مراحلي كه روزها زمان ميبرد و تا امضا و تاييديه «هيات نظارت بر اندوخته اسكناس» يعني نمايندگان سه قوه پاي حكمشان نباشد به كام مرگ فرستاده نميشوند. هر هفته هيات شش نفره نظارت در مقر امحا گرد هم ميآيند تا پولهاي كثيف را از صحنه حذف كنند. پولها همان جايي ميميرند كه متولد شدهاند. كمي آنطرفتر از سالنهايي كه در سازمان توليد اسكناس، پول چاپ ميكنند؛ صداي دستگاههاي امحا هم به گوش ميرسد. مرگ پول پيشتر در بيابانهاي اطراف شهر و با سوزانده شدن اتفاق ميافتاد؛ بعدها ولي مراحل كار حفاظتيتر شد تا جلوي مفقوديهايي كه ممكن بود در طول اين مسير اتفاق بيفتد گرفته شود. در ازاي هر برگ اسكناس امحا شده يك برگ اسكناس نو چاپ ميشود و مفقود شدن هر يك قطعه اسكناس به منزله بر هم خوردن موازنه و خارج شدن حساب اسكناسهاي موجود در بازار از دست مسوولان اداره نشر است. همين موضوع حساسيت كار را آنقدر بالا برده كه امروز امحاي اسكناس به سازمان توليد اسكناس و مسكوك سپرده شده و جماعتي از كارمندان، برگ برگ فرسودهها را چك و شمارش كرده و جمعي از مقامات و مسوولان بر اين ارزيابيها نظارت ميكنند. نظارتها فقط به حضور ماموران و ناظران محدود نميشود. گيتها و دوربينهايي كه تك تك راهروها و اتاقهاي سازمان را پوشش ميدهد امكان انجام تخلفات را به صفر رسانده است. ورود و خروج با دقت و حساسيتهاي بالا انجام ميشود. هيچ فرد عادي اجازه ورود ندارد و حتي براي بازديد خبرنگار روزنامه اعتماد از مراحل امحا، ماهها هماهنگي و اخذ تاييديه نياز بود. كار كارمندان اين اداره نيز با ديگر دستگاهها متفاوت است. كار هفت صبح آغاز ميشود و پنج بعدازظهر به اتمام ميرسد. نه از تلفن همراه خبري است و نه حتي از پول و وسايل شخصي. اگر كارمندان اشتباها اسكناس با خود داخل ببرند ديگر به آنها بازگشت داده نميشود. بنابراين همهچيز تا پايان كار پشت درگذاشته ميشود.
در بارانداز سيلها شكسته ميشود
چرا كه سيلها (پلمبها) فقط در حضور ماموران و مقامات مربوطه باز ميشود. از ابتداي كار كاميونهاي پولرساني توسط ناظران سيل زده شده و شماره سيل در سيتواسيون نوشته ميشود و وقتي كاميون به خزانه رسيد شماره سيل و نوشته سيتواسيون با هم مطابقت داده شده و سپس پلمب شكسته ميشود. بعد از فك پلمب در همان بارانداز پولها ١٠ شمار شده و در ماشينهاي حمل چيده ميشود. هر بسته نخ بند ١٠ بسته اسكناس ١٠٠٠ قطعهاي دارد كه شمارش اين بستهها به ١٠ شمار معروف است. در همين ابتداي كار اگر اسكناسهايي كه در نخ بند پيچيده شده هرگونه خللي داشته باشد جزو مرجوعيها به حساب ميآيد. وجود اسكناسهايي با ارزش متفاوت در بستهها، وجود اسكناس نو و كم يا زياد بودن بستهها در نخبندها باعث برگشت خوردن پولها ميشود تا در تراز حساب بانكها خلل ايجاد نشود. اگر يك برگ اسكناس ١٠٠٠ توماني در بستههاي ٥٠٠ توماني وجود داشته باشد به مفهوم ٥٠٠ تومان كسري در صورتهاي مالي بانك خواهد بود. بنابراين اينجا ريال به ريال اين اسكناسها چك ميشود.
