شما چندبار در دولت استعفا دادید؟
بنده دوبار شفاهی و دو بار هم کتبی استعفا دادم.
واکنش آقای احمدینژاد به استعفاها چه بود؟
موافقت نمیکرد اما احساس میکرد من موافق بسیاری از کارهای دولت نیستم.
روزی که به شما گفتند به ساختمان ریاست جمهوری بروید تا درباره وزارت صحبت کنند چه مسائلی مطرح شد؟
من آخرین فردی بودم که پذیرفتم در دولت باشم و تقریبا با شروطی هم آمدم.
آقای احمدی نژاد 3 شرط من را قبول کردند که البته عملیاتی نشد.
قبلا با آقای احمدی نژاد آشنا بودید؟
بله از زمان استانداری وی در اردبیل وی را می شناختم. آن زمان بنده استاندار فارس بودم.
آن زمان حرفای ایشان بر مبنای عقلانیت و خرد جمعی بود؟
نمیدانم. اما خیلی به حضور من در دولت اصرار کردند.
پشیمان نیستید از این که به دولت رفتید؟
از این جهت که با آقای احمدی نژاد کار کردم پشیمانم. اما از این جهت که توانستم گامی در خصوص توسعه اشتغال بردارم پشیمان نیستم.
مهمترین کاری که در دوران وزارت انجام دادید چه بود؟ بحث های مختلفی درباره
بنگاه های زودبازده مطرح شده و به آقای روحانی هم در این رابطه توصیه
کردهاید.
بله همینطور است. بحث بنگاههای زودبازده مطالعات قبل از وزارت من بود و در
مجمع تشخیص مصلحت در این رابطه مطالعه داشتم. دولت آقای روحانی میتواند
اسم زودبازده را تغییر دهد اما کلیت موضوع باید اجرایی شود.
خیلی هم به شما درباره این طرح حمله شد؟
بیشتر سیستم بانکی دوست نداشت این کار صورت بگیرد.
نظر آقای احمدی نژاد در این رابطه چه بود؟
آقای احمدی نژاد موافقت داشت اما این که تا چه اندازه حمایت میکرد بحث دیگری است. در ابتدا آقای احمدی نژاد به خوبی حمایت کردند.
شما آقای احمدی نژاد را فردی مناسب برای ریاست جمهوری می دانستید؟
زمانی که مردم انتخاب کردهاند باید به این انتخاب احترام بگذاریم. شاید
زمان انتخابات نظر دیگری داشته باشم اما زمانی که مثلا الان آقای روحانی
انتخاب شده اند باید برای مردم کار کرد. من در دولت آقای خاتمی حضور نداشتم
و در دولت های گذشته بودم اما همان زمان هم آقای جهانگیری وزیر صنایع بود و
عبدالعلی زاده وزیر صنعت بودند و بعضی از دوستان ما در دولت بودند و اگر
صحبت و مشورتی میخواستند بنده انجام میدادم.
سال 84 به آقای احمدی نژاد رای دادید؟
خیر.
به آقای هاشمی رای دادید؟
به فرد دیگری رای دادم.
شما در دوران وزارتتان بحثی را مطرح کردید مبنی بر این که مسئول اشتغال هستید. چه دستاوردهایی را در این حوزه داشتید؟
بلاخره مسئول اشتغال در این کشور چه کسی است؟
دولت.
باید فردی به جوانان بیکار پاسخگو باشد و یا باید رئیس جمهور باشد یا یکی
از وزرا پاسخ دهد. من خودم را انداختم جلو تا بتوانم در دولت کار را انجام
دهم. بحث اشتغال مربوط به یک وزارتخانه نیست و فرابخشی است. به طور مثال
واردات بیرویه به اشتغال داخلی ضربه میزند و من به عنوان متولی اشتغال
میتوانستم در این رابطه متذکر و پیگیر باشم.
منابع بانکی نیز هرچقدر به سمت تولید سوق پیدا کند به اشتغال کمک میکند.
