arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۴۱۰۳۲
تاریخ انتشار: ۲۰ : ۱۳ - ۱۵ آذر ۱۳۹۴

استقبال دلار، طلا و بورس از برجام

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
وقایع اتفاقیه: صحبت‌های اخیر آمانو (رئیس آژانس انرژی اتمی) درباره آخرین مسائل باقی‌مانده پرونده هسته‌ای ایران نشان داد که زنگ ها برای رفع تحریم‌های ایران به صدا درآمده است. رفع تحریم‌هایی که کل مسئولان اقتصادی کابینه، فعالان اقتصادی بخش خصوصی و در نهایت عموم مردم ایران انتظار آن را می کشیدند تا بالاخره اقتصاد ایران از این چرخه رکود چهار‌ساله بیرون بیاید. در رأس فعالان اقتصادی بازار، شاید بیشتر از همه، این فعالان بازار بورس و صرافان بودند که منتظر تعیین تکلیف خود با رفع تحریم‌ها بودند. امری که ممکن است باعث شود دست رانت خواران  و کاسبان  تحریم ، کوتاه شود و فعالین واقعی بازارهای مالی دوباره قدرتمند شده و بتوانند به کسب و کارها رونق دهند. آنهایی که این روزها سعی در بی تأثیر نشان‌دادن رفع تحریم‌ها در اقتصاد دارند تا هQمچنان به سنت سال‌های اخیر بیشترین بهره را از آشفتگی اقتصادی کشور ببرند، اما نباید فراموش کرد با باز‌شدن فضای اقتصادی و برداشته‌شدن تحریم‌های یک‌جانبه که در دولت قبل کاغذپاره خوانده می‌شدند، بسیاری از مشکلات اقتصادی کشور برطرف خواهد شد. این مهم، اما مستلزم مدیریت بهینه منابع آزاد‌شده و هدایت اقتصاد به ریل عقلانیت است.

آن چهار سال سخت بازارهای مالی
در چهار سال گذشته که روند وضع تحریم‌ها شدت گرفت، بازارهای مالی ارز، فلزات گران‌بها و بورس بیش از همه آسیب دیدند. باوجود اینکه مسئولان دولت قبل و منتقدان اقتصادی دولت فعلی با تمام توان فریاد بی‌تأثیری تحریم‌ها بر بازارها را سر می‌دادند، فشار چنان بر بازارها زیاد شد که برای اولین‌بار در تاریخ انقلاب اسلامی، فعالان بازار و صرافان در اعتراض به شرایط خود در اواخر دوران ریاست جمهوری احمدی‌نژاد اعتصاب کرده و روانه خیابان شدند. در این چهار سال دو اعتراض و اعتصاب بورسی نیز داشتیم که یکی در دولت قبل و یکی در اوایل کار دولت فعلی رخ داد. بازار طلا هم با توجه به کاهش تمایل جوانان به ازدواج و بحران معیشتی مردم چندان تعریفی نداشته است. در این چهار سال هفته ای نبود که کلیه شاخص‌های بورس چند روز به‌طور کامل علائم منفی نشان دهد. بازار بورس ایران به غیرشفاف‌ترین و ناامن‌ترین نقطه موجود برای سرمایه‌گذاری بدل شد و خروج سرمایه حقیقی از آن به وضوح دیده می‌شد. سرمایه‌ای که با خروج از این بخش، به راحتی در بخش مستغلات می‌توانست در عرض سه سال دو برابر شود.
بلایی که به سر بورس آمد
دولت احمدی‌نژاد با علم به اینکه با وضع تحریم‌ها و قطع ارتباط مالی بانک‌ها و بورس ایران با کشورهای دیگر، اوضاع این بازار مالی مهم کشور با شرایط بسیار بحرانی مواجه خواهد شد، برای موفق نشان‌دادن خود یک اقدام بسیار ناصحیح دیگر را به کارنامه اقتصادی فاجعه‌بار خود افزود. این اقدام، شامل تزریق پول از خزانه ملی کشور و همچنین عرضه بسیاری از شرکت‌های زیان‌آور دولتی به بورس بود. اقدام اول موجب افزایش کسری بودجه دولت و ایجاد حباب غیرواقعی بورس بود. تزریق نقدینگی به بورس برای مدتی شاخص‌های بورس را از رنگ قرمز به رنگ سبز در می‌آورد، ولی درعین‌حال با ایجاد توهم نسبت به بورس، بسیاری را در این بازار بازنده ساخته و بسیاری را که از رانت های اطلاعاتی درباره آینده بازار برخوردار بودند را به نان و نوا رساند. هرچند طیب نیا، وزیر اقتصاد روحانی، با درک این واقعیت، هرچقدر هم به جریان رانت خواری درون بورس اصرار کرد، هیچ اقدامی برای فروش شرکت های زیان دهنده یا تزریق پول نکرد و تلاش نکرد به صورت مصنوعی این بازار مهم مالی را نجات دهد.
فرود چماق تحریم و عروج قیمت دلار
در شرایطی که در سال 91 نرخ ارز به مرز  3850 تومان رسید و شوک عظیمی به اقتصاد کشور وارد شد، بسیاری این مسئله را بی‌ربط به تحریم‌ها معرفی می‌کردند. در شرایطی که کارشناسان اقتصادی منتقد دولت، علت اصلی این اتفاق را تصمیم خود دولت برای پوشش کسری بودجه خود از طریق‌گران‌کردن دلار معرفی می کردند، دولتی‌ها این انفجار قیمت ارز را ناشی از نفوذ دلالان و ایجاد اختلالات عمدی توسط مخالفان دولت دانستند، اما بسیاری از کارشناسان مستقل که دستی بر آتش داشتند، می‌دانستند که با افزایش تحریم‌های ایران و محدودیت مبادلات ارزی بانک‌ها، به دست‌آوردن دلار برای مردم ایران سخت شد و این باعث شروع برخی اختلالات شد. اختلالاتی که هم دلالان و هم دولت از آن استفاده کردند که یکی از ناحیه حباب بازار به سود برسد و یکی دیگر کسری بودجه خود را با آن رفع کند.
در این شرایط ایران مجبور بود برای به دست‌آوردن ارز از طریق بانک های امارات و قطر اقدام کند و دلالان این کشورها هم از نیاز ایران به ارز سوءاستفاده کرده و دلار را گران‌تر به ایران می‌فروختند. دراین‌میان قیمت طلا نیز به شدت افزایش یافت.
سکه بهار آزادی از قیمت‌هایی نزدیک به 700 هزارتومان در عرض چند ماه به بیش از یک میلیون تومان رسید. در آن شرایط کمتر مردی در ایران انتظار داشت که در دو سال، ارزش مهریه‌ای که ممکن است پرداخت کند به دوبرابر افزایش یابد، اما همین نوسانات در بازارهای مالی و سکه و ارز، به مرور بازارهای یادشده را از یک کازینوی جذاب به یک مرکز خطرناک و پر ریسک بدل ساخت. چرا که سود بانکی بالای 20درصد هم مردم را نسبت به ورود به این بازار بی‌انگیزه کرده‌بود. 
بوی لغو تحریم‌ها و هراس دلالان و رانت خواران
باوجود اینکه اکنون صرافان و فعالان حقیقی بازار طلا و ارز و همچنین کارگزاران بورس نسبت به شرایط موجود در بازار ناراضی هستند، اما خود این افراد نسبت به آینده‌ای که پس از لغو تحریم‌ها در انتظار بازار است، امیدوارند. باوجود اینکه هنوز پولی به بازار بورس تزریق نشده، شاخص‌ها کمابیش مثبت هستند و بازار طلا نیز ثبات دارد. هرچند بازار ارز در مدتی کوتاه به‌خاطر خرید دلار برای سفر حج و سفر اربعین به صورت فصلی ملتهب شد، اما به هرحال در کشور برخی از دلالان و افراد دارای رانت اطلاعاتی حضور دارند که بعید است در این وضعیت نسبت به آینده امید داشته باشند. از نظر آنان هرچه از نظر زمانی جلوتر می‌آییم، اوضاع بدتر می‌شود. با این تفاوت که این فرصت‌طلبان اقتصادی این را نمی‌گویند که این در حقیقت وضع آنان است که هر روز بدتر می‌شود.
نظرات بینندگان