یک جامعه شناس گفت: زنان ایرانی با توجه به حضور در اجتماع بیش از هر زمان دیگری از توانمندسازی اقتصادی برخوردار هستند، اما شاد نیستند؛ چون احساس خوشبختی نمیکنند. طبق نظریه اسنایدر امید به آینده میتواند ادراک انسان را نسبت به محیط خود تغییر دهد. نرسیدن به هدف میتواند موجب شود که انسان احساس شادی نکند. بنابراین امید به آینده میتواند موجب شود که در جهت دستیابی به اهدافمان به گونهای مناسب عمل کنیم.
به گزارش انتخاب، دکترعالیه شکربیگی با اشاره به شکاف طبقاتی در جامعه اظهار کرد: شکاف طبقاتی موجب طبقاتی شدن شادی در جامعه ما شده است. در حال حاضر در ایران ارزشهای مادی گرایانه افزایش یافته است و برخی افراد به علت برخورداری از امکانات مالی و اقتصادی حق شاد بودن دارند؛ چرا که دستیابی به این حس نیازمند پول داشتن است و به عنوان نمونه برای حضور در گردهماییهایی مانند همایش خندیدن و مثبت اندیشی نیز باید پول خرج کرد. :
این جامعه شناس گفت: درحال حاضر دو دهک بالای جامعه ایران از امکانات اقتصادی زیاد و دو دهک پایین ازهیچ امکاناتی برخوردار نیستند و 60 درصد جمعیت ایران امکانات متوسط در حد پایین دارند. با این وجود رسانهها به تبلیغ ارزشهای مصرف گرایانه و مادی گرایانه میپردازند و این ارزشها به مرور در مخاطبان نهادینه میشود و افراد کمتر برخوردار خود را با طبقات مرفه جامعه مقایسه میکنند.
وی تاکید کرد: برای افزایش شادی در جامعه باید در جهت کاهش شکاف طبقاتی گام برداریم و به گونهای عمل کنیم که طبقات مختلف جامعه از یک سری امکانات برخوردار باشند، اما در حال حاضر با وجود برخورداری طبقات مرفه از امکانات مادی همچنان امکانات بیشتری برای آنها نسبت به افراد فقیر و کمتر برخوردار فراهم میشود.
شکربیگی در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: به طور کلی خانواده یک نظام اجتماعی در کنار سایر نهادهای اجتماعی است و از سه عامل زن، مرد و فرزندان تشکیل شده است. با وجود آنکه سالها فرهنگ مردسالاری در جامعه ایران حاکم بوده است زن همواره عامل ایجاد و پرورش مهر و محبت و شادی در خانواده بوده است.
این جامعهشناس تاکید کرد: در صورتی که زن شاد باشد این حالت روحی او به سایر اعضای خانواده نیز منتقل میشود. در واقع خانواده شاد منجر به تشکیل جامعهای شاد میشود. بنابراین یک رابطه تعاملی میان خانواده و جامعه وجود دارد. در حال حاضر جامعه شادی نداریم؛ چرا که خانواده شاد نیست.
وی در ادامه گفت: برای بررسی شادی پنج مفهوم موفقیت، خوشبختی، محبوبیت و آینده نگری را باید مورد توجه قرار داد. بر اساس دیدگاه یکی از نظریه پردازان به نام الیزابت هارلک شادکامی مثلثی با سه ضلع محبوبیت، مقبولیت و موفقیت است. بنابراین انسانی شاد است که روحش پر از مهر و محبت دیگران باشد و مطمئن باشد که دیگران نیز دوستش دارند.
این جامعه شناس اضافه کرد: انسان علاوه بر محبوبیت باید مقبولیت نیز داشته باشد و این دو با یکدیگر تفاوت دارد. فرد دارای مقبولیت میتواند در ارتباط با نهادهای اجتماعی، مسئولیت اجتماعی به دست آورد و به تبع آن به موفقیت دست یابد. سه عنصر موفقیت، محبوبیت و مقبولیت موجب احساس شادکامی میشوند و بر یکدیگر تاثیر میگذارند.