چند بازار را باید هماهنگ کرد تا مسئله بازار کار حل شود. این بازارها شامل
بازار پول و سرمایه، بازار واردات و صادرات، بازار کار و بحث بهرهوری است
و اینها در اشتغال و نیروی کار تاثیر دارد.
زمانی که یک نفر میگوید من متولی اشتغال هستم باید نقاط ضعف این حوزهها
را تذکر بدهد و پیگیری کند و بر همین اساس من این موضوع را بررسی کردم. تا
زمانی که کار پیش میرفت اتفاق های خوبی رخ داد.
چه اتفاقی رخ داد که این کار متوقف شد؟
به یکباره ترمز را در دوره بعد کشیدند. در دولت بعد هم آنطور که باید نتوانستند در رابطه با اشتغال کار کنند.
خیلیها می گویند آقای احمدی نژاد در دوره دوم ریاست جمهوری خود تغییر کردند. شما این موضوع را قبول دارید؟
آقای احمدی نژاد رفته رفته تغییر کرد. به نظر من بخشی از این تغییر به دلیل
افزایش توهمی بود که خود و اطرافیانش داشتند و هر روز افزایش مییافت و
بخشی نیز مربوط به عملکرد مخالفان دولت بود.
چرا عملکرد مخالفان؟
مثلا مجلس در این تغییر رفتار احمدی نژاد نقش مهمی داشت و ضعف زیادی در
حوزه نظارت داشت و این موضوع در زمان آقای حداد و لاریجانی مشاهده شد.
البته در دوره ریاست آقای لاریجانی رئیس جمهور برای نخستین بار برای پاسخ به سوال نمایندگان به مجلس رفت.
درست است. اما ضعفها با سوال و جواب مسئله حل نمیشود.
یکی از ضعفهای مهم مجلس را میتوان سکوت در برابر خانهنشینی رئیس جمهور عنوان کرد؟
به نظر بنده همان موقع باید آقای احمدی نژاد استیضاح می شد.
متاسفانه هر دوره ای مجلس ما ضعیف تر شد. مجلس الان را خیلی ضعیف تر از
دوره های چهارم و پنجم می دانم. نمایندگان به خودشان بیشتر می پردازند تا
این که به مسائل ملی توجه کنند. قبلا نمایندگان بیشتر دغدغه مسائل ملی را
داشتند.
هم اکنون امضا نمایندگان برای مسائل شخصی پررنگ تر شده است.
ضعف مجلس فردی نیست و مشکل جمعی است. درست است از کل افراد جمع درست میشود اما این ضعفی که هم اکنون وجود دارد بیشتر جمعی است.
اگر شما رئیس مجلس بودید با رئیس جمهوری که در آن زمان محبوب بود اما به قانون توجه نمی کرد چگونه برخورد می کردید؟
بستگی به نوع موضوع بستگی دارد. مجلس در اولین انتخاب وزرا خیلی خوب و محکم
ایستادگی کرد و به 4 نفر از وزرای احمدی نژاد رای نداد اما همان افرادی که
در دور اول معرفی رای نیاوردند بعضا وزرای دیگری شدند که مهمتر از
وزراتخانه پیشنهادی قبل بود.
کسی که برای یک وزارتخانه کوچکتر رای نگرفت از همان مجلس برای یک وزارتخانه
بزرگتر رای اعتماد میگیرد و این نشان میدهد رفتار مجلس باعث شده احمدی
نژاد جسارت در برخورد با مجلس را داشته باشد.
شما با سفرهای استانی موافق بودید؟
من سفر استانی را ابتدا به نحوی که با برنامه عمل شود موافق بودم اما احساس میکردم بیشتر کار بیبرنامه است.
مثلا در یک استان چند هزار طرح تصویب می شد بی برنامگی بود؟
چنین موضوعی نبود. متاسفانه هم اکنون نیز آقای روحانی کار آقای احمدی نژاد
را انجام می دهد و من مخالف این موضوع هستم. دلیل اصلی این که بهره وری در
سرمایه گذاری ما نیست عدم مطالعه بر سرمایه گذاری است و این سفرها منجر به
چنین سرمایه گذاریهایی میشود.
