«ما نميخواهيم اعتدال را
پوششي براي خود كنيم. خود روحاني اعلام كرده است اصلاحطلب نيست. او
اصلاحطلب نيست. دولت فعلي هم قلعهاي نيست كه بخواهيم آن را فتح كنيم. ما
حرف خود را ميزنيم ايده خود را داريم و تحت پوشش دولت نيستيم. اگر دولت از
ما كمك خواست كمك ميكنيم، نخواست هم كمك نميكنيم. براي انتخابات مجلس
خودمان مستقل كار ميكنيم، دولت نخواهد هم ما كار خود را انجام ميدهيم.»
به گزاش انتخاب، اين جملات يك نيروي سطح مياني جريان اصلاحات يا چپ قديم نيست، سعيد حجاريان
كه به تئوريسين جناح اصلاحات معروف است در آخرين گفتوگوي خود به اين
موضوع اشاره داشته است. آنچه حجاريان ميگويد را نميتوان به طور واضح
تحليل كرد چون نه نشاني از نااميدي دارد و نه نمايانگر آيندهاي روشن است.
در اين برزخ معنا، بايد به بررسي وضعيت اردوگاه اصلاحطلبان پس از انتخابات
24خرداد 92 پرداخت و نتيجه گرفت آيا اصلاحطلبان هنوز خسته هستند يا خوني
تازه در تمام لايههاي آنها جريان دارد.
ساختمان 4 طبقه اصلاحات
اصلاحطلبان هم همانند ساير جناحهاي سياسي در جهان داراي طبقهبندي هستند
يعني طبقه نخست شامل بزرگاني مانند خاتمي ميشود كه نقش راهبري را دارند.
طبقه بعد براي افراد داراي فكر و قدرت تاثيرگذاري است كه در اين مرحله
افرادي مانند موسوي خوئينيها، محتشميپور، حجاريان و... حضور دارند. در
طبقه سوم هم اعضاي مياني قرار ميگيرند كه از قدرت تاثيرگذاري كمتري
برخوردار هستند كه در اين طبقه، اعضاي معمولي اردوگاه جاي ميگيرند و در
نهايت طبقه چهارم كه جوانان و اعضاي جديد اردوگاه ساکن آن هستند.
در هر طبقه چه ميگذرد؟
اين روزها شايد چراغي كه بر بالاي درب ساختمان 4 طبقه اصلاحات نصب شده
است، پرفروغتر از 8سال دولت قبل محوطه اطراف را روشن میكند اما آيا يك
چراغ نشان از در جريان بودن فعاليتهاي بيشتر و به دنبال آن تاثيرگذاري
است؟ به طور قطع پاسخ منفي است و بايد اجازه ورود به داخل ساختمان را يافت
تا ارزيابي شود در هر طبقه چه ميگذرد. براي يافتن پاسخ البته بايد از طبقه
چهارم به سمت پايين آمد.
طبقه چهارم: در اين طبقه كه بزرگان اردوگاه ساكن آن هستند تصميمات نهايي
اتخاذ ميشود كه اكنون تصورميشود تنها ساكن اين طبقه سيدمحمد خاتمي است.
او چندي پيش اعلام كرد قصد بازگشت به قدرت را ندارد و همين جمله چنان خشم
تندروها را برانگيخت كه خواستار ممنوعالتصويري او شدند! بايد دانست اگر
تصميمات نهايي در طبقه چهارم به امضا ميرسد اما ساكن یا ساکنان اين طبقه
به تنهايي تصميم نميگيرند بلكه از طبقه سوم هم در اتخاذ تصميم كمك
ميگيرند و مهمتر از آن، با ساكنان طبقات بالاي ساختمانهاي اعتدال كه
آيتا... هاشميرفسنجاني و ناطق نوري در آن ساكن هستند، مشورت صورت
ميگيرد.
طبقه سوم: اين طبقه نقش مهمي در تصمیمات دارد و تقريبا بار اصلي
تصميمگيريها بر دوش ساكنان اين طبقه است. آنها بيش از طبقه چهارم با
افكار عمومي در ارتباط هستند. البته ساکنان این طبقه بیشتر اطلاعاتشان را
نه به طور مستقیم از مردم بلكه اغلب از ساكنان طبقه پايينتر میگیرند.
طبقه سوم ساختمان اصلاحات اگر چه نقش پررنگي در تصميمات دارد اما از سويي
برخي معتقدند رفتارها و واكنشهاي برخي ساكنان اين طبقه موجب گلايههايي
است؛ از جمله اين رفتارها ميتوان به نگاه از بالا، اتخاذ تصميمات يكباره
بدون اطلاع طبقات پايينتر و... اشاره كرد.