وی با اشاره به حضور زنان در اجتماع اظهار کرد: در حال حاضر در جامعه ما بیش از هر زمان دیگری زن در عرصه عمومی حضور دارد و تلاش میکند سرمایههای فرهنگی خود را به منظور دستیابی به موفقیت افزایش دهد. از جمله ابزارهای موفقیت به حضور در دانشگاهها و کسب مهارتهای اجتماعی میتوان اشاره کرد.
این جامعه شناس در ادامه گفت: بر اساس آمارهای موجود، زنان در زمینه تحصیلات عالی به موفقیتهای زیادی دست یافتهاند و در سالهای اخیر 60 درصد از پذیرفته شدگان کنکور را زنان و دختران تشکیل میدهند. بنابراین آنان به موفقیت دست یافتهاند. با این حال به نظر میرسد زنان نتوانستهاند ابزارهای موفقیت را در جهت خوشبختی خود به کار گیرند این در حالی است که موفقیت و خوشبختی دو بال شادی در یک انسان هستند.
شکربیگی در ادامه گفت: انسان دارای نیازهایی است که برای برآورده کردن آنها باید در میدانهای مختلف زندگی اعم از اجتماعی، سیاسی، مدنی و نهادهای خیریه حضور پیدا کند و با بهکارگیری ابزار و درپیش گرفتن راههای مختلف به اهداف خود دست یابد. در واقع دستیابی به اهداف میتواند در جهت دستیابی به احساس شادمانی عمل کنند.
وی افزود: طبق نظریه نیازها میزان رضایت یک فرد و شادمانی او از زندگی به دو عامل بستگی دارد، عامل اول این است که چه مقدار از نیازها و احساس رضایت او تامین میشود (دستیابی به موفقیت) و عامل دوم مربوط به این است که چه مقدار از نیازها تامین نشده باقی میماند. بنابراین موفقیت عامل لازم برای شادی است، اما عامل کافی برای دستیابی به آن نیست.
این جامعه شناس با بیان اینکه تکریم زن میتواند در ایجاد احساس شادمانی در او تاثیرگذار باشد، اظهار کرد: بی احترامی به او موجب ناخشنودیاش میشود. بنابراین باید به زن احترام گذاشت و با توجه به نقش محوری او در خانواده برای برخورداری از جامعه شاد باید به شادی زنان توجه زیادی بکنیم.
وی تاکید کرد: در حال حاضر شرایطی به وجود آمده که منجر به بی حوصلگی و ناهنجاری و افزایش طلاق، خشونت خانوادگی در خانوادهها و شکاف نسلها شده است. یکی از عواملی که موجب میشود که زنان احساس شادی نکنند، برخوردار نبودن از لذایذ زندگی است. لذایذ زندگی در کنار نهاد خانواده با حضور در شبکه اجتماعی و انجمنها و غیره امکانپذیر است.
شکربیگی درباره راهکارهای افزایش شادی زنان اظهار کرد: متاسفانه برخی از تفکرات، شادی زنان را قبول نمیکنند و آنقدر که در پی گریاندن مردم هستند به فکر شادی آنان نیستند. بنابراین تفکر ساختار را باید نسبت به شادی تغییر دهیم.
این جامعهشناس اضافه کرد: عواملی مانند رفتن به پارک، حضور در نهادهای خیریه و انجمنهای دوستی موجب دستیابی زنان به شادی میشود. این کانونها در جامعه وجود دارد؛ اما باید میزان مشارکت زنان به ویژه زنان خانه دار در این کانونها افزایش یابد.
شکربیگی در پایان اظهار کرد: هر انسانی دارای یک سری از نیازها مانند نیازهای فیزیولوژی، ایمنی، عشق و وابستگی، عزت نفس و شایستگی است. لازم است شایستگی فرد تکریم شود و مهارتهای او افزایش یاید و زمانی که فرد به خودشکوفایی برسد، شادی به منصه ظهور میرسد. تا زمانی که از این امکانات برخوردار نباشیم نمیتوانیم توقع داشتن زنان، خانواده و جامعه شادی را داشته باشیم. البته در گذشته افراد با کمترین امکانات احساس شادی میکردند اما با غلبه زندگی مادی گرایانه افراد در صورت برخورد با این امکانات به این احساس دست پیدا میکنند.