به نظر میرسد از زمان آقای احمدی نژاد اقتصاد با سیاست پیوند محکمی خورد.
این موضوع در تمام دنیا وجود دارد اما سرمایه گذاری باید منطق داشته باشد.
ما از اول انقلاب شعار حمایت از بخش خصوصی داده ایم اما بخش خصوصی را از
بین برده ایم و از این بخش حمایت نمیکنیم. برای رفع مشکلات اقتصادی باید
از بخش خصوصی حمایت کرده و آن را توانمند کنیم.
بخش خصوصی هم اکنون در طرح های بزرگ به دلیل منابع مالی حضور ندارد و باید
بخش خصوصی را توانمند کنیم. زمانی دولت تمام سرمایه گذاری ها را بر عهده
داشت و هم اکنون نوبت به شبهه دولتی ها رسیده است. قبول دارم در یک زمان
کوتاه به سرمایه گذاری این شرکت ها نیاز داریم اما باید محدوده زمانی و روش
آن را مشخص کنیم و بر همین اساس بانک ها و یا تامین اجتماعی باید سرمایه
گذاری کنند اما باید بدانند کجا باید سرمایه گذاری کرد و باید به سمت
کارهای زیربنایی و زیرساخت های توسعه اقتصادی هدایت شوند.
البته در سالهای اخیر بانکها بیشتر به دنبال کسب سودهای فراوان و منافع خود بوده اند.
دلیل این موضوع این است که متاسفانه حتی همین الان اگر تمام بانک ها و شرکت
های شبهه دولتی بیش از این که به فکر توسعه کشور باشند به فکر منافع
سازمانی خودشان هستند.
هم می توان به فکر منافع عمومی بود و هم به منافع سازمانی تفکر کرد اما
رفتن به سمت دلالی یکی از آسیب های اصلی است. شرکت های سرمایه گذاری بانک
ها کارهای بازرگانی می کنند و این کار باید در اختیار بخش خصوصی باشد و این
شرکت ها در بخش های غیر مولد و خرید و فروش سهام می کند و این کارها
ارتباطی با این سازمان ها ندارد.
نظر شما در مورد سهام عدالت چه بود؟
مخالف بودم. کمک به محرومان خوب است اما این کمک از طریق سهام عدالت نیست و باید پول را برای مردم سرمایه گذاری میکردند.
جواب آقای احمدی نژاد به شما چه بود؟
آقای احمدی نژاد حرف های کارشناسی را قبول نداشت.
یکی از شرط های شما برای برای رفتن به وزارت کار این بود که سازمان تامین
اجتماعی تحت پوشش این وزارتخانه قرار بگیرد که محقق نشد ولی بعد از دوران
وزارت شما چنین اتفاقی رخ داد. این موضوع را چور تحلیل می کنید؟
اعتقاد بنده این بود که وزارت تعاون و سازمان تامین اجتماعی از وظایف وزارت
کار است. تامین اجتماعی از ابتدا برای وزارت کار بود و بعد از مدتی جدا شد
و به وزارت بهداشت و درمان رسید که به آن ربطی نداشت و تنها قسمتی از
فعالیت های تامین اجتماعی به وزارت بهداشت و درمان مربوط است.
خود قانون تامین اجتماعی و یا اداره تامین اجتماعی در اشتغال تاثیر بسیار
زیادی دارد. در گذشته نیز جدا کردن تامین اجتماعی از وزارت کار اشتباه بود
که صورت گرفته بود. این شرط من بود و هیچکدام از شرط های بنده تحقق پیدا
نکرد. اما آقایان کل وزارت رفاه را منحل کردند در شرایطی که وزارت رفاه
وظایف دیگری داشت.
دولت قبل چهار وزارتخانه صنایع سنگین و سبک و معادن و تجارت را با یکدیگر
ادغام کرده اند و یکی از مشکلات وزارت صنعت و معدن این است که انقدر سنگین
شده است که نمی تواند حرکت کند. زمانی این وزارتخانه می تواند موفق باشد که
اول اختیارات و وظایفی که باید واگذار شود را به مردم واگذار کنیم و بعد
به کوچک سازی دولت بپردازیم.