مستعملها در مجاورت فرسودهها به خزانه ميآيد
بوي پول كثيف
وقتي حجم بالاي اسكناسهاي فرسوده را در يك سالن هر چقدر هم بزرگ باشد يكجا جمعكنيد بوي پول كثيف كل فضا را ميگيرد. به محض وارد شدن به يكي از چندين خزانه واقع در سازمان توليد اسكناس و مسكوك كه محل نگهداري پولهاي فرسوده است بوي پول كهنه مشامم را پر ميكند. برخلاف سالن چاپ اسكناس كه از بوي پول كاغذي بدم نميآمد اينجا بوي پولهاي استفاده شدهاي كه با خود هزاران كثيفي همراه دارد آزارم ميدهد.اينجا هم پول حرف اول را ميزند
خزانه پولهاي فرسوده به خزانه پول نو شباهت زيادي ندارد. پولها روي هم در دستههاي ٦٠٠هزارتايي روي پالتها چيده شده است. اينجا برعكس خزانه پولهاي نو، قفسههاي رنگي فلزي براي نگهداري پول ديده نميشود و اسكناسها براساس ارزش تفكيك و دستههاي اسكناسهاي ١٠٠٠ توماني، ٥٠٠ توماني، ٢٠٠٠ توماني جداگانه روي پالتها با ذكر نوع اسكناس، تعداد و تاريخ دريافت چيده شدهاند. دسته بزرگي از پولهاي سبز رنگ نظرم را به خود جلب ميكند. ابتدا گمان ميكنم ١٠٠٠ توماني است اما جلوتر كه ميروم عدد ٢٠٠ ريال را ميبينم. پولهايي كه شايد من و شما از ياد برده باشيم اما هنوز گويا در بازار وجود دارد و دستهدسته براي نابودي به كارخانه امحا ميآيد. پالتهاي اسكناس پس از ورود به خزانه روي دستگاهي قرار ميگيرد كه استرچ نام دارد و وظيفه بستهبندي پولهاي چيده شده در پالت را برعهده دارد.تنخواههايي از فرسودهها
سالن رسيدگي و شمارش مقصد بعدي پالتهاست. در سالني كه مرا به ياد سالن پاسخگوي مخابرات (١١٨) مياندازد ٦٠ كارمند پشت سر هم در رديفهاي ١٠ تايي نشستهاند ولي آنها به جاي پاسخگويي به تلفن، فقط پول ميشمارند. نخ بندها اينجاست كه باز شده و كوهي از پول كنار كارمندان ريخته ميشود تا برگ برگ آنها ارزيابي شود. كار را دستگاه پولشمار انجام ميدهد ولي ارزيابي هرگونه نقصان با متصدي است. مغايرت ارزشي، اسكناس جعلي، كم يا زياد بودن برگهاي بستهها يا اسكناس نيمه شده و بدون گوشه اينجا تشخيص داده شده و براي برگشت دادن به بانك تحويلدهنده به بخش انتظار ميرود. مسوول سالن شمارش، جعبهاي را نشانم ميدهد كه هر كدام از اين نواقص جداگانه در آن چيده شده و قرار است به بانك اصلي باز گردد. آيا نخبندهايي كه داراي نقصان است تا بازگشت محموله جديد از آن استان معلق نگه داشته ميشود؟ مسوول سالن در پاسخ به سوالم ميگويد يكي از كارهاي نمايندگان بانكها كه كاميون را تا تهران همراهي كردهاند اين است كه اين نواقص را جبران كنند. آنها همراه خود تنخواهي دارند كه اگر مغايرت و كمبودي در بستهها بود از آن طريق جبران كنند. بنابراين هيچ يك از محمولهها معلق نخواهد ماند. نهايتا پس از شمارش دوباره پولها بستهبندي شده و اينبار مهر متصدي سازمان توليد روي آن نقش ميبندد.بدون گوشهها ارزشيابي ميشوند
در جعبه مرجوعيها، اسكناسهاي نيمهشده، سوخته و بدون گوشه هم به چشم ميخورد. ميپرسم اگر بناست اين اسكناسها امحا شود چرا بدون گوشهها را برگشت ميزنيد؟ ميگويد وقتي اسكناس ناقص شد ديگر ارزش اوليه را ندارد. مثلا يك اسكناس نصفه ١٠٠٠ توماني ديگر ١٠٠٠ تومان ارزش ندارد. اين اسكناسهاي ناقص به كميته ارزشگذاري ميرود تا آنها طبق جداولي ميزان ارزش آن را تعيين كنند. بنابراين نميتوان يك اسكناس نو ١٠٠٠ توماني را در ازاي اسكناسي كه ارزش ١٠٠٠ تومان ندارد چاپ و مجدد به چرخه پول وارد كرد. در سالن شمارش دو نفر از قديميترها در بخشي مجزا نشسته و پولها را دستي ميشمارند. از نوع شمارش اسكناسها مشخص است سالهاي زيادي را صرف كسب اين تبحر كردهاند. گمانم اين بود كه اين دو نفر كار با دستگاههاي پول شمار را نميدانند و ترجيحشان استفاده از همان روشهاي سنتي است اما مسوول سالن ميگويد بخشي از پولها كه به علت فرسودگي بسيار بالا با دستگاه قابل شمارش نيست به صورت دستي در اين قسمت شمارش و ارزيابي ميشود. در آخر همه اين پولها بعد از گذر از اين ارزيابيها مهر ابطال ميخورد و مجددا به خزانه ميرود تا مراحل نابودي آغاز شود.