پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سال گذشته 34 هنرمند از ميان ما رفتند و اگرچه برخي از آنان در سال هاي اخير بيشتر در عرصه هاي سينما و تلويزيون فعاليت مي کردند اما هيچ گاه از ريشه و خاستگاه اصلي خود يعني تئا تر جدا نشدند.
سال گذشته، 34 هنرمند که در عرصه هاي مختلف هنرهاي نمايشي کشور فعاليت مي کردند، از ميان ما رفتند. 9 نفر از اين هنرمندان در بهار سال 93 از جهان فاني پر کشيدند، 7 هنرمند در تابستان به جهان باقي کوچ کردند، خزان عمر 9 عضو خانواده تئا تر کشور در پاييز سر رسيد و 9 هنرمند هم در زمستان سال گذشته درگذشتند.
اگرچه برخي از اين 34 هنرمند، در سال هاي اخير بيشتر در عرصه هاي ديگر چون سينما و تلويزيون فعاليت مي کردند، اما هيچ گاه از ريشه و خاستگاه اصلي خود که تئا تر بود، نگسستند و شاخه هاي هنري چون بازيگري، نويسندگي، کارگرداني و... را بارور ساختند.
* بهاري که خزان شد
فروردين سال گذشته هنوز هفته نخست خود را پشت سر نگذاشته بود که نخستين هنرمند تئا تر کشور در سال 93 از ميان ما رفت؛ بهاري که با درگذشت 9 هنرمند تئا تر در واقع به يک خزان زودرس تبديل شد.
نادر قانع: اين هنرمند پيشکسوت، متولد 1316 تهران بود. قانع اولين نقش اصلي خود را در نمايش «شاهزاده هامبورگ» بازي کرد و پس از تجربه اندوزي در عرصه بازيگري تئا تر و فيلمنامه نويسي، در تعدادي از فيلم هاي سينمايي ظاهر شد.
او در سال 1347 اولين فيلم بلند سينمايي اش را با نام تونل ساخت. ديگر فيلم هاي او نيز در مقام کارگردان سينما عبارتند از فرياد انسان ها، احمد چکمه اي، مردي در آتش، تشنه باران و فرار از بند. قانع، ششم فروردين ماه 1393 از دنيا رفت و 8 فروردين به خاک سپرده شد.
حميد مهرآرا: اين هنرمند متولد سال 1322، فعاليت هنري اش را از صحنه تئا تر آغاز کرد که در طول چهار دهه در نمايش هاي تلويزيوني و زنده بسياري از جمله پيروزي در شيکاگو، زنگ بيداري، شعبده باز و... بازي کرد.
مهرآرا به خاطر نقش آفريني در سريال هايي چون امير کبير، پهلوانان نمي ميرند، آرايشگاه زيبا، روزگار جواني و... به چهره اي محبوب و آشنا براي مردم تبديل شد.
وي هشتم فروردين 1393 پس از تحمل يک دوره طولاني بيماري در سن 71 سالگي دار فاني را وداع گفت.
ناصر گيتي جاه: اين هنرمند پيشکسوت متولد سال 1314 خورشيدي، داراي مدرک آموزش بازيگري زير نظر رفيع حالتي ، مهدي نامدار و اسماعيل مهرتاش بود. وي سال 1337 با فعاليت در جامعه باربد و تلويزيون خصوصي و اجراي نمايش زنده، کار هنري اش را آغاز کرد.
او با فيلم پست چي به کارگرداني رفيع حالتي در سال 1340 وارد سينما شد و از جمله فيلم هاي اين بازيگر مي توان به پنجمين سوار سرنوشت، راه دوم، خط پايان، تنوره ديو، يوزپلنگ، مدرک جرم، مکافات، خواستگاري، پنجاه و سه نفر، قافله و خوابم مي آد اشاره کرد.
سه يار دبستاني، گدايان خوشبخت، خسرو و شيرين، ملوانان، حاکم يک روزه، بيژن و منيژه و همچنين رستم و سهراب از جمله نمايش هاي گيتي جاه هستند.