ما هنوز دوست نداریم واگذاری ها صورت بگیرد و بر همین اساس زمانی که وزارت
بازرگانی و صنایع را ادغام می کنیم یکی از آنها ضعیف می شود. پیش از این
وزیر بازرگانی در راس وزارتخانه قرار گرفت و صنعت معدن ضعیف شد و هم اکنون
یک وزیر صنعتی مسئولیت گرفته و تجارت ضعیف شده است. در این ادغام نیز معادن
چندین سال است که تضعیف شده و این در شرایطی است که معادن می تواند به
اندازه نفت برای کشور سرمایه ایجاد کند.
بسیاری معتقدند خیلی از تصمیمات آقای
احمدی نژاد تحت تاثیر افرادی خاص بود که بعدها به جریان انحرافی مشهور
شدند. در موضوع اقتصادی هم همینگونه بود؟
من قبول ندارم که کسی به آقای احمدی نژاد در حوزه اقتصادی خط میداد. در
این زمینه به برنامه ریزی که خودش عمل میکرد و مصداق آن هم قانون هدفمندی
یارانهها بود.
اگر آقای مشایی درباره مسائل اقتصادی اظهارنظر میکرد نیز آقای احمدی نژاد نمی پذیرفت؟
مشایی در مسائل اقتصادی ورود نمیکرد. آقای مشایی بیشتر در مسائل اعتقادی فعالیت میکرد.
شما آقای مشایی را چطور تعریف میکنید؟ میگویند فن بیان فوق العادهای دارد.
آقای مشایی را از زمانی که مدیرکل اجتماعی وزارت کشور در اوایل دهه 70 بود
میشناسم. آقای مشایی آدم توداری است و آن اوایل هم این مسائل اخیر را
نداشت. مشایی آن زمان آقای متدینی بود و فکر میکنم سیر و سلوک انحرافی
داشت. زمانی که آقای احمدی نژاد در شهرداری بود توسط آقای مشایی مسخ شد.
آقای مشایی برای انتخابات ریاست جمهوری مناسب بود؟
آقای احمدی نژاد بعضی حرفهایی که 100 درصد هم با عقل جور نمیآمد را
میگفت. زمانی که به انتخابات شوراهای اسلامی نزدیک میشدیم در هیات دولت
می گفت تیم نزدیک به ما 100 درصد پیروز میشود و این موضوع با عقل جور در
نمیآمد و در ذهن من این بود که از تیم 15 نفره آقای احمدی نژاد شاید 2 یا 3
نفر وارد شورا شوند و همینگونه هم شد.
آقای احمدی نژاد در مواقعی اعلام میکردند که 100 درصد کار انجام میشود
اما اینگونه نمیشد. درباره حضور آقای مشایی در انتخابات، آقای احمدی نژاد
فکر می کرد دست غیبی مشکل مشایی را حل می کند.
آقای احمدی نژاد بحث کاغذ پاره بودن تحریم ها را مطرح کردند در شرایطی که
تحریم ها در اقتصاد تاثیرگذار بود. شما چقدر به این موضوع اعتقاد دارید که
تحریم ها به اقتصاد ضربه وارد کرده است؟ البته آقای روحانی هم اکنون می
گوید می خواهیم با توسعه سیاست خارجی مشکلات اقتصادی را برطرف کنیم.
ما باید در سال حدود 80 میلیارد دلار نفت و حدود 40 میلیارد دلار کالا
بفروشیم و حدود 70 میلیارد دلار نیز باید در سال کالا وارد کنیم و نمی توان
با ارتباط بسته و بدون تعامل دو طرفه به این موضوع رسید.
تحریم ها یک مسیر مثبتی دارد و آن این است که باید به فکر باشیم و بعد از
انقلاب نیز به فکر افتادیم و در مسائل مختلفی همچون تولید علم، پزشکی و
نظامی خوب پیشرفتیم.
