پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سیدمحمدصادق خرازی، سفیر اسبق ایران در سازمان ملل و فرانسه به سرمقاله حسین شریعتمداری در شماره امروز روزنامه کیهان پاسخ داد.
متن کامل پاسخ خرازی به این شرح است:
جناب آقای حسین شریعتمداری در سرمقاله امروز کیهان، مواردی را درباره اظهارات بنده در گفت وگوی ویژه خبری شبکه دوم سیما پیرامون بیانیه سوئیس و نیز مذاکرات هسته ای مرقوم داشته اند که جهت تنویر افکار عمومی و رفع شبهات و ادعاهای بی اساسی که در این مطلب آمده، توضیحاتی چند عرض می کنم:
1- مدیرمسئول محترم روزنامه کیهان ظاهرا هنوز تفاوت توافق و تفاهم را درک نکرده اند؛ آنچه در لوزان بدست آمد، نه یک توافق که یک تفاهم بر سر راه حل های دستیابی به توافق هسته ای است. چنانکه آقای دکتر ظریف، وزیر محترم امور خارجه در گفت وگوی تلویزیونی شان تصریح کردند آنچه در لوزان قرائت شد، یک بیانیه غیرالزام آور و در واقع چرک نویسی است که راه حل ها در آن قید شده و ما در نهایت یک توافق بین المللی حداکثر تا 10 تیر خواهیم داشت. از این جهت نیاز به ذکر این بود که مشخص شود مدعی «انتقادهای مستند»، خود از درک چیستی متنی که قرائت شد نیز عاجز است.
2- ادعای عجیب کیهان درباره «دست افشانی رژیم صهیونیستی برای توافق یاد شده» که من را نیز متهم به همراهی با آن کرده اند، مصداق همان ضرب المثل خسن و خسین هر سه دختران مغاویه است. لابد کیهان اطلاعات یا ارتباطاتی ویژه با نهادهای صهیونیستی دارد که از «ذوق زدگی» آنان مطلع است. خوبست کیهان مستنداتش درباره عدم مخالفت اسرائیل با بیانیه لوزان که حتی مقامات آمریکایی نیز بر آن اذعان کرده اند، منتشر کند؛ چرا که همگان از چنین اطلاعات ویژه یا تحلیل های خاصی برخوردار نیستند که از مخالفت های علنی مقامات رژیم صهیونیستی با تفاهم هسته ای، برداشت دست افشانی کنند. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل در گفت وگویی با شبکه خبری سی ان ان شکوه کرده که «این تفاهم بخش عظیمی از زیرساخت های هسته ای ایران را دست نخورده باقی می گذارد، حتی یک سانتریفیوژ هم برچیده نمی شود. حتی یکی از تاسیسات هسته ای تعطیل نخواهد شد. هزاران سانتریفیوژ همچنان خواهد چرخید. این توافق، توافق بدی است.» نتانیاهو پس از اعلام تفاهم هسته ای نشست اضطراری در کابینه برگزار کرد و با ناخشنودی عمیق گفت «این توافق حیات و بقای اسرائیل را سخت به خطر می اندازد». یووال اشتاینیتز، وزیر اطلاعات و امور راهبری اسرائیل گفته ایران هیچ امتیاز مهمی نداده است و تهدید کرده «از همه امکانات برای جلوگیری از دستیابی ایران و قدرت های جهانی به توافق هسته ای» استفاده می کند، موشه یعلون، وزیر جنگ اسرائیل توافق لوزان را «اشتباهی تاریخی» خوانده است، جان بینر رئیس جمهوریخواه مجلس نمایندگان آمریکا از توافق لوزان ابراز نگرانی کرده و آن را هشداردهنده خوانده است، حتی سرکرده منافقین از تفاهم لوزان ابراز نارضایتی کرده است و...بهتر است روزنامه کیهان به شعور بیدار ملت بزرگ و فهیم ایران احترام بگذارد و در عصر انفجار اطلاعات، از خبرسازی های کاذب و تحلیل های غیرمستند و نتیجه گیری های خلاف واقع خودداری کند.
