موسیقی غمگین برای بسیاری از شنوندگان لذت بخش است. موسیقی میتواند احساسات ابراز شده با صدای انسان را تقلید کند. موسیقی غمگین مزیت روانشناختی تنظیم حال را فراهم میکند. اگرچه که غم به طور کلی به عنوان احساسی منفی دیده میشود، اما ما در یک بستر زیباشناختی اغلب از آن لذت میبریم. ماهیت این لذتی که مردم از شنیدن موسیقی غمگین تجربه میکنند چیست؟ شواهد جمعآوری شده نشان میدهد که لذت واکنش نسبت به موسیقی غمگین به چندین عامل مرتبط است .
1. بیان احساسی در صدا و موسیقی. موسیقی بهخصوصی احساسات را با تقلید از صدای تولید شده توسط صدای انسان ابراز میکند. هنگامی که در حالت افسردگی هستید، انسانها بهطور آهستهتر و نرمتر صحبت میکنند، و با صدای کلی پایینتر و تاریکتر. این ویژگی به وضوح در قطعه معروف "آداجیو برای سازهای زهی" ساموئل باربر دیده میشود. این اثر در نظرسنجی بینالمللی بیبیسی به عنوان غمناکترین اثر موسیقیایی انتخاب شد.
2. موسیقی به عنوان ابزاری برای رهاسازی احساسی. موسیقی به کانالیزه کردن ناامیدی یا تخلیه (کاتارسیس) احساسات منفی (خشم و غم) کمک میکند. وقتی به موسیقی غمگین گوش میدهیم (یا یک فیلم غمگین تماشا میکنیم)، از هر گونه تهدید واقعی یا خطری که موسیقی (یا فیلم) نشان میدهد جدا هستیم. تماشای یک فیلم غمگین مانند بازدید از یک پناهگاه بیخانمانها نیست. ما احساس ترحم یا همدردی میکنیم بدون اینکه تحت فشار گناه ناشی از عمل نکردن قرار بگیریم. غمی که موسیقی برمیانگیزد در این معنا ایمن است که میدانید واقعاً در جهان رخ نمیدهد.
3. لذت موسیقی غمگین. موسیقی غمگین میتواند هورمون پرولاکتین را آزاد کند، که همانی است که آرامش و تسکین مادران هنگام شیردهی به نوزادانشان منتشر میشود. پرولاکتین احساس آرامش برای مقابله با درد ذهنی ایجاد میکند و به کاهش غم کمک میکند.
4. همدلی. همدلی نقش مهمی در لذت از موسیقی غمگین ایفا میکند. همدلی به عنوان توانایی درک یا حس تجربههای یک فرد دیگر تعریف میشود. افرادی که از هنرهای غمگین یا تراژیک تحت تأثیر قرار میگیرند، در مقیاسهای عمومی همدلی نمره بالاتری کسب میکنند. شنوندگانی که در همدلی امتیاز بالایی دارند بیشتر تحت تأثیر موسیقی غمگین قرار میگیرند. آنها تمایل دارند توانایی تخیلی قوی برای شناخت تجربه یک شخصیت یا شخص خیالی داشته باشند.
5. نوستالژی. موسیقی غمگین ماشهای قوی برای یادآوری خاطرات نوستالژیک از زمانهای سپری شده است. این بازدید بازتابی از خاطرات نوستالژیک ممکن است حال را تقویت کند، به خصوص اگر خاطرات مربوط به لحظات حیاتی و معنیدار زندگی باشند (مثلاً دبیرستان، یا دانشگاه). ما از شیرینی این خاطرات از طریق تخیلات زنده لذت میبریم. لذتی در یادآوری زمانهای خوش احساس میشود، اما همراه آن، تقریباً به همان اندازه، غم ناشی از دلتنگی وجود دارد.
6. تنظیم حال. موسیقی غمگین مزایای روانشناختی تنظیم حال را ارائه میدهد. موسیقی غمگین میتواند به عنوان دوستی خیالی تجربه شود که پس از تجربه یک فقدان اجتماعی حمایت و همدلی ارائه میدهد. شنوندگان از حضور صرف یک شخص مجازی که توسط موسیقی نمایانده شده و در همان حال است، لذت میبرند که میتواند به مقابله با احساسات غمناک کمک کند. به عنوان مثال، سه سوناتای نهایی پیانو شوبرت به آن بخش از ما که احساس تنها بودن دارد، صدا و آرامش میبخشند. شوبرت هنگام نوشتن این سوناتاها 31 سال داشت و دو ماه بعد در سپتامبر 1828 درگذشت. شوبرت تجربه تنهایی را میدانست و توانایی انتقال آن را در موسیقیاش داشت.
به طور خلاصه، موسیقی غمگین به شنونده این امکان را میدهد که از موقعیتهای استرسزا (جدایی، مرگ، و غیره) جدا شود و به جای آن بر زیبایی موسیقی تمرکز کند. علاوه بر این، شعرهایی که با تجربه شخصی شنونده همخوانی دارند میتوانند به احساسات یا تجربههایی که ممکن است شخص آنها را قادر به بیان نکند، صدا ببخشند.