یکی از مجله های فرانسوی با بنده مصاحبه کرد و من اعلام کردم اگر جای
فرانسوی ها بودم تمام نیازهای ایران را برطرف می کردم. در آن مصاحبه گفتم
غرب هواپیمای جنگی به ایران نفروخت و ایران هم اکنون تولید کننده هواپیمای
جنگی است. آن زمان اعلام کردم تحریم برای ایرانی ها خوب نیست و شاید برای
عرب ها و کشورهایی که هوش لازم را برای اجرای طرح های بزرگ ندارند تحریم
مناسب باشد.
تحریم ها این نقطه مثبت را دارد. اما نقطه منفی تحریم این است که توسعه
کشور را عقب می اندازد و من فکر می کنم بهتر از این می توانستیم در موضوع
هسته ای از اول وارد شویم. ما از همان ابتدا به دنبال ساخت بمب نبوده ایم
اما دنیا به دنبال بهانه علیه ایران است و مسئله هسته ای یک بهانه است. اما
با تمام این مسائل می توانستیم با تعامل بهتری موضوع را بررسی کنیم.
شما اگر مسئول پرونده هستهای بود چگونه فعالیت میکردید؟
بنده نمی گذاشتم که این پرونده هسته ای زیان بالای 160 میلیارد دلار در سال را به کشور وارد کند.
انتقادهای شما مربوط به کدام دوره است؟
از زمان آقای خاتمی به بعد معتقدم می وانستیم بهتر عمل کنیم.
هم اکنون روند مذاکرات را چطور ارزیابی می کنید؟
با توجه به چراغ سبز مقام معظم رهبری تیم مذاکرات در مسیر صحیح حرکت می
کند. البته من اعتقاد دارم مسیر امروز را باید 18 سال قبل می رفتیم.
شما در دولت آقای هاشمی زمانی که می خواستند سیاست تعدیل اقتصادی را مطرح کنند حضور داشتید. آن زمان نظر شما چه بود؟
آقای هاشمی در دولت اول خود خوب کار کرد و در دولت دوم سیاست خود را تغییر
داد. آقای هاشمی اولین رئیس جمهوری است که در دوره دوم انتخابات کمتر از
دوره اول خود رای آورد و این هم به دلیل سیاست تعدیل اقتصادی بود. روسای
جمهور ایران بعد از آقای هاشمی در رای خود در انتخابات روند صعودی داشته
اند و احتمالا با روند موجود رای آقای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری
آینده بیشتر از انتخابات سال 92 خواهد بود.
ریاست جمهوری آقای روحانی نیز دو دوره ای خواهد بود؟
در مسائل سیاسی اگر موفق عمل کند خواهد ماند.
کدام دولت موفق ترین دولت ایران بوده است؟
دولت آقای هاشمی را علی رغم انتقادات مختلفی که به اطرافیانش وارد است موفق تر از دولت خاتمی و احمدی نژاد می بینم.
بعد از آقای هاشمی چطور؟
آقای هاشمی بعد از جنگ رئیس جمهور شد و شرایط رکود کامل حاکم بود و موفق
شد. رکود در دوران آقای خاتمی ادامه داشت و قیمت نفت کم بود اما موفق نبود.
درباره دولت آقای احمدی نژاد نیز باید گفت پول زیاد این دولت را شکست داد.
شما در انتخابات مجلس دهم حاضر می شوید؟
فکری در این رابطه نکرده ام.
نمی خواهید به این موضوع فکر کنید؟
هم اکنون فکر دیگری دارم.
اگر الان دولت به شما پیشنهاد همکاری بدهد قبول می کنید؟
الان قبول نمی کنم.
دولت نا موفق است؟
امیدوارم موفق باشد چون مشکلات برای مردم می ماند.
علت قبول نکردن شخصی است؟
بله.
از ماجرای آقای خاوری همچنان دلگیر هستید؟
من جدا نسبت به نوع رفتار مسئولان اجرایی و نظام و قضایی دلخور هستم.
واکنش مردم پس از این فساد مالی به شما چه بود؟
بعضی ها حلالیت می طلبند و برخوردهایی که با بنده می شود بسیار خوب است.
اکثر مردم برداشتشان نسبت به شخص بنده همان چیزی است که خود بنده دارم.
مشکلی که وجود دارد این است که مدیران خود را همه چی بلد می دانند.
خدا کند مانند احمدی نژاد نشویم.
از آقای احمدی نژاد خیلی گله مند هستید؟
از کسی که خوب نتواند کشور را اداره کند و مسئولیت بپذیرد گله مند هستم.
سال 88 تلاش کردید احمدی نژاد رئیس جمهور نشود؟
من خیلی تلاش کردم اصلاح طلبان نامزد معرفی نکنند و با خود آقای کروبی
حضوری صحبت کردم که نیایند. چون معتقد بودم اصولگرایان پیروز هستند و اگر
اصلاح طلبان نیایند و اجازه بدهند رقابت درون اصولگرایی باشد احمدی نژاد
رای نمی آورد. اصولگرایان هم مانند اصلاح طلبان یک طیف نیستند و تعدد سلیقه
وجود دارد.
در میان اصولگرایان فردی بود که بتواند در مقابل احمدی نژاد قرار بگیرد؟
بله. احمدی نژاد در دور اول انتخابات با فحاشی به هاشمی و در دور دوم هم با فحاشی به دیگران رای گرفت.
آقای کروبی به شما چه گفت؟
حرف بنده را قبول نداشت. برداشت آقای کروبی این بود که آن 5 میلیون رای که در دوره نهم گرفته به 11 میلیون رای می رسد.
این در حالی بود که آقای احمدی نژاد از این شعار استفاده کرد.
بله. آقای کروبی با شعار 50 هزار تومان 5 میلیون رای آورد و آقای احمدی نژاد شعار 250 هزار تومان را مطرح کرد.
سال 92 به چه کسی رای دادید؟
به آقای روحانی رای دادم. استدلال بنده این بود که شرایط کشور به آرامش
نیاز دارد. البته دو هفته آخر تصمیم گرفتم به روحانی رای بدهم و قبل از آن
می خواستم به آقای ولایتی رای بدهم. استدلال من این بود که کشور به تعامل
بین الملل نیاز دارد و فکر می کردم آقای ولایتی بهتر می تواند این موضوع را
پیگیری کند. بعد از آقای ولایتی آقای روحانی بود و 10 روز مانده به
انتخابات احساس کردم آقای روحانی جلوتر است و به وی رای دادم.
آقای قالیباف چطور؟
من تصور نمی کردم رئیس جمهور شود. آقای قالیباف در تهران کار زیاد کرده است و بعید می دانم مردم به نظامی رای دهند.
شما به نظامی ها توصیه می کنید در انتخابات شرکت نکنند؟
نه تنها در مسائل انتخابات بلکه نظامی ها در اقتصاد نیز نباید حضور پیدا کنند.
آقای احمدی نژاد به دنبال ماندن در قدرت بود؟
احمدی نژاد به دنبال اجرای سیاست پوتین مدودف در ایران بود و اعتقاد داشت که این موضوع اجرایی می شود.
اگر شورای نگهبان، شورای نگهبان باشد احمدی نژاد تایید صلاحیت نمی شود
هم اکنون نیز بحث بازگشت احمدی نژاد به سیاست است.
اگر شورای نگهبان، شورای نگهبان باشد که هست بعید می دانم احمدی نژاد را تایید صلاحیت کند.
شما پیش بینی می کنید احمدی نژاد جریان داشته باشد یا یک فردی است که تمام می شود؟
بعضی ها جریان هستند اما احمدی نژاد نمی تواند جریان باشد. چون عقبه ای
ندارد. کسانی که هم اکنون از احمدی نژاد طرفداری می کنند به دلیل مخالفت با
روحانی است.
طرفداران احمدی نژاد در انتخابات 92 اسم مشایی را به صندوق ها انداختند.
مجموع آرای باطله بیش از 800 هزار نفر نبود.
منبع: نامه نیوز