم که اصل قضیه این بوده که پس از انتشار آن نامه سرگشاده، در جمعی گفتم: «آقای هاشمی شما که همسنگر دیروز و امروز آقا بودهاید و ما هم قبول داریم که اینطور بوده است، چرا نامه سرگشاده نوشتید؟ همسنگر که نامه سرگشاده نمینویسد. میرفتید و با خود آقا صحبت میکردید». آقا فرمودند: «ایشان همسنگر دیروز ما بود، ولی معلوم نیست امروز هم باشد». یعنی در مقام تخطئه آقای هاشمی حرفی نزدند،در واقع منظورشان این بود که آقای هاشمی کل یوم فی شأن است".
و در پاسخ به اصرار خبرنگار که میپرسد یعنی دیروز همسنگر من بوده، اما ممکن است امروز نباشد...؟ پاسخ میدهد:
"یا دیروز مرا قبول داشت و امروز ممکن است قبول نداشته باشد! تعبیر آقا این بود. به هرحال بنده رفتم و توضیح دادم که درصدد تخطئه بزرگان نظام نبودهام و مطلب به این صورت بوده است که گلایه کردم که شما که همسنگر دیروز و امروز آقا بودید، چرا نامه سرگشاده نوشتید؟ میرفتید و با آقا حرف میزدید. منتها این دوست ما، این مطلب را به عنوان یک بیان خاصِ مستقل از آقا و به این صورت که ایشان در مقام تنقید از کسی این حرف را زدهاند، در مجلسی مطرح کرد..."
دوباره خبرنگار میپرسد که: در حالی که اینطور نبود....؟
و ایشان پاسخ میدهد:"بله، اصل قضیه به این ترتیبی بود که گفتم. به آن صورت که آقا بخواهند کسی را تخطئه یا از او تنقید کنند، نبوده است".
واقعا باید به آقای کریمی قدوسی و هم طیفیهای خودعمار پندارش تبریک گفت که روی برخی را در شیطنت سیاسی سفید کردهاند.
و باید به ایشان و دوستان پایداریاش تذکر داد که طبق منابع ما، این گناهان سیاسی، و عدم تبعیت از فرامین و تذکرات رهبری و فراتر از آن جعل و تحریف کلام رهبری به این صراحت عقل را از انسان و دوستان شریک در گناه میرباید، چنانکه در بیانیه مجلس خود دو بار واژه معروف و مشهور"ان پی تی"را به انگلیسی و فارسی"ام پی تی"بنویسد! چنان خداوند عقل را از انسان گناهکار دور میسازد که حتی اگر این خطا در کادر بالای بیانیه هم دوبار اتفاق بیفتد، دیده نشود و صد نماینده هم پای آن را امضا کنند و هر صد نماینده هم نبینند که در کادر بالای بیانیه دستی، یکبار به انگلیسی نوشته شده"m p t"و یکبار به فارسی نوشته شده"ام پی تی"!
اگر اکبر گنجی ها انقلاب را منحرف می کنند پایداری چی ها و دوستانشان از طریق تخریب ظالمانه و جمود فکری آسیب میزنند.
هم ميدهد
با این افراد باید تاکید میکنم باید همانند خودشان رفتار کرد
اگر چند نماینده در مجلس همانند این آقا وقتی صحبت و داد وبیداد میکند به سمت او با صدای بلند حمله ور شوند مطمئن باشید سر جایش مینشیند حرمت این افراد را نباید نگه داشت وگرنه بدتر می شوند
پایداری یعنی اعتدال
پایداری یعنی عاشق مردم
البته که خیلیا هستن که این حرفای منو قبول ندارن
ولی شاید باورتون نشه اصلا مهم نیست