یک کارشناس مسائل خاورمیانه گفت: السیسی به عنوان ژنرال ارتش و یا رییس جمهور جدید مصر با انباری پر از باروت بحران ها مواجه است چرا که وضعیت نابسامان اقتصادی و اجتماعی از یک سو و چالش های سیاسی از سوی دیگر آتش زیر خاکستر التحریر را گرم نگه داشته تا او تصمیم بگیرد از طناب پوسیده قدرت چطور استفاده کند.
به گزارش انتخاب، سیدعبدالامیر نبوی، کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه به بهانه آغاز به کار دولت جدید مصر به بررسی ساختار سیاسی این کشور از گذشته تا کنون پرداخت و خاطرنشان کرد: استقبال مردم از انتخابات اخیر مصر که در نتیجه آن السیسی روی کار آمد چندان چشمگیر نبود، البته طی دهههای اخیر هیچگاه انتخابات در این کشور با استقبال گسترده ای روبه رو نشده است و این بار هم از دوره های قبل مستثنی نبود و بی تردید بخشی از این مسئله به بافت اجتماعی و فرهنگی مصر باز می گردد.
وی ادامه داد: در چند دهه اخیر بزرگترین استقبال از انتخابات در سال 2012 صورت گرفت که طی آن محمد مرسی به پیروزی رسید ولی در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری استقبال مردم اندکی بیشتر از 50 درصد واجدان شرایط رای دادن بود. بنابراین انتظار اینکه انتخابات در مصر با استقبال بسیار گسترده ای روبهرو شود چندان واقع بینانه نیست چرا که عموم مردم این کشور که ساکن روستاها و شهرهای کوچک هستند، تعلق خاطر خاصی به سیاست ندارند و در نتیجه خود را درگیر مسائل سیاسی نمیکنند. بنابراین رای کم این دوره بدان معنا نیست که در سایر انتخابات گذشته حضور مردم پای صندوقهای رای گسترده بوده است.
این کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه با بحرانی خواندن وضعیت مصر پس از انقلاب 25 ژانویه گفت: این شرایط در دوره یکساله حکومت مرسی تشدید شد و بحران به طور همزمان در سه حوزه سیاستی، اجتماعی و اقتصادی به روشنی قابل مشاهده است. در چنین وضعیتی، جامعه به صورت طبیعی به افراد یا نهادهایی توجه میکند که قدرتمند هستند و احساس می شود توانایی سازماندهی مجدد و ساماندهی شرایط را دارند. در همین راستا پس از انقلاب 25 ژانویه از آنجا که به نظر میرسید ارتش و اخوان المسلمین قادر هستند وضعیت موجود مصر را ساماندهی کنند با پشتیبانی عمومی اداره امور را به دست گرفتند. ولی درنهایت حکومت یکساله اخوانی، جامعه مصر را به این نتیجه رساند که در انتخاب خود اشتباه کردند.
وی ادامه داد: جامعه مصر برای خروج از سه بحران در حوزه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی به ارتش، تنها نهاد قدرتمند موجود در کشور، توجه کرد تا شاید بتواند از بن بست فعلی خارج شود. در همین راستا السیسی و قبل از آن حکومت موقت مصر نیز نه تنها وعده تامین امنیت اجتماعی، بهبود وضعیت معیشتی و اقتصادی در کشور را داده بودند بلکه برای حل مسئله سیاست هم اعلام کردند که اخوان عامل بیثباتی در مصر بوده و اگر قرار است در حوزه سیاست کشور بهبودی رخ دهد باید اخوان از گردونه قدرت حذف شود. به همین دلیل حکومت موقت عدلی منصور و پس از آن السیسی موضعگیریهای صریح و شفافی علیه قدرتیابی مجدد اخوان در مصر انجام دادند.
نبوی با بیان اینکه السیسی دست کم برای بخشهایی از جامعه مصر یک ناجی محسوب میشود، افزود: هرچند قرار است وی کشور را از حالت بحران فعلی خارج سازد ولی میدانیم که پایگاه السیسی هم نهاد نظامی است. البته ارتش در مصر صرفا یک نهاد نظامی نیست و از این جهت تا حدودی شبیه ارتش پاکستان است زیرا در آنجا هم ارتش علاوه بر اینکه یک سازمان نظامی است، حافظ استقلال کشور، یک بازیگر اقتصادی قوی و نهادی اجتماعی نیز محسوب میشود. به طور کلی ارتش مصر و ارتش پاکستان نهادهایی چند وجهی هستند.