از سريال هايي که اين بازيگر در آن ها به ايفاي نقش پرداخته است، مي توان به خانه به دوش، خاله سارا، مش خيرالله و صندوقچه اسرار، نيمه پنهان ماه، همسايه ها، خداحافظ بچه و پهلوانان نمي ميرند اشاره کرد.
اين بازيگر پيشکسوت، 19 فروردين 1393 در سن 79 سالگي درگذشت.
ماه گل مهر: اين بازيگر جوان متولد مهرماه 1357 و فارغ التحصيل کار شناسي تئا تر از دانشکده هنر و معماري بود. آخرين حضور او بر صحنه تئا تر در نقش سونيا در نمايش دايي وانيا نوشته آنتوان چخوف و کار اکبر زنجانپور در سال 92 بود که در تالار اصلي تئا تر شهر اجرا شد.
در کارنامه هنري او همکاري با کارگردان هايي مانند بهرام بيضايي، اکبر زنجانپور، قطب الدين صادقي، محسن حسيني، نوشين تبريزي و روزبه حسيني ديده مي شود.
از جمله فعاليت هاي او مي توان به بازي در نمايش هاي مجلس شبيه در ذکر مصائب استاد نويد ماکان و همسرش مهندس رخشيد فرزين، مده آ، اورفه، شهرزاد و هفت قصه اش، سه مرثيه هذيان، دشمن مردم، خانه پدري و طعم آلوي جنگلي اشاره کرد.
ماه گل مهر مدت ها با بيماري سرطان مبارزه کرد و سوم ارديبهشت 1393 در تهران درگذشت. پيکر اين هنرمند جوان در روستاي تاکُر در بخش بلده شهرستان نور به خاک سپرده شد.
امير حيدري: اين بازيگر تئا تر خوزستاني پس از تحمل چهار سال بيماري 12 ارديبهشت ماه سال گذشته و بر اثر ابتلا به تومور مغزي از دنيا رفت. وي متولد سال 1354 در اهواز بود. پيکر اين هنرمند در قطعه هنرمندان آرامستان بهشت آباد اهواز تشييع و به خاک سپرده شد.
حيدري در مدت دو دهه فعاليت هنري اش، در نمايش هايي چون حسنک کجايي، فرار، پيچک، اين کدام پنج شنبه است؟، عروس آتش و... ايفاي نقش کرده و موفق به دريافت جايزه سوم بازيگري از جشنواره تئا تر فجر شده بود.
جواد ثريا: اين بازيگر جوان، متولد خوي و فارغ التحصيل رشته بازيگري از دانشکده هنرهاي زيبا بود. او در سال هاي فعاليتش در نمايش هايي چون ساعت پنج شده بابا، پدر، فاتح مشرق مهر، شکسپير خون 2001 و... به ايفاي نقش پرداخت و مدتي هم به عنوان دستيار کلاس هاي بازيگري دکتر محمود عزيزي، در کنار اين استاد دانشگاه تهران بود.
ثريا در چندين دوره جشنواره تئا تر فجر و جشن کانون ملي منتقدان تئا تر جوايزي را گرفته بود. اين بازيگر تئا تر، روز 19 ارديبهشت ماه سال گذشته درگذشت.
سيد علي صالح کوتاه: اين هنرمند، فعاليت هاي هنري اش به ويژه در عرصه بازيگري را از دهه 60 خورشيدي آغاز کرده بود و از هنرمندان به نام استان لرستان و به ويژه شهرستان اليگودرز به شمار مي رفت.
سيد علي صالح کوتاه عصر روز يک شنبه چهارم خرداد 1393 درگذشت.
محمد رحماني فرد: اين هنرمند جوان اهل رباط کريم که در نمايش هايي چون سرزمين عشق، ولايت عشق، ياس کبود، آتش خود برافروخته وهب، سياه و... به کارگرداني و ايفاي نقش پرداخته بود، شامگاه 23 خرداد سال گذشته به علت سکته قلبي درگذشت.
پيکر محمد رحماني فرد در امام زاده محمد تقي شهرستان رباط کريم به خاک سپرده شد.
غلامعلي منصور سوهاني: اين پيشکسوت تئا تر غرب استان مازندران و چهره شناخته شده ورزش تنکابن، 26 خرداد 1393 به ديار حق شتافت.
