پس از واقعه 11 سپتامبر پاکستان شاهد ظهور
گروههای کوچک الهام گرفته از القاعده بود که حملات تروریستی در کراچی و
سایر مناطق شهری را انجام میدهند.
گسترش داعش در مناطق سنینشین عراق و
اعلام خلافت آنان این گمان را در ذهن ایجاد میکند که این گروه جایگزین
القاعده به عنوان جنبش پیشتاز خواهد شد. در واقع این موضوع که شبه نظامیان
در پاکستان به ویژه تحریک طالبان پاکستان بتوانند با داعش یکی شده و خود را
احیا کنند، نگران کننده است.
تحریک طالبان پاکستان با به رسمیت
شناختن خلافت «ابوبکر بغدادی» نه تنها از القاعده جدا میشود بلکه روابط
مهم خود را با طالبان افغانستان نیز قطع میکند.
در حال حاضر هزینه
چنین تغییری برای تحریک طالبان پاکستان بسیار بیشتر از مزایای آن است. گرچه
القاعده در پاکستان با حملات پهپادهای آمریکا و عملیات نظامی و اطلاعاتی
پاکستان تضعیف شده، اما همچنان به عنوان یک نیروی مهارکننده برای گروههای
ضد دولتی محلی باقی میماند.
القاعده بیش از یک دهه خارج از مناطق
قبیلهای پاکستان و در مناطق شهری نیز فعالیت داشته است. همچنین این گروه
به طور موثر با عناصر «لشگر جهنگوی» که عمیقا به تحریک طالبان پاکستان
وابسته هستند، نزدیک شده است.
نشانهها حاکی از این است که تا کنون شبه نظامیان پاکستانی از وارد شدن به اختلافات بین القاعده و داعش حذر کردهاند.
در
اوایل سال جاری یک انجمن برجسته پاکستانی بحثی را در مورد درگیریهای داعش
با القاعده در سوریه مطرح کرد. اوایل ماه مارس یکی از اعضای این انجمن
ادعا کرد که با «عدنان رشید» فرمانده ارشد تحریک طالبان زمانی که در
بازداشت بوده صحبت کرده و وی عنوان کرده که تحریک طالبان از درگیریهای
داخلی در سوریه و از داعش حمایت نمیکند.
به گزارش روزنامه تلگراف،
«تحریک خلافت» یک گروه جهادی ناشناخته در کراچی گفته است که برای خلافت
البغدادی سوگند وفاداری خورده اما به نظر میرسد این داستان زیاد معتبر
نباشد.
همانند اعضای القاعده، تحریک طالبان و دیگر گروههای طالبان
پاکستان ادعای وفاداری به «ملامحمد عمر» که وضعیت شبه خلیفهای دارد،
نمودهاند. به ویژه که تحریک طالبان پاکستان مشروعیتش را از ارتباطش با
طالبان افغانستان که 5 سال در سراسر افغانستان حکومت کردند، میگیرد.
دولت
پاکستان تلاش میکند تا اعتبار تحریک طالبان پاکستان را با این ادعا که
این گروه توسط سازمانهای اطلاعاتی خارجی حمایت میشود، از بین ببرد. اگر
تحریک طالبان، خلافت ملاعمر را رد کند عامل کلیدی مشروعیت خود را در میان
گروههای پاکستانی از دست میدهد و در اکوسیستم خود بیگانه میشود. طالبان
افغانستان، طالبان پاکستان و بسیاری دیگر از گروههای پاکستانی میوه یک
درخت هستند. آنان متعلق به سنیهای دیوبندی هستند و در حوزههای مشابه حضور
مییابند.
حتی اگر عناصری در تحریک طالبان پاکستان با داعش همسو شوند این سازمان در حال حاضر برای چنین تغییری آمادگی ندارد.
انتصاب
«ملا فضل الله» از عشایر غیر محسود افغانستان به عنوان رهبر تحریک طالبان
پاکستان، مرکزیت محسود را که در وزیرستان شمالی و جنوبی بوده از بین برده
است. پیش از عملیات ارتش در وزیرستان شمالی، عناصر طالبان محسود از کمپ فضل
الله جدا شدند.
با این وجود، اگر عناصر اصلی تحریک طالبان پاکستان
وفاداری خود را به البغدادی اعلام کنند، تاثیر زیادی بر پاکستان خواهد
داشت. این گروه در حال حاضر یک سازمان فرقهای است که شیعیان در کراچی و
سنیهای بارلویس در پنجاب و جاهای دیگر را هدف قرار میدهند.
آنان
به مساجد و زیارتگاههای متعلق به فرقههای دیگر حمله میکنند. تحریک
طالبان بسیار بیشتر از طالبان افغانستان غیرنظامیان را هدف قرار میدهد.
داعش و تحریک طالبان نیات مشترکی نسبت به شیعیان داشته و علاقه شدیدی برای
استفاده از نیروی بیرحم دارند.
تحریک طالبان پاکستان به گروههای
متعددی تقسیم شده و شریک مناسبی نیست همانطور که تا کنون در تقابل با
طالبان افغانستان، القاعده و شبکه حقانی بوده است.
خطر محتملتر این
است که گروههای کوچکتر در پاکستان وفاداری خود را به داعش اعلام کرده و
استراتژی شدیدتری از آنان در هدف قرار دادن اقلیتهای مذهبی در پیش بگیرند.
در
سالهای اخیر، شبهنظامیان ضد شیعه در کویته و کراچی با بمب گذاری در
جوامع شیعه نشین این کار را انجام دادهاند. در حال حاضر رسانههای اجتماعی
به سپاه صحابه ضد شیعه در پاکستان که مشتاقانه فعالیتهای داعش را ترویج
میکند، میپردازند و گروههای کوچک پاکستانی فیلمهای خود از ادای سوگند
وفاداری به ابوبکر البغدادی منتشر میکنند.
پس از واقعه 11 سپتامبر
پاکستان شاهد ظهور گروههای کوچک الهام گرفته از القاعده بوده که حملات
تروریستی در کراچی و سایر مناطق شهری انجام میدهند.
در حالی که
جهادگران مرتبط یا الهام گرفتن از داعش میتوانند تهدید بدتری برای
غیرنظامیان پاکستان باشند، با این وجود دولت پاکستان ممکن است فرصت استفاده
از اهرم القاعده به نفع خود را داشته باشد.
اگر یک توده مهم از شبه
نظامیان پاکستانی به داعش بپیوندند و از طرفی با وجود جنگ بین القاعده و
گروههای دولتی اسلامی در پاکستان نتیجه این میشود که اگر دولت پاکستان از
کمک به یک طرف خودداری کند ممکن است شبه نظامیان محلی بدون هیچ حمایت بین
المللی بمانند و کنار زده شوند.