3- ادعای عجیب دیگر کیهان اینست که با نقل این جمله من که «قبلا حتی اجازه داشتن یک سانتریفیوژ را به ایران نمی دادند، اما اکنون می توانیم بیش از 5 هزار دستگاه سانتریفیوژ داشته باشیم» نوشته «این پرسش را بی پاسخ می گذارند که چرا ابتداء و انتهای این گزاره را حذف کرده اند؟! مثلا نمی فرمایند که مخالفت حریف با برخورداری ایران «حتی از یک سانتریفیوژ» در دوران اصلاحات و حاکمیت همفکران و هم حزبی های ایشان بر دولت بود که از ترس حمله نظامی آمریکا حاضر نبودند فعالیت های تعلیق شده هسته ای بعد از اجلاس سعدآباد را از سر بگیرند ولی فرزندان انقلاب و دانشمندان هسته ای کشورمان به باج خواهی دشمن تن ندادند و با تلاش و ایثار شبانه روزی خود ضمن از سرگیری فعالیت های تعلیق شده، تعداد سانتریفیوژها را به 19 هزار دستگاه رساندند.» عجیبا و غریبا! خوبست خیلی از آن زمان نگذشته که حافظه تحلیلگران کیهانی، چنین فرتوت و فرسوده شده که از خاطرشان – شاید مصلحتی – رفته که تعلیق غنی سازی اورانیوم در آخرین روزهای عمر دولت اصلاحات شکست. در سپتامبر 2003 تعلیق غنی سازی اورانیوم برای ایران الزامی شد و ایران دو سال تعلیق غنی سازی را به اجرا در آورد اما تنها گازدهی در نطنز تعلیق شده بود. تعلیق هم در اختیار ایران و کاملا «داوطلبانه» بود که ایران بطور اختیاری برای ارائه حسن نیت جهت همکاری های خارج از چارچوب ان.پی.تی، غنی سازی را تعلیق و کاملا داوطلبانه رفع تعلیق کرد. در تمام مدت تعلیق هم ایران به توسعه فنی و ساختاری تاسیسات نطنز و اصفهان پرداخت. اما خوبست کیهان به این نکته اشاره کند که در دوره مسئولیت همفکرانش در دولت سابق، چه بر سر پرونده هسته ای ایران گذشت؟ خوبست اشاره کنند که در همان دوره، تعلیق غنی سازی به لطف هیجان آفرینی ها و برداشت های سطحی آنان از جهان، طبق قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل برای ایران الزامی شد. خوبست بگویند و تاکید شود که پرونده هسته ای ایران و موفقیت های بی نظیر بدست آمده، توسط کدام دولت صورت گرفته است؟ دولت مدعی جشن های زنجیره ای بر سر سفره آماده نشست و با نگاه انتزاعی بر خلاف مصالح ملی، کشور را در ورطه گرفتاری افکند. اگر از سرگیری فعالیت های تعلیق شده که افتخار دوران اصلاحات است را به دیگران نسبت می دهند، به این واقعیت هم اشاره کنند که چطور با هدایت های مقام معظم رهبری و درایت های تیم زبده مذاکره کننده هسته ای ایران به ریاست آقای دکتر روحانی، کشور از پیچ خطرناک شورای امنیت دور شد و چطور در دوره همفکران کیهانی به راحتی به چاه شورای امنیت افتاد و برنامه صلح آمیز هسته ای ایران توسط همان «کاغذپاره ها» ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد بررسی شد و به ناحق تهدید صلح و امنیت بین الملل خوانده شد و تحریم های ظالمانه علیه ملک و ملت ایران روا گشت. چطور مدیرمسئول کیهان از بزرگترین دستاورد تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان که با توافق نهایی تمامی قطعنامه های شورای امنیت علیه ایران لغو می شود، چشم پوشی می کند؟ همان اسب زین کرده ای که آقای شریعتمداری در واکنش به تفاهم سوئیس به آن اشاره کرده و مدعی است که به جایش «افسار پاره» گرفته اند، با 6 قطعنامه شورای امنیت، تحریم های یکجانبه آمریکا و اروپا و تهدیدآمیز کردن برنامه اتمی ایران با ادعاهایی چون انکار هولوکاست، زخمی شده بود. همان اسب زین کرده با تحریم هایی که به سود برخی ها تمام شد، تشنه و خسته شده بود. اسب زین کرده برای تاختن نیاز به توان و توشه دارد، به زمین هموار و توان همراه. همفکران آقای شریعتمداری در دوره قبل، نتوانستند غنی سازی اورانیوم در ایران را قانونی کنند و امروز قرار است چرخش بیش از 5000 دستگاه سانتریفیوژ طبق سندی بین المللی و الزام آور برای همگان، قانونی و رسمی می شود و هیچ کس حق ندارد بابت آن ادعا کند که صلح و امنیت جهان تهدید می شود. مسئولان سابق نهایت کاری که می خواستند بکنند، واگذاری 1200 کیلوگرم اورانیوم 3.5 درصد به ترکیه و دریافت 120 کیلو اورانیوم 20 درصد ظرف یکسال بود که با هوشمندی مقام معظم رهبری و نظام آن توافق شکل نگرفت.
4- آقای شریعتمداری مدعی است این گفته من که «امروز روز عزای اسرائیل و مخالفان داخلی توافق است»، ناسزاگویی است. گرچه اشاره من به مخالفان کلی توافق بود و نه صرفا مخالفان داخلی، اما ای کاش خوشحالی مدعیان داخلی را از این پیروزی بزرگ می دیدیم که خلاف حرف من ثابت شود. ای کاش منتقدان داخلی به جای مخالفت صرف، راه حل ارائه می دادند یا راهکاری پیشنهاد می کردند تا قدرت های جهانی به پروسه دانش هسته ای اذعان کنند.
در پایان باید به آقای شریعتمداری متذکر شوم که ملاک عمل ما اعتماد رهبر معظم انقلاب به تیم مذاکره کننده هسته ای است که در مقاطع مختلف ابراز داشته اند. مقلدان رهبری هیچ گاه خلاف تشخیص و نظر معظم له رفتار نمی کنند. اگر ایشان خود را مقید به اطاعت و مقلد ایشان می دانند، طبق تشخیص و اعتماد ایشان عمل کنند. من حاضرم که در مناظره ای ابعاد آن را واشکافی کنم تا نشان دهم کیهان چگونه با نظرات داهیانه مقام معظم رهبری سازگاری نداشته و چگونه با وجود تاکیدات معظم له بر «جذب حداکثری و دفع حداقلی» رویه شان دفع حداکثری و جذب حداقلی بوده است؟ تا نشان دهم سقف برخی مدعیان چقدر کوتاه و ابعادش محدود است و چطور بر دلسوزان نظام و انقلاب و کشور با قلم تیغ تیز کشیدند؟ تا نشان دهم چطور کیهان به جای اعتماد به خدمتگزاران نظام مورد تائید رهبری، هر روز ادعاهای سخیف و بی خردانه ضد ایرانی مقامات بیگانه را تیتر یک خود می کند؟ چطور صفحه اول این روزنامه که با پول بیت المال اداره می شود، هر روز جولانگاه تیترهای رسانه های اسرائیلی است؟
امیدوارم آقای شریعتمداری که در ولایتمداری شان تردیدی نیست از فرهنگ شعاری خود عبور کرده و در عمل وفادارانه به توصیه ها، آرمان ها و فتاوی رهبر عظیم الشان انقلاب عمل کنند.