پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : بامشخص شدن تکلیف نتایج نهایی اکثر حوزه های انتخابی در دور اول انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی تهران و شهرستان های مختلف کشور تحلیل گران مختلف سیاسی و اجتماعی درتلاشند تضاد شدید نتایج در تهران و شهرستان ها را با یکدیگرمقایسه و قطع یا تداوم این روند در انتخابات های آتی شورای شهر و ریاست جمهوری و همچنین دلایل شکست 100 درصدی اصولگرایان در پایتخت را بررسی کنند.
به گزارش «انتخاب» به نقل از اطلس خبر، طبق اعلام رسمی مسئولان کشوری و استانی، حضور 220 نماینده در مجلس دهم در مجلس دهم در همان دور اول انتخابات قطعی شده است. نکته جالب اینکه بر خلاف شهرستان ها در تهران، مردم به سی نفر لیست کاندیداهای اصولگرا رای دادند و حتی یک کاندیدای اصولگرا از حوزه انتخابیه شهر تهران به مجلس دهم راه نیافت . نتیجه ای که تا پیش از انتخابات برای تحلیل گران اصولگرا و اصلاح طلب قابل پیش بینی نبود و همگان تصور می کردند اصولگراها در بدبینانه ترین تخمین ها حدود ده نماینده از تهران به مجلس دهم بفرستند .
اصلاح طلبان از همان ابتدای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای اسلامی شهر در سال 92 استراتژی خود را فتح گام به گام نام نهادند و گام اول را در انتخابات ریاست جمهوری با اجماع حول حسن روحانی پیش بردند و اصولگرایان را گوشه رینگ فرستادند. در همان سال در انتخابات شورای شهر تهران نیز اصولگرایان را به چالشی جدی طلبدند و اگر تغییر رای الهه راستگو در آخرین لحظات تعیین شهردار تهران اتفاق نمی افتاد شاید اکنون شهرداری تهران در احتیار کاندیدای آنان محسن هاشمی رفسنجانی بود.
بر اساس همان استراتژی آنان، انتخابات هفتم اسفند را گام دوم نام نهادند تا مرحله دوم فتح گام به گام خویش را برداشته باشند؛ فتحی که البته در تهران به صورت کامل برداشته شد و انتخابات مرحله دوم مجلس نیز نشان خواهد داد که آیا آنان در شهرستان ها نیز گام دوم را بلند برخواهند داشت یا به پیروزی نسبی در شهرستان ها بسنده خواهند کرد.
پیام های انتخابات 7 اسفند بیشتر از همه جناحها برای پایگاه اصولگرایی حائز اهمیت است تا بار دیگرتجربه تلخ سریالی مغبونی را تجربه نکند و بتواند با اقبال بدنه اجتماعی در تهران به عنوان یک بال توانمند نظام، درخدمت نظام و مردم باشد.
اگر اصلاح طلبان پس از برگزاری انتخابات مرحله دوم مجلس توفیق خوبی داشته باشند، فتح ریاست جمهوری و مجلس برای آنان انجام شده است و تنها نهاد قدرتمند مدنی که آنان گام سوم را برای آن برخواهند داشت، شورای شهر تهران و در اختیار گرفتن شهرداری تهران خواهد بود ، چه اینکه محمد رضا عارف اعلام کرده است که فتح سوم آنان ، فتح شورای شهر و بالتبه شهرداری تهران خواهد بود. لذا گام سوم اصلاح طلبان فتحی به مراتب کوچک تر اما ارزشمند در تهران خواهد بود.
سوال اساسی اما اکنون از اصولگرایان است که آیا روند ادامه سقوط گام به گام برای آنان ادامه خواهد داشت و سریال تحمیل شکست برای اصولگرایان تداوم خواهد داشت؟ آیا گفتمان اصولگرایی قادر خواهد بود مرعوب تاکتیک های رقیب نشده و بدنه اصولگرایی خود را در شورای شهر حفظ کند؟ در مقابله با استراتژی هوشمندانه و پیچیده رقیب چه تغییراتی در بدنه خود برای نزدیک شدن به بدنه اجتماعی مردم تهران انجام خواهد داد؟ سهم عقلانیت در برابر احساسی و تهییجی عمل کردن در برابر رقیب چقدر تقویت خواهد شد؟ وحدت دیر هنگام و انسجام درونی را چگونه ترمیم خواهند کرد و آیا وحدتی نمایشی و شکننده را بار دیگر تجربه خواهند کرد؟
برای آسیب زدائی و نزدیک شدن به بدنه اجتماعی و اخذ رای اکثریت در شورای شهر چه برنامه ای دارند؟ آیا در انتخاب شهردار تهران وزنه اصولگرایی برای برد تقویت خواهد شد یا برای کسب مجوز شهردار در انتظار معجزه به سرخواهند برد؟
همه این ها سوالاتی است که اصولگرایان باید خیلی زود به آن پاسخ دهند و در مقابل چالش هایی که با آن مواجه اند چاره ای بیاندیشند. اصولگرایان باید بیاموزند که برای آنان خیلی زود دیر خواهد شد و اگر این روزها به فکر نباشند، سقوط سوم را تجربه خواهند کرد؛ زمانی که اصلاح طلبان فتح سوم شان را در شورا ها به دست آورند.