در سالن ناشران عمومی، انتقاد از فضای مصلا یک نارضایتی مشترک است، اما به نظر میرسد بازدیدکنندههای این بخش از بخشهای دیگر نمایشگاه بیشتر بودهاند.
*آشتی مردم با نمایشگاه
مسؤول غرفه نشر «افق» با انتقاد از مکان برگزاری نمایشگاه میگوید: «اینجا فضای نمایشگاهی نیست. مصلاست و مصلا جای مناسبی برای نمایشگاه نیست.»
با وجود این انتقاد که تقریبا نظر همه ناشران است، این مسؤول از برنامههای جانبی فرهنگی نمایشگاه مثل اجرای تئاتر و میزان فروشش ابراز رضایت میکند و میگوید: «امسال فروش ما نسبت به سال گذشته خیلی بهتر و راضیکننده بود. مخاطبان بیشتر بودند. مردم با نمایشگاه کتاب آشتی کرده بودند. روزهای پنجشنبه و جمعه آخر نمایشگاه خیلی شلوغ شد و ما در آن ازدحام نمیتوانستیم نفس بکشیم.»
*زمان نمایشگاه را تغییر دهید
مسؤول غرفه نشر «کارنامه» که نیمی از فضای غرفهاش را به عرضه کتاب «مستطاب آشپزی» نجف دریابندری اختصاص داده، میگوید: فروش «مستطاب آشپزی» خوب بود، اما اگر این کتاب را کنار بگذارم، از فروش کارهای دیگر راضی نیستم. تعداد بازدیدکننده ربطی به خرید ندارد. کتاب برای مردم مسأله اهم نیست که برایش بودجهای صرف کنند. اگر فضای کتابخوانی بر جامعه حاکم باشد، مردم خودشان کتاب میخرند، اما الآن در جامعه ما فضای کتابخوانی حاکم نیست. دانشجویان هم بنهای کمی دارند. باید به دانشجویان بن بیشتری بدهند. هر سال 60 هزار تومان بن میدهند. چهار سال پیش با این مبلغ یک کیسه کتاب میخریدند، اما امسال با این مبلغ فقط میتوان دو جلد کتاب خرید.
او از تقسیم غرفهها راضی و از امکانات عرضهشده در غرفهها ناراضی است: «امسال تقسیم غرفهها نسبت به سال گذشته با دقت بیشتری انجام شد و مثل سال گذشته، ناشران دقیقا به ترتیب الفبا نیستند. به ناشران حرفهییتر جاهای بهتری از راهروها را دادهاند و این بسیار مهم است و در دیده شدن تأثیر دارد. از نظر خدمات بانکی و مخابراتی شرایط خوب نبود. ما تا روز آخر دنبال سیم برق بودیم. سالهای قبل غرفه کامل تحویل میگرفتیم. تهویه سالن هم بسیار نامناسب است. خدمات بهداشتی و تغذیهیی نمایشگاه هم به هیچ وجه مناسب نیست. اگر مصلا امکانات ندارد، باید فکر دیگری کرد. هزینه تبلیغات در فضای داخلی نمایشگاه سرسامآور است. من نمیفهمم چطور برخی ناشران این موضوع را تقبل کردهاند. هزینه تبلیغات رادیو نمایشگاه هم به صورت کلمهیی حساب میشود.»
مسؤول این غرفه یک انتقاد اساسی هم از زمان برگزاری نمایشگاه کتاب دارد: «با اینکه جابهجایی زمان برگزاری نمایشگاه کار سختی است، اما این ایام زمان مناسبی برای برگزاری نمایشگاه نیست. اسفندماه زمان چاپ تقویم و سررسید است. همزمان باید ناشران هم کارهایشان را به چاپ بسپارند تا به نمایشگاه برسد. از سوی دیگر مردم هم بعد از عید، پولشان را صرف سفر و خرید کردهاند و پساندازی برای خرید کتاب ندارند. کاش نمایشگاه در آبانماه و هفته کتاب برگزار میشد. مردم از اینکه پول ندارند کتاب بخرند حسرت میخورند و این برای منِ ناشر ناراحتکننده است.»
*تعجب از این همه تبلیغ یک ناشر
مسؤول غرفه نشر «ققنوس» روند نمایشگاه را مثبت ارزیابی میکند: «روند برگزاری نمایشگاه به طور کلی مثبت بود، اما موارد آزاردهندهای در نمایشگاه وجود داشت که اگر حذف میشد خیلی بهتر بود. یکی از این موارد تبلیغات محیطی بود. هزینه تبلیغات هم بسیار بالا بود. اینکه یک ناشر عمومی توانسته در فضای داخلی، این همه هزینه تبلیغ بپردازد، برای ما خیلی عجیب است. فروش ما تا روز پنجشنبه آخر نمایشگاه کمی بهتر از پارسال بود، اما روز جمعه آخر، با اینکه نمایشگاه خیلی شلوغ بود، فروش چندانی نداشتیم. به طور کلی فروش ما امسال از سال گذشته بیشتر نبود، اما سال قبل نسبت به سال پیش از آن 20 درصد کاهش فروش داشتیم. مشکل دیگر ما کم شدن فضای غرفه بود. چون امسال غرفه ما با غرفه یک ناشر دولتی همجوار بود، فضای کمتری داشتیم.»