اين هنرمند برجسته تنکابني ملقب به شاه غلام (شخصيتي نمايشي که براي سال ها در اين نقش بازي کرد)، پس از تحمل چند سال بيماري در سن 72سالگي درگذشت.
منصور سوهاني در سومين جشن ارديبهشت تئا تر مازندران که ارديبهشت ماه 1389 در شهرستان نـور برگزار شد، به عنوان هنرمند پيشکسوت تئا تر استان مورد تجليل قرار گرفت.
پيکر اين هنرمند پيشکسوت، صبح روز سه شنبه 27 خرداد 93 از مقابل سالن هيئت کشتي تنکابن تشييع و در در آرامگاه وادي اين شهر به خاک سپرده شد.
* وداع با هفت هنرمند تئا تر در تابستان 93
در سه ماهه تابستان سال گذشته، هفت نفر از اهالي هنرهاي نمايشي بدرود حيات گفتند. اول تير ماه، روز وداع عباس وفايي بود.
عباس وفايي: اين هنرمند با سابقه تئا تر، راديو، سينما و تلويزيون، در سال 1336 در شهرستان ساري به دنيا آمد. او از سال 1350 فعاليت خود را در تئا تر آغاز کرد و در سال 1373 به جمع هنرمندان راديو پيوست و در نمايش هاي راديويي متنوعي به عنوان بازيگر حضور داشت.
وفايي همچنين در آثار تلويزيوني و سينمايي گوناگوني به ايفاي نقش پرداخته و آخرين بازي او در سريال مختار به کارگرداني داوود ميرباقري بوده است. اين هنرمند با سابقه، اول تيرماه 1393 دار فاني را وداع گفت.
عباس محسني: چراغ صحنه زندگي اين پيشکسوت تئا تر کاشان، روز جمعه دهم مرداد 93 خاموش شد.
محسني، فرهنگي بازنشسته و پيشکسوت تئا تر کاشان، پس از تحمل يک دوره طولاني بيماري دارفاني را وداع گفت.
اين هنرمند روز پنجم شهريورماه سال 1336 در کاشان متولد شد و پس از پايان تحصيلات متوسطه به استخدام آموزش و پرورش درآمد. او در دهه 50 خورشيدي پا به عرصه تئا تر گذاشت و به مدت 40 سال با کارگرداني ده ها نمايش و نقش آفريني در فيلم هاي مختلف، به چهره شناخته شده هنر کاشان تبديل شد.
فرهاد مجدآبادي: اين هنرمند پيشکسوت تئا تر و سينما که متولد 10 ارديبهشت 1325 بود، در رشته کارگرداني سينما از دانشکده هنرهاي دراماتيک فارغ التحصيل شده بود. گرچه تحصيلات مجدآبادي در حوزه سينما بود، اما بيشتر فعاليتش در سال هاي پيش از پيروزي انقلاب اسلامي و در چند سال پاياني دهه 50، در حوزه تئا تر متمرکز شده بود. اين هنرمند پيش از مهاجرت به آلمان، نمايش هاي خسيس و مخمصه را در ايران اجرا کرد.
او در خارج از کشور هم گروه تئا تر کوچ را در شهر فرانکفورت آلمان به راه انداخت و آثار بسياري را در جشنواره هاي کلن، هايدلبرگ و فرانکفورت و در شهرهاي مختلف اروپايي به اجرا درآورد.
مجدآبادي که حدود 27 سال پيش از ايران به آلمان مهاجرت کرد و در شهر فرانکفورت اقامت گزيد، صبح روز 15 مرداد ماه 1393 در بيمارستاني در آن شهر درگذشت.
سيد حسن رضياني: اين هنرمند متولد 1310 در مشهد، از بازيگران پيشکسوت تئا تر و سينماي ايران بود. از سن 10 سالگي به ايفاي نقش در تئا تر پرداخت و در سال هاي 1331 تا 1334 با برنامه هاي طنز راديو همکاري کرد.
پس از مهاجرت از مشهد به تهران، در رشته تئا تر از هنرستان عالي فارغ التحصيل شد و چندين سال بعد در مدرسه عالي دختران به تدريس فن بيان و تئا تر پرداخت.
رضياني سال ها روي صحنه تئا تر بازي کرد و نخستين کار سينمايي خود را در سال 1338 با نقش آفريني در فيلم فرشته وحشي شروع کرد.
رضياني بيش از 50 فيلم سينمايي در کارنامه خود دارد که از جمله کارهاي بعد از انقلاب او مي توان به فيلم هاي خارج از محدوده، مدرک جرم، زائر غريب، سرحد و... اشاره کرد. اين بازيگر در سال هاي اخير نيز در سريال هايي چون عمارت فرنگي و پدرخوانده به ايفاي نقش پرداخته بود.
رضياني طي دو سال آخر عمر خود از بيماري آلزايمر رنج مي برد و سرانجام صبح روز پنجشنبه، ششم شهريور 1393، پس از 70 روز بستري، به علت ايست قلبي در سن 83 سالگي درگذشت.
محمدرضا خورشيدي: اين هنرمند متولد سال 1349 و فرزند غلامرضا خورشيدي از پيشگامان تئا تر ملاير بود. او در اواسط دهه 60 شمسي، کار تئا تر را در کنار پدرش آغاز و در ادامه فعاليت هايش، نمايش هايي چون رسم بر اين است، حکيم باشي و ارتفاع را کارگرداني کرد.
خورشيدي بعد از چند سال دوري از تئا تر، ابتداي سال 93 توليد نمايشي را آغاز کرده بود که قصد داشت سال گذشته اجرا کند که با مرگش نيمه کاره ماند. او صبح روز پنجشنبه ششم شهريور به علت سکته قلبي از دنيا رفت.
سارا بني صدر: اين هنرمند فعال و پرکار تئا تر عروسکي و کودک و نوجوان از سال 1373 به طور حرفه اي کار هنري را آغاز کرد. بني صدر در اين سال ها توانست جوايز مختلفي را براي کارگرداني، عروسک گرداني و ساخت عروسک و... نصيب خود نمايد.
او در نمايش هايي نظير روياي شال زرين، سليمان و سمردون، شمشير و باد و شلاق و همچنين آدم بلا ديو ناقلا به عروسک گرداني پرداخته بود.
بني صدر پس از دو سال تحمل بيماري سرطان، روز جمعه هفتم شهريور 1393 در سن 41 سالگي دار فاني را وداع گفت.
حسين منظوري: اين بازيگر قديمي که مالکيت تئا تر پارس و سينما جي را هم برعهده داشت، 12 شهريور ماه سال گذشته درگذشت و پيکرش درقطعه هنرمندان به خاک سپرده شد.
منظوري از شاگردان جامعه باربد بود و پيش از پيروزي انقلاب اسلامي، در فيلم هايي چون جعفر و گلنار و همچنين ارادتمند شما عزرائيل به ايفاي نقش پرداخته بود. او از پيشگامان تله تئا تر در ايران نيز محسوب مي شود.
* برگ ريزان پاييز
پاييز سال گذشته، شاهد برگ ريزان درخت تناور تئا تر ايران بود و 9 هنرمند اين عرصه به ديار باقي شتافتند.
محسن جعفري: اين هنرمند اهل بندر لنگه هرمزگان، متولد 1359 بود که از سال 78 فعاليت در عرصه تئا تر را آغاز کرد. او که در رشته کارگرداني تئا تر تحصيل کرده بود، سال ها به عنوان نويسنده، بازيگر و کارگردان در عرصه هنرهاي نمايشي فعاليت داشت.
اين هنرمند تئا تر هرمزگان بر اثر حادثه رانندگي مصدوم و پس از تحمل روزهاي پر درد در بيمارستان، 28 مهر ماه 93 دار فاني را وداع و در بندر لنگه تشييع و به خاک سپرده شد.
رضا رضاپور: اين هنرمند پيشکسوت مشهدي، صبح 29 مهر ماه 93 به دليل عارضه ايست قلبي درگذشت.
رضاپور در سال 1322 خورشيدي در محله نوغان مشهد متولد شد و فعاليت هنري خود را از 16 سالگي با بازي در تئاترگلشن مشهد آغاز کرد. وي علاوه بر تئا تر در عرصه راديو، تلويزيون و سينما نيز هنرنمايي مي کرد و از آثار تصويري او مي توان به گل مراد، آرزوهاي سلطان قلي، سايه اي براي همه، در آرزوي ازدواج، گريز از شهر، کيميا و عاليه اشاره کرد.
همچنين کارگرداني، نويسندگي و بازيگري در نمايش هاي راديويي، بخشي از کارنامه هنري او به شمار مي آيد.
دريافت لوح تقدير در زمينه هاي مختلف هنري از جمله بهترين نويسنده، بازيگر، تهيه کننده و مجري در سطح کشور و هم چنين بهترين بازيگري و بهترين کارگرداني در جشنواره رضوي از افتخارات هنري او بود.
ارديبهشت ماه سال 1392 نيز در جشن ارديبهشت تئا تر خراسان رضوي، از رضاپور به عنوان سپيد موي هنرهاي نمايشي مشهد تجليل شد.
از نمايش هـاي اين هنرمند مي توان به پاانداز، چوب به دست هاي ورزيل، از پانيفتاده هـا، از دريچه هـا، شبي که صبح نشد، ترديد قانون، مستأجر و... اشاره کرد.
اين هنرمند باسابقه که از آذرماه سال 1392 به دليل سکته هاي متوالي مغزي قدرت تکلم خود را از دست داده بود، در 29 مهر سال گذشته به دليل ايست قلبي در بيمارستان امام رضا (ع) مشهد دار فاني را وداع گفت.
محمد جوينده: اين هنرمند قديمي تئا تر سنتي خراسان، دوم آبان 1393 درگذشت و روز بعد در قطعه هنرمندان بهشت رضا مشهد به خاک سپرده شد.
جوينده متولد 1308 در مشهد بود که از اواخر دهه 20 خورشيدي، فعاليت هنري خود را با اجراي نمايش هـاي شادي آور آغاز کرد و در تماشاخانه کوهسنگي و گروه نقاش هـا به فعاليت پرداخت.
وي در سال هاي بعد از انقلاب و آغاز جنگ تحميلي به شهرهـاي جنوبي کشور سفر کرد و تا اواسط دهه 70 نمايش هـاي زيادي را به صحنه برد و پس از بازگشت به زادگاهش به علت کهولت سن از صحنه تئا تر کناره گيري کرد.
او از آخرين بازماندگان گروه نقاش هـا محسوب مي شد و در طول سال هاي طولاني فعاليتش با هنرمنداني چون حميد نعيمي، حسين نعيمي، نوروز شهرياري، ماشالله اسدي نژاد، رضا رضاپور، اصغر لشگري و … همکاري داشت.
جوينده سال هاي آخر عمرش را در بيماري آلزايمر گذراند و سرانجام در دوم آبان 1393 ديده از جهان فرو بست.
کيميا يادگاري نژاد: اين بازيگر جوان (متولد سال 1374) دانشجوي سال آخر رشته بازيگري واحد رسانه و از اعضاي فعال کانون نمايش فرهنگسراي تهران بود. او در نمايش هايي چون هيچي، ميوه هاي نارس، از محبت و نيز شهادت حضرت رقيه (س) نقش آفريني کرده بود.
وي همچنين در سومين جشنواره تئا تر شهر براي بازي روان و تاثيرگذارش در نمايش ميوه هاي نارس، نامزد دريافت جايزه بهترين بازيگري شد.
يادگاري نژاد مصادف با سومين روز شهادت سيّد و سالار شهيدان و يک روز پس از اجراي نمايش شهادت حضرت رقيه (س)، بامداد پنجشنبه 15 آبان 1393 بر اثر گاز گرفتگي جان به جان آفرين تسليم کرد.
مجيد بهرامي: در طول چند سال گذشته، نام مجيد بهرامي همواره با بيماري سرطان همراه بود؛ هر چند رنج و درد اين بيماري باعث نشد او هيچ گاه دست از کارهاي هنري بشويد.
اين بازيگر تئا تر و سينما در فيلم هايي چون بدرود بغداد، گيلانه، دانه هاي ريز برف و نمايش هايي از جمله سياه ها، خانه اي در گذشته ما، عشق آباد و عجايب المخلوقات ايفاي نقش کرد و در هنر عکاسي نيز دستي داشت.
بهرامي که متولد سال 1356 بود، 24 آبان 1393 پس از چند سال مبارزه با بيماري سرطان، درگذشت.
مهدي کاشانيان: اين هنرمند پيشکسوت، بازيگري را از دهه 30 خورشيدي در تئا تر جامعه باربد آغاز کرد و سپس وارد راديو شد و بيشتر به کارهاي طنز پرداخت. کاشانيان با حضور در برنامه راديويي صبح جمعه با شما و اجراي نقش باريکلا به من، آفرين به تو براي سال هاي سال مردم را مي خنداند.
او بازي در فيلم هاي سينمايي ترن و دندان مار را هم در کارنامه خود داشت. آخرين فعاليت هنري اين هنرمند، بازي در سريال شهريار در نقش شهرفرنگي بود.
اين هنرمند تئا تر، راديو و سينما که مدتي به دليل بيماري عفونت ريه در بيمارستان فيروزگر تهران به سر مي برد و در سال هاي آخر دچار بيماري آلزايمر شده بود، روز شنبه 24 آبان 93 به دليل سکته قلبي درگذشت و در ميان بدرقه اهالي راديو و علاقمندانش، در قطعه هنرمندان بهشت زهراي تهران آرام گرفت.
علي سبحاني: اين فعال رسانه اي، متولد سال 1355 و از نويسندگان و منتقدان عرصه تئا تر بود که در خبرگزاري ها و روزنامه ها قلم مي زد و در راديو و تلويزيون نيز فعاليت مي کرد.
از جمله آثار سبحاني مي توان به کارگرداني فيلم تلويزيوني دمام و بازي در تله تئا تر آواز پر جبرييل اشاره کرد.
او همچنين در چندين فيلم و سريال براي شبکه هاي استاني سيماي جمهوري اسلامي ايران به عنوان دوبلور زبان آذري فعاليت کرد. از ديگر فعاليت هاي مرحوم سبحاني مي شود به مديريت اجرايي ماهنامه کيش اير و مديريت روابط عمومي ارکس تر سمفونيک آکادميک تهران اشاره کرد.
اين روزنامه نگار، منتقد و نويسنده عرصه تئا تر، شامگاه شنبه اول آذر 1393 در سن 38 سالگي بر اثر سکته قلبي چشم از جهان فروبست.
انوشيروان ارجمند: اين هنرمند شناخته شده و پيشکسوت، متولد 27 مهر 1320 در زاهدان و برادر بزرگ تر داريوش ارجمند و همچنين پدر برزو ارجمند و بهار ارجمند بود.
انوشيروان ارجمند از اواخر دهه 1340 خورشيدي به عنوان بازيگر و کارگردان تئا تر در مشهد فعاليت خود را آغاز کرد و در اجراي نمايش هاي بسياري به عنوان کارگردان و بازيگر نقش داشت.
بازي در سريال هاي امام علي، روزي روزگاري، مختارنامه و فيلم هاي سينمايي دوئل، کيفر، ترديد و... از جمله کارهاي ماندگار اوست.
ارجمند مدتي به دليل بيماري قلبي در بيمارستان پارسيان تهران بستري بود و ظهر روز 23 آذر 1393 درگذشت.
مرتضي احمدي: اين هنرمند پيشکسوت، سال 1303 در جنوب تهران به دنيا آمد. او در جواني و پس از چند تلاش آماتوري در تئا تر، با کمک عده اي از دوستانش، تماشاخانه ماه را روبه روي باغ فردوس در مرکز شهر داير و در تئا تر فرهنگ براي اولين بار پيش پرده خواني کرد.
احمدي براي اولين بار به سبک بيات تهران در پيش پرده ها آواز خواند و بسيار محبوب شد و به همين دليل براي کار به راديو تهران رفت.
او از دهه 40 خورشيدي به بازي در آثار تصويري نيز روي آورد که از آن ميان مي توان از سريال هاي سلطان صاحبقران، هفت شهر عشق، آيينه، آرايشگاه زيبا و زير بازارچه نام برد.
از جمله فعاليت هاي ديگر احمدي، گردآوري و نگارش فرهنگ عاميانه (فولکلور) تهران است. او در اين زمينه کتاب هاي کهنه هاي هميشه نو، فرهنگ بر و بچه هاي تِرون و پرسه در احوالات تِرون و تِرونيا را تأليف کرده است.
علاوه بر تأليفاتش در حوزه فرهنگ نويسي، او برخي از قديمي ترين ترانه هاي کوچه بازاري تهران را به صورت ضربي خواني بازخواني کرده است.
احمدي صبح روز يکشنبه 30 آذر 1393 در 90 سالگي به دليل مشکل ريوي و کهولت سن در منزلش در تهران در گذشت.
* وداع با 9 هنرمند در زمستان
زمستان سال گذشته، خانواده تئا تر ايران شاهد از دست دادن 9 همکار خود بود.
مصطفي عطايي کچوئي: اين هنرمند در پنجم مردادماه سال 1332 در شهر اهواز به دنيا آمد و فعاليت هنري خود را از سن جواني در شهرستان آبادان آغاز کرد. عطايي از سال 1349 در شهر اهواز به کار پرداخت که حاصل آن همکاري در خلق آثاري چون چوب به دست هاي ورزيل و قضيه زير بته بود.
او در کارنامه هنري خود بازيگري در نمايش هايي چون خوشبختي در ساعت شش بامداد، پالتوي خيس، غروب شام، جبار، دست هاي آلوده و... را به ثبت رساند.
عطايي همچنين جوايز بسياري در زمينه بازيگري تئا تر از جشنواره هاي تئا تر استاني و کشوري دريافت کرد.
وي غروب سه شنبه 23 دي 1393 در اثر عارضه قلبي در بيمارستان آريا اهواز دار فاني را وداع گفت و پيکر اين هنرمند تئا تر از تالار آفتاب اهواز تشييع و در قطعه هنرمندان بهشت آباد به خاک سپرده شد.
صمد پل سنگي: اين بازيگر پيشکسوت نمايش هاي راديويي، ابتدا کارش را از صحنه تئا تر آغاز کرد و اوايل دهه 60 به راديو رفت.
پل سنگي سال 1390 دچار سکته خفيف مغزي شد و پس از آن با بيماري آلزايمر دست و پنجه نرم کرد تا اين که شامگاه چهارشنبه 24 دي ماه 1393 درگذشت.
محمد حسين پور: اين تهيه کننده و کارگردان سينما و تلويزيون متولد سال 1344 در مشهد بود و از هنرمندان دهه 60 تئا تر خراسان محسوب مي شد که فعاليت هنري اش را با گروه تئا تر زنده ياد حسن حامد آغاز کرد و چند سال با رضا عطاران، احمد شادکامي و جواد محمدزاده، نمايش هاي مختلفي را بازي و کارگرداني کرد.
او پس از مدتي به تهران مهاجرت کرد و در سينما فعاليت هايش را ادامه داد. فيلم هاي مي نا و غنچه، باغچه بان، شهر در دست بچه ها و باورم کن و مجموعه هاي غريب آشنا، آي آدم ها، مه مان امام هشتم، روزهاي سبز و... از جمله آثار تصويري محمد حسين پور است.
حسين پور بعد از يک دوره بيماري سرطان معده، 27 دي ماه 93 در مشهد درگذشت.
نوشين تندسته: اين بازيگر جوان که در عرصه تئا تر فعاليت مي کرد ، 30 بهمن ماه سال گذشته بر اثر بيماري در بيمارستان از دنيا رفت.
تندسته متولد مهرماه 1351 و فارغ التحصيل رشته بازيگري از استراليا بود. او در نمايش هاي آهنگ وصال، هفت کردار ، همسفر ، موزه خاطرات ، گنجشک ميخک ، زکرياي رازي ، کيارش و... بازي کرده بود.
اين بازيگر که به نوعي بيماري خوني مبتلا بود، روز پنج شنبه 30 بهمن ماه 1393 درگذشت و در گرمسار به خاک سپرده شد.