در اتاقي ديگر البته نه به بزرگي خزانه و سالن شمارش، مرحله اوليه ابطال انجام ميشود. دستگاه بزرگي در اتاق تعبيه شده كه پولها از يك سمت وارد آن ميشوند و از سوي ديگر پانچ شده روي ريل خروج قرار ميگيرند. در اينجا چهار يا پنج نفر بيشتر كار نميكنند. نخ بند بستههاي پولي كه از خزانه آورده ميشود باز ميشود اما رول كاغذي بستهها هنوز سرجا باقي مانده است. بستههاي رول شده ١٠٠٠ تايي روي ورودي دستگاه قرار ميگيرد. ريل دستگاه بستهها را حركت داده و به قسمت مركزي ميرساند. در اين قسمت چهار ميله، بر چهار طرف اسكناس فرود ميآيد تا بسته را پانچ كرده و عملا از دور مصرف خارج كند.امضاي ناظران بر حكم نابودی
كارمان در ساختمان اول تمام ميشود. از اين مرحله بايد وارد كارخانه امحا شويم تا اختتاميه را اينجا به نظاره بنشينيم. فاصله ساختمانها از هم دور نيست. در محوطه سازمان توليد اسكناس و مسكوك كه از چند ١٠ ساختمان تشكيل شده، بخش بارانداز يعني محل تحويل تا بخش امحا و خروجي فاصله چندقدمي دارد. طبقه دوم كارخانه امحا از دو سالن اصلي تشكيل شده است. سالن نخست جايي است كه اعضاي هيات نظارت بر امحا گرد هم ميآيند. اين هيات از دو نماينده مجلس، رييس ديوان محاسبات كشور، خزانهدار كل كشور، نماينده دادستان كل، رييس هيات نظارت و دبيركل يا يكي از معاونان بانك مركزي تشكيل ميشود. اعضاي هيات نظارت پيش از آنكه آمار اسكناسهاي معدومي را تاييد كنند به سالن دوم يعني محل تجمع اسكناسهاي پانچ شده ميروند و از محمولهها نمونهبرداري ميكنند. آنها از هر بسته كه بخواهند ميتوانند نمونههايي را انتخاب و آن را شمارش كنند. حتي بنا بر صلاحديد ميتوانند دستور شمارش كل محموله را صادر كنند. پس از انجام اين نمونهگيري است كه اعضاي هيات نظارت حكم مرگ را براي اسكناسهاي در انتظار صادر ميكنند.
قدم آخر، مرگ در لابهلاي چرخدندهها
حكم در سالن دوم اجرا ميشود. دستگاه زرد رنگ بزرگي با دو ورودي مجزا نصب شده است. بخشي از ديواره دستگاه شيشهاي است و وقتي اسكناسها به داخل آن ريخته ميشود قابل رويت است. اسكناسها روي ريلي قرار ميگيرند كه به آهستگي براي فرو افتادن روي چرخدهندههاي خردكننده پيش ميروند. دريچهاي را باز ميكنم كه از بالا ميتوانم آنچه بر سر پولهاي كاغذي ميآيد را ببينم. لابهلاي چرخدندههاي فلزي، كاغذهاي رنگي تيره و پير به تدريج خرد ميشوند. اين گام آخر از زندگي تمام آنچيزي است كه اسباب خريد مايحتاج من و شما را در هفت سال گذشته مهيا كرده بود. مخزن دستگاه بزرگ امحا تا طبقه پايين كشيده شده است و من ميتوانم از پنجره اتاق خروجي دستگاه را در طبقه پايين ببينم. جايي كه مكعبهاي كاغذي پس از پرس شدن مانند آجرهاي مربع شكل واحد از دستگاه بيرون ميآيد تا به دست شهرداري سپرده شود. از سال ١٣٨٩ تا آخر آبان ماه ٦ ميليارد و ٩١٨ ميليون و ٥٠ هزار برگ اسكناس مستعمل و فرسوده به ارزش ٣٨٦ هزار و ٣٥٨ ميليارد و ٥٩٠ ميليون و ٤٠٠ هزار ريال دريافت شده است. از سال ١٣٨٩ تا آخر آبان ماه سه ميليارد و ٥١٠ ميليون و ٧٧ هزار و ٨١٠ برگ معادل ٢٤٨ هزار و ٨١٨ ميليارد و ١٠٧ ميليون و ٢٠٠ هزار ريال اسكناس امحا شده است. از سال ١٣٨٩ تا آخر آبان ماه يك ميليارد و ٨٩٠ ميليون و ٥٠٩ هزار و ٩٧٠ برگ معادل ٩٧ هزار و ٤٨١ ميليارد و ٢٠٥ ميليون ريال اسكناس مستعمل، پاكسازي و به چرخه پولي كشور بازگشته است.
اعتماد