طبقه دوم: در این طبقه شايد اوضاع بهتر باشد چون ساكنان اين طبقه بسيار
زيادند و براي خود حق دخالت زيادي در تصميمگيريهاي نهايي قائل نيستند
يعني وظيفهای كه اين طبقه براي خود تعريف كرده است، ياري رساندن به طبقات
سوم و چهارم است و تلاش براي ارتقا براي سكونت در طبقه بالاتر. اعضاي اين
طبقه برخلاف طبقه بالاتر ارتباط خوبي با اقشارمختلف برقرار ميكنند.
طبقه اول: شايد نقطه آسيب ساختمان اصلاحات بيشتر از اين طبقه باشد؛
طبقهای كه ساكنان آن را اعضاي جوانتر و تازهواردها تشكيل ميدهند. اگر چه
در خيرخواهي ساكنان طبقه اول نميتوان هيچ شكي داشت اما برخي رفتارهاي
آنها سبب درگير شدن ساکنان طبقات بالاتر با اين مشكلها ميشود. شايد
نتوان چندان خردهاي به رفتارهاي هيجاني و به دور از فرهنگ كار حزبي و
دستهجمعي اعضاي اين طبقه گرفت چون آنها هنوز فرهنگ تحزب را در عمل
بهکارنگرفتهاند و چند برگه تعريف تحزب كه منبع خارجي دارد نتوانسته آنها
را به آن درجه از بلوغ سياسي برساند كه بدانند در هر برههاي بايد چه
واكنشي نشان دهند. به نظر میرسد به جای اینکه هرازگاهی به ساكنان اين طبقه
ايراد وارد و مدام آنها را متوجه اشتباهاتشان كرد باید ساکنان طبقات
بالاتر كمي به پايين بيايند و براي اين گروه آنچه بايد و نبايد را تشريح
كنند البته اگر خودشان در طبقه بالا دچار اختلاف با همسايگان نباشند!
زيرزمين!
در اين مكان كه نور كافي وجود ندارد هم برخي ساكن هستند كه طبقات بالا
تنها به رسم حضور در يك ساختمان، سلامي خشك و خالي به آنها ميدهند. اين
گروه داراي مجوز سكونت در اردوگاه اصلاحطلبي نيستند و به قول معروف ويزاي
كوتاهمدت دارند كه در اين مدت اگر بتوانند خود را با اصول ساختمان هماهنگ
كنند، اجازه پيدا ميكنند به طبقه اول بروند واگر اينچنين نشد بايد فورا
اسباب خود را بار وانت كرده و به ساختماني ديگر نقل مكان كنند.
هماهنگی با همسایه
بعد از تعريف طبقات ساختمان بايد به مقايسه هماهنگي اين ساختمان با
ساختمان اعتدال كه در كنار آن قرار دارد، پرداخت. شكي نيست كه دست ياري
دادن ساكنان دو ساختمان در خرداد 92 حماسهاي پديد آورد كه ساختمان تندروها
را خاکستری كرد. در همان خرداد 92 ساختمان تندروها پررفت و آمدترين
ساختمان بود يعني هنوز گروهي بيرون نيامده، گروهي ديگر وارد ميشدند و
دوربينهاي اين ساختمان روي ساختمانهاي اصلاحات و اعتدال زوم شده بود.
ميديدند بزرگاني وارد اين ساختمانها ميشوند كه آنها 8 سال در هجوشان
كوشيده بودند و سكوت مقطعي آنها را پيروزي خود قلمداد ميكردند پس با
اعتماد به نفس به اين رفت و آمدها نگاه ميكردند. اما زماني كه اعلام شد در
مرحله نخست انتخابات مردي از همان ساختمان پيروز شده است، نيمي از ساختمان
خود كه بر اثر رفت و آمدهاي زياد تخريب شده بود را تبديل به سازمان تخريب
دو ساختمان ديگر كردند كه يكي از تصميمات اختلافافكني ميان اعضای دو
ساختمان اعتدال و اصلاحات بود. بحث سهمخواهي اصلاحطلبان از دولت و حضور
اعضاي مشكلدار -البته به زعم آنها- در پاستور را مطرح كردند كه به نتيجه
نرسيدند، پس در مرحله بعد از ساكناني كه در مجلس بودند خواستند با احضار
مكرر وزرا كام ساكنان دو ساختمان را تلخ كنند. از اين روست كه حجاريان آنچه
در ابتداي گزارش به آن اشاره شد را بر زبان ميآورد. حالا اخم و هجمه يك
ساختمان كهنه و قديمي كه هر لحظه انشعاق آنها وجود دارد به ساختمان جديد
اعتدال و ساختمان با ريشه اصلاحات ادامه دارد كه پيشبيني ميشود با شكست
اين هجمهها، موتور هجمه ساختمان فرسوده تندروها به سمت همسايه كناري يعني
اصولگرايان بچرخد كه پيشبيني نتيجه آن در اين مقطع سخت است و بايد منتتظر
نتیجه آن بود.
منبع: آرمان