وی در رابطه با نقش ارتش مصر از 30 ژوئن تا امروز گفت: ارتش مصر چه در جریان حوادث 30 ژوئن و چه پس از آن هوشمندانه نشان داد که به دنبال همکاری با بخشهایی از جامعه سیاسی مصر است. حادثه 30 ژوئن، در واقع، واکنشهای بخشهای مهمی از جامعه سیاسی - فرهنگی مصر علیه اخوان بود که با ارتش نیز به همسویی و اشتراک نظر رسیده بود. نکته اینجاست که ارتش مصر طی ماههای اخیر نشان داده است که همچنان در پی همکاری با سایر احزاب و گروههای همسو و غیراخوانی است و شاید بتوان مهمترین تجلی آن را در کمیته تدوین قانون اساسی به ریاست عمرو موسی دانست.
این کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه ادامه داد: ارتش مصر به دلایل مختلف قصد ندارد یک تنه عمل کند، همچنین نمیخواهد در بلند مدت و حتی در میان مدت حضوری آشکار در صحنه سیاست کشور داشته باشد و در این عرصه تکتازی کند. رهبران ارتش به دلایل مختلف ترجیح می دهند اهداف و منافع خود را از طریق گروهها و احزاب سیاسی غیراخوانی پیش ببرند. بنابراین موضعگیریهای صریح السیسی در رابطه با اخوان است نه اسلام گرایی و در همین راستا می بینیم که در همکاری با اسلامگرایان سلفی نیز هستند.
وی در بخش دیگری از این گفتوگو در رابطه با احتمال بازگشت مصر به جایگاه گذشته خود گفت: مصر مهمترین جایگاه منطقه ای خود را در زمان ناصر و سادات داشت. در آن زمان ناصر نماد ملی گرایی در جهان عرب محسوب می شد و سادات هم تلاش میکرد تا جای او را از طریق جنگ 1973 و تحقق آرزوی شکست ارتش اسراییل برآورده سازد؛ یعنی کاری که ناصر از پس آن بر نیامد.
نبوی ادامه داد: با آغاز مذاکرات صلح با اسرائیل، انعقاد قرارداد کمپ دیوید و سپس اخراج مصر از اتحادیه عرب افول جایگاه منطقهای مصر آغاز شد. سیاستهای دوران مبارک نیز سبب شد که جایگاه منطقهای این کشور بیش از پیش آسیب ببیند تا حدی که بازیگری مصر محدود به پرونده فلسطین شد. به عبارت دیگر، مصر در این دوره نتوانست سایر پروندههای منطقهای را راهبری کند و حداکثر به اشتراک نظر و ائتلاف با برخی دیگر از بازیگران منطقهای مانند عربستان روی آورد. از آن زمان چه جامعه مصر و چه نخبگان حاکم بر این کشور آرزوی بازیابی جایگاه منطقه ای مصر هستند.
این کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه تاکید کرد: صحبتهای السیسی در ماههای اخیر هم بیانگر همین اهداف و آرزوها بوده اما مسئله اصلی این است که باید دید چه ظرفیت و توانی وجود دارد که آن اهداف و آرزوها را محقق سازد. در هر صورت با توجه به وضعیت ناخوشایند اقتصاد مصر و هم چنین وضعیت بغرنج و پیچیده خاورمیانه، به نظر میرسد احیای جایگاه منطقهای مصر در میان مدت نیز امکان پذیر نباشد.
وی با اشاره به ادامه روند روابط عربستان و مصر در دولت جدید مصر، افزود: باوجود اینکه عربستان به سرمایهگذاریهای وسیع اقتصادی و سیاسی در این کشور دست زده، خواهان بهبود وضعیت مصر است و این کشور را به عنوان شریک استراتژیک قبول دارد اما با این هدف نبوده است که مصر در نهایت در شرایط برابر با خودش ظاهر بشود، بلکه عربستان خواهان حفظ ارتباط استراتژیک و راهبردی با مصر است تا از وزنه این کشور در توازن منطقهای به نفع خود استفاده بکند. به عبارت دیگر مصر را به عنوان یک شریک همراه و تابع می خواهد.
وی با اشاره به مواضع السیسی در قبال اسراییل گفت: دولت السیسی از نظر داخلی تلاش میکند مشکلات اقتصادی و اجتماعی را بیشتر مورد نظر قرار دهد و در رابطه با مسائل بینالمللی و منطقهای هم قطعا به دنبال ماجراجویی نخواهد بود. بنابراین این فرضیه که امکان دارد در زمان السیسی قرارداد کمپ دیوید با خطر فروپاشی مواجه شود درست نیست زیرا وضعیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مصر اجازه ورود این کشور به هیچ بحران جدیدی در منطقه را نمیدهد.