آرش استادمحمد: اين هنرمند پيشکسوت عرصه تئا تر و هنرهاي تجسمي، عصر سه شنبه 5 اسفند 93 پس از يک دوره بيماري در تهران درگذشت.
او متولد سال 1327 و برادر بزرگ تر محمود استادمحمد، هنرمند فقيد عرصه تئا تر بود. آرش استاد محمد، فعاليت هاي نمايشي خود را با بازي در نمايش شهر قصه اثر بيژن مفيد و در کنار برادرش محمود استادمحمد آغاز کرد.
او فعاليت هاي نمايشي اش را با حضور در آثار نمايشي ديگري ادامه داد و بعد ها در زمينه نقاشي و سرودن شعر فعاليت نمود. اين هنرمند سال ها در خارج از کشور زندگي مي کرد و در زمينه شعر تاکنون از او چهار مجموعه منتشر شده است.
بهرام ريحاني: اين هنرمند تئا تر و پانتوميم کشورمان، پس از يک سال مبارزه با بيماري سرطان، صبح سه شنبه پنجم اسفندماه 93 درگذشت.
ريحاني بيش از 400 نمايش پانتوميم در داخل و خارج کشور از جمله در امارات، يونان، آلمان، فرانسه، ترکيه، کرواسي، ونزوئلا، مالزي و... اجرا کرده بود. کارگرداني و بازي در طولاني ترين نمايش پانتوميم جهان در ساحل خليج فارس و بلند ترين صحنه نمايش دنيا يعني قله دماوند از جمله کارهاي اوست.
اين هنرمند قصد داشت تا اجرايي بر فراز قله اورست داشته باشد که متاسفانه به دليل بيماري هيچ گاه محقق نشد.
ريحاني در تمام دوران بيماري هيچ گاه از فعاليت هنري باز نماند و از جمله سال 93 در جشنواره تئا تر شهروند لاهيجان در حمايت يک کودک سرطاني، پانتوميم اجرا کرد.
او بهمن سال گذشته نيز با نمايش بي لالا به کارگرداني ياسرخاسب، در تالار حافظ به صحنه رفت و آخرين نقش خود را ايفا کرد.
فرامرز بهبود: اين هنرمند پيشکسوت تئا تر گيلان که سال 1304 در بندرانزلي به دنيا آمده بود، از سال 1317 فعاليت هاي هنري خود را آغاز کرد. او فارغ التحصيل دانشسراي تربيت معلم بود و از نوجواني وارد گروه هاي تئا تر حرفه اي رشت شد.
مرحوم بهبود، ده ها نمايشنامه را نوشته و کارگرداني کرده بود و در بسياري از آن ها بازي نيز داشت. او در طول فعاليت هنري خود شاگردان بسياري را پرورش داد که امروز از هنرمندان فعال کشور هستند.
فرامرز بهبود که ساکن تهران بود، روز جمعه هشتم اسفند 1393 در منزلش در گذشت و در بهشت زهرا دفن شد.
عزيزالله هنرآموز: اين بازيگر پيشکسوت تئا تر، سينما و تلويزيون، مثل بسياري ديگر از هم دوره اي هاي خود، هنرنمايي را از صحنه تئا تر آغاز کرد. هنرآموز علاوه بر ده ها نمايش، بازي در فيلم ها و سريال هايي از جمله بوي پيراهن يوسف، سفر به چزابه، مختارنامه و روزگار قريب را در کارنامه خود دارد.
هنرآموز، شامگاه جمعه 15 اسفند ماه 1393، در پي ابتلا به بيماري ريوي در تهران درگذشت. پيکر او روز دوشنبه 18 اسفند ماه از مقابل خانه سينما در تهران تشييع و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
امير بختياري: اين هنرمند تئا تر و راديو، روز شنبه 23 اسفند ماه به علت فشار خون بالا درگذشت. از کارهاي تئاتري او مي توان به نمايش الموت کاري از مجيد جعفري در سال 1359 اشاره کرد.
در دو دهه گذشته، بختياري بيشتر به عنوان بازيگر و کارگردان نمايش هاي راديويي فعاليت داشت و کارهاي زيادي از او روي آنتن رفت.