رصد واکنشهای جریانهای سیاسی نسبت به مذاکرات هسته ای شاید یکی از مصادیق بارز بداخلاقی های سیاسی در ماههای اخیر باشد. مردم از منتقدان که همواره به ارزشهای اسلامی و انقلابی تمسک جسته اند جزء اتهام پراکنی نسبت به دولت و تیم مذاکره کننده آن هم در قالب همایشهای دلواپسی ونگرانی بخاطر ندارند، شیوه تهمت و افترا در فضاهای اجتماعی از تخریب به توهین و هتک شخصیت دکتر ظریف هم کشیده شد. مقایسه توافق ژنو با معاهده ترکمنچای تا اتهام حراج منافع ملی و تعطیلی همه تأسیسات هسته ای که متاسفانه با بهره گیری از احساسات پاک مردم با بهره گیری از ارزشهای اسلامی وانقلابی برای منافع گروهی همراه بود، فضا را به سمتی پیش برد که رئیس صبور دولت را هم عصبانی کرد و او نیز از مسیر جدال احسن فاصله گرفت و با بکار بردن واژه های «بی سواد» و «بروید به جهنم» آتش دعوای سیاسی را برافروخته تر کرد.
این در حالی است که طرفین ماجرا - که هر دو خود را ملتزم به رهنمودهای
رهبر فرزانه انقلاب می دانند - هیچگاه از سیره و روش ایشان الهام نگرفتند.
در طول مذاکرات همواره رهبری بر اعتماد بر تیم مذاکره کننده و دولت و بی
اعتمادی نسبت به طرف مقابل به ویژه آمریکا سخن گفتند و همگان را از تضعیف
مذاکره کنندگان برحذر داشتند و دولت را نیز به مدارا و تحمل بیشتر
فراخواندند.
در ماجرای اخیر استیضاح وزیر علوم و بازماندن وی از دولت
روحانی-که حق قانونی نمایندگان مجلس است -نیز طرفین ماجرا از « بداخلاقی »
فروگذار نکردندوبازبان اتهام و تخریب و افشاگری و تهاجم یکدیگر را
نواختند وکمتر مستند ومنتقدانه باهم سخن گفتند.
این بداخلاقی در مناقشات
اجتماعی نیز جریان دارد بهطوریکه در ماجرای تحلیل آماری مرکز پژوهشها
نسبت به روابط غیر مجاز جنسی، به جای آنکه این معضل را جدی بگیرندو با
ریشه یابی واقعی علل آن بهجست و جوی راه کارهای مناسب و موثر برای رفع آن
برآیند، عده ای بی اعتنا از آن گذشتند و همچنان سرگرم دعواهای سیاسی خود
بودند، برخی آنرا سیاه نمایی قلمداد کردند و به مجلس تاختند و عده ای نیز
از اصل انتشار آن عصبانی شدند!
«بداخلاقی سیاسی» در رقابتهای گروهها را
می توان محصول فاصله گرفتن از اصول اساسی انقلاب اسلامی یعنی «یگانگی دین و
سیاست» دانست. اگر عالیترین نماد دین را « اخلاق» بدانیم، در حالی که
انتظار می رفت سیاست به « اخلاق دینی» آراسته شود و از سیاست غربی فاصله
بگیرد، به گرداب « اخلاق سیاسی» افتادیم و آموزه ماکیاولی «هدف وسیله را
توجیه می کند» به یک حربه عادی در رقابتهای سیاسی، تبدیل شده است.
در
این میان نباید از فقدان احزاب سیاسی بالغ غافل شد که می تواند رقابتهای
سیاسی را قانونمند و برای افراد پرهزینه سازد. در خلأ احزاب، باندهای سیاسی
قدرت می گیرند و باندها با اندیشیدن به منافع باندی، گروهی و شخصی، اخلاق
را در سیاست به مسلخ می برند.
تجربه قریب به چهار دهه انقلاب این واقعیت
را آشکار می سازد که «بداخلاقی» در رقابتهای سیاسی هیچگاه منجر به نتیجه
ای که به نفع منافع ملی و حل مشکلات کشور باشد نگردیده است. باور کنیم که
پیامبر اعظم(ص)، برای « اتمام مکارم اخلاق» مبعوث شدند و قرآن کریم ما را
به «جدال احسن» دعوت می کند و رقابتهای سیاسی باید مزین به استدلال و
اخلاق باشد نه عصبانیت، اتهام وبد اخلاقی!
دلایل قوی باید و معنوی نه رگهای گردن به حجت قوی!
منبع: خبرآنلاین