وی ادامه داد: در اواخر دوران ریاست جمهوری مرسی، وی دو موضعگیری تند علیه اتیوپی و سوریه انجام داد که احتمال ورود مصر به یک درگیری جدید را طرح کرد. سخنگوی ارتش مصر بلافاصله طی سخنانی مخالفت ارتش این کشور با موضعگیری مرسی را اعلام کرد. ارتش مصر تا امروز نشان داده است که تحولات داخلی و خارجی را با دقت دنبال میکند و میداند که وضعیت مصر ظرفیت مناسبی برای ورود این کشور به درگیری و ماجراجویی را ندارد.
نبوی در بخش دیگری از این گفتوگو در رابطه با احتمال کوتاه بودن زمان تصدی پست ریاست جمهوری مصر توسط السیسی، خاطرنشان کرد: هرچند او حمایت ارتش و تعداد قابل توجهی از گروههای سیاسی آن کشور را به همراه دارد ولی مشکلات مهمی هم در پیش روی او قرار گرفته است که اگر نتواند برای این مشکلات جدی، چارهاندیشی کند انتقادات به او شروع می شده و در نهایت امکان دارد برای تداوم قدرتش هم دچار مشکل شود.
وی افزود: در هر صورت مهمترین مسئله برای وی مسئله اقتصادی است و السیسی باید بتواند به وعدههای اقتصادی خود عمل کند. آن طور که از صحبت هایش برمی آید، او برای جامه عمل پوشاندن به این وعدهها بیشترین توجه خود را بر جلب سرمایهگذاریهای جدید کشورهای حوزه جنوب خلیج فارس و مشخصا عربستان، امارات و کویت متمرکز کرده است. به نظر می رسد اگر فعالیت کمیسیونهای مشترک اقتصادی مصر با این کشورها موفقیتآمیز باشد و سرمایهگذاریهای جدید جذب شود نه تنها بخشی از مشکلات معیشتی این کشور حل می شود بلکه تعداد زیادی فرصت شغلی هم برای خیل بیکاران مصری فراهم خواهد شد. خلاصه آنکه عبور از بحران های اقتصادی و اجتماعی ضامن بقای السیسی است.
این کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه در بخش دیگری از این گفت وگو در رابطه با وضعیت اخوانی ها در دوران حضور السیسی به عنوان رییس جمهور مصر گفت: درست است که السیسی حمایت تعداد زیادی از گروههای سیاسی و اجتماعی را دارد و در حال همکاری با آنها است، ولی از طرف دیگر اخوانی ها هم نشان داده اند که توانایی بازسازی خود را دارند. چراکه اخوان شرایط سنگین دوره ناصر و سادات را هم پشت سر گذاشت و توانست با تغییراتی خود را بازسازی کند، بنابراین السیسی متوجه این نکته است که اخوان میتواند در طی زمان بار دیگر به صورت یک بازیگر قابل اعتنا درآید.
وی ناکارآمدی تاریخی ساختار قدرت در مصر را یکی دیگر از چالش های پیش روی رییس جمهور جدید این کشور دانست و افزود: دولت در مصر، نهاد گسترده و در عین حال ناکارآمدی است و این مساله ربطی به هیچ گونه ایدئولوژی و گرایشی ندارد بلکه به این امر باز می گردد که این کشور به شدت دچار فساد اقتصادی و ناکارآمدی شده است و این ناکارآمدی، ریشه تاریخی در دهههای گذشته این کشور دارد و میتواند هر دولتمردی را در تحقق برنامههایش ناکام بگذارد. به عبارت دیگر السیسی بخشی از موفقیت برنامههای خود را مدیون این خواهد بود که برای اصلاح ساختار دیوانسالاری کشور چه برنامههایی خواهد داشت.
نبوی تاکید کرد: یکی از دلایل ناموفق بودن سیاستهای اقتصادی دوره مبارک و سادات دقیقا به ساختار ناکارآمد دولت مصر باز میگردد و السیسی هم قطعا برای تحقق برنامههای خود باید برای اصلاح ساختار دولت فکری جدی کند.
این کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه با اشاره به تداوم روابط استراتژیک مصر و آمریکا و احتمال جایگزینی روسیه در این موازنه، گفت: بخشی از روابط مصر و آمریکا در چارچوب قرارداد کمپ دیوید تبدیل به همسویی استراتژیک شده است. در این زمینه مصریها به دنبال برهم زدن روابط با آمریکا نیستند ولی تلاش دارند با درک جدید شرایط منطقه، روابط خود با سایر کشورهای قدرتمند فرامنطقهای را گسترش دهند. البته سفر السیسی به روسیه بسیار مهم و تاریخی بود و طی آن قراردادهای جدیدی منعقد شد. از سوی دیگر روسیه هم مایل است که روابط گذشته خود با مصر را احیا کند، اما این گسترش روابط به معنای حفظ یا کاهش روابط با آمریکا نخواهد بود.
وی در بخش دیگری از این گفت و گو به بررسی آینده تعاملات تهران - قاهره پرداخت و خاطرنشان کرد: به نظر میرسد هم دعوت از رییس جمهور ایران برای حضور در مراسم تحلیف رییس جمهور مصر و هم حضور یک مدیر بلندپایه وزارت امور خارجه ایران در این مراسم بیانگر تمایل طرفین برای بهبود روابط است، اما هر دو طرف هم میدانند که این بهبود روابط پس از سه دهه قطع ارتباط رسمی به سادگی و در کوتاهمدت میسر نخواهد بود، بلکه نیازمند گذشت زمان، درک متقابل و برداشتن گامهای اندیشیده شده است. اتفاقا نحوه برخورد طرفین طی روزهای اخیر بیانگر آن است که ایران و مصر درک متقابلی از شرایط هم دارند. با این حال نباید فراموش کرد که مصر همواره خود را جزیی از جهان عرب تعریف کرده است و روابط با ایران را هم در چارچوب روابط ایران با دنیای عرب میداند. بنابراین برای مصر رابطه قاهره – تهران خارج از روابط تهران با دیگر پایتختهای عربی تفسیر نمیشود.
نبوی ادامه داد: در مقابل، ایران هم بهبود روابط با مصر را در چارچوب سیاستهای منطقهای خود پیگیری میکند، یعنی پرونده سوریه، چگونگی روابط با عربستان و مسائل شورای همکاری خلیج فارس در این امر دخیل خواهند بود.
این کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه در رابطه با تحولات جهان عرب به ویژه مصر، گفت: یک نظر در بین برخی از تحلیلگران مسائل منطقه وجود دارد که تحولات یکی دو سال گذشته منطقه را عقبگرد می دانند. زیرا لیبی درگیر جنگ داخلی است، مصر دوباره به حکومت نظامیها برگشته است، در بحرین اعتراضات به نتیجه خاصی نرسید و اردن نیز در همین شرایط به سر می برد. در این چارچوب تنها کشوری که توانسته است موفقیتآمیز عمل کند، تونس است که براساس ائتلاف میان گروههای سیاسی مختلف توانست قانون اساسی جدیدی تدوین کند و به دلیل احساس مسوولیت نخبگان، فعالان و کنشگران اجتماعی و سیاسی این کشور، هم اکنون ما شاهد بهبود وضعیت در تونس هستیم .
وی با تاکید بر اینکه آثار و پیامدهای انقلابها و جنبشهای اجتماعی وسیع در کوتاهمدت مشخص نمیشود، افزود: اگرچه نمیتوان منکر سرخوردگی جوانان مصری شد، اما نمیتوان تمامی نتایج و دستاوردهای انقلاب 25 ژانویه را نیز به تحولات و تغییرات یک سال اخیر تقلیل داد. درست است که یک بار دیگر فردی نظامی قدرت را در دست گرفته است، اما تحولات این کشور در این مدت به روشنی نمایانگر بیمسئولیتی و عدم درک درست شرایط توسط تعدادی از نخبگان سیاسی از جمله اخوانیها بوده است.
نبوی در پایان گفت: به نظر میرسد انقلاب 25 ژانویه حاوی مفاهیم و دستاوردهای دیگری هم بوده است که در طول زمان خود را نشان خواهد داد، لذا میتوان انتظار داشت که در میان مدت و بلندمدت، شاهد نتایج دیگری هم باشیم. در هر صورت داوری درباره نتایج و پیامدهای کوتاهمدت مصر نمیتواند بدون توجه به شرایط واقعی این کشور صورت گیرد زیرا پس از انقلابها و جنبشهای اجتماعی وسیع، طبیعی است که بحرانهایی دامنگیر جامعه شود که گذر از آن ها هم به سادگی میسر نخواهد شد.