*فروش ساندویچ از فروش کتاب بیشتر بود
مسؤول غرفه نشر «نگاه» از امکانات نمایشگاه و وضعیت فروش کتاب بهشدت ناراضی است: «امکانات در حد صفر بود. چرا به آثار بعضی نویسندهها اجازه چاپ میدهند، اما اجازه فروش آثار آنها را در نمایشگاه نمیدهند؟ مخاطبان ما از سالهای قبل کمتر شدند. ساندویچفروشیهای بیرون شبستان بیشتر از غرفههای ناشران عمومی فروش داشتند. با این همه آشتی مردم با کتاب برای 10 روز حتا با کتابهای ممیزیشده مغتنم است. امیدواریم کتاب به سبد خرید خانوادهها برود. شلوغی نمایشگاه روز جمعه آخر خیلی زیاد بود، اما خیلی از مردم برای پیکنیک و با ظرف الویه و کتلت به نمایشگاه آمده بودند.»
***
در سالن ناشران کودک و نوجوان که در قسمت پشت بام مصلا برپا شده بود، همه ناشران از این مکان، کفپوش آسفالت سالنها، تهویه نامناسب و گرمای هوا گله داشتند.
*نمایشگاه را در هوای گرم برگزار نکنید
مسؤول غرفه «آوای راستین» از وضعیت فروش و زمان و مکان برگزاری نمایشگاه ناراضی است: «قیمت کاغذ بالاست و مردم قدرت خرید ندارند. به همین دلیل فروش ما کم است. مردم فقط بچههایشان را میآورند که نمایشگاه را ببینند. ناشران هم نمیتوانند کتابها را ارزانتر بفروشند چون قیمت کاغذ بالاست. یکی از مشکلات نمایشگاه کتاب زمان برگزاری آن است. اردیبهشتماه هوا گرم است. اگر نمایشگاه در زمان دیگری که هوا بهتر باشد برگزار شود، خیلی بهتر است.
*اینجا مثل دوشنبه بازار است
او ادامه میدهد: «با اینکه کتاب خواندن کودکان و دانشجویان مهمتر است، بدترین قسمتهای نمایشگاه را برای ناشران کودک و نوجوان و دانشگاهی در نظر گرفتهاند. علاقه آدمها از بچگی شکل میگیرد. باید به آنها حس خوبی نسبت به نمایشگاه کتاب داده شود، اما متأسفانه اینجا مثل دوشنبه بازار است. ما بازدیدکننده خارجی هم داشتیم. از ایتالیا برای بازدید آمده بودند و من با وضعیت غرفهها و کف آسفالت اینجا از آنها خجالت کشیدم. انگار در وسط خیابان چادر زدهایم.»
*بچهها در این سالن گرمازده میشوند
مسؤول غرفه انتشارات «گوهر اندیشه» میگوید: «محل استقرار سالن ناشران کودک و نوجوان بسیار نامناسب است. اگر بچهها در اینجا گرمازده و مریض شوند، باید چه کار کرد؟»
او درباره وضعیت اجاره غرفه و میزان فروش کتابهایش ادامه میدهد: «مبلغ اجارهها بد نبود. تعداد بازدیدکنندهها از سال قبل کمتر و میزان فروشمان به دلیل پایین بودن قدرت خرید مردم خیلی کم بود.»
*تهویه نامناسب و فروش کم
مسؤول غرفه نشر «ماهی» هم از مکان سالن ناشران کتابهای کودک و نوجوان ناراضی است: «فروش و بازدید ما خوب بود، اما کف سالنهای اینجا آسفالت است، تهویه مناسبی ندارد وضعیت نامناسبی را برای ما ایجاد کرده است. تعداد بازدیدکنندهها زیاد اما خریدار کم است.»
*با نمایشگاه مشکل حل نمیشود
مسؤول غرفه نشر «گلآذین» از وضعیت کلی نمایشگاه راضی است، اما معتقد است با 10 روز نمایشگاه مشکل خرید کتاب حل نمیشود: «نمایشگاه نسبت به سال گذشته عالی بود. سرعت دستگاههای pose بسیار بالا بود. از نظر نظافت، امنیت، رسیدگی و توجه وزارت ارشاد، مدیریت و امکانات سالنها بسیار خوب بود. ما بهجز کمبود نور و تهویه هیچ مشکل دیگری نداشتیم، اما با اینکه تعداد بازدیدکنندهها زیاد بود، متأسفانه کسی کتاب نمیخرید. مردم کتاب نمیخرند و با 10 روز نمایشگاه هم این مشکل حل نمیشود. با این حال فروش ما از سال گذشته بیشتر بود.»
*رنگآمیزی صورت به خرید کتاب ترجیح دارد
مدیر نشر «آبرون» هم از مکان سالن ناشران کودک و نوجوان و بسیاری چیزهای دیگر ناراضی است: «جایی که برای ناشران کودک و نوجوان در نظر گرفتهاند، بدترین جای نمایشگاه است. تهویه مناسبی هم ندارد. بچهها باید با آرامش بتوانند از نمایشگاه دیدن کنند نه در این فضا. آن سوی غرفههای ما غرفهای در حال فروختن اسباببازی است. چرا باید در نمایشگاه کتاب اسباببازی بفروشند؟ بچهها با دیدن اسباببازی سرگرم میشوند و به سمت کتاب نمیآیند. بیشتر خانوادهها به جای کتاب از ما سراغ سی دی میگیرند. امسال نسبت به سالهای گذشته قدرت خرید مردم پایین رفته و فروش ما هم کمتر شده است. پدر و مادرها هم حاضرند 5000 تومان بدهند تا صورت بچههایشان را رنگ کنند و نیم ساعت بعد آن را بشویند، اما حاضر نیستند همین پول را برای خرید کتاب بدهند. خانوادهها بستههای افزایش هوش را برای بچههایشان میخرند، اما کتاب نمیخرند. نمیدانند که کتاب خریدن چه تأثیری روی سواد بچهها دارد.
*ما را به «شهر آفتاب» نبرید
ناشران دانشگاهی که از مکان کنونی برگزاری نمایشگاه و استقرار سالن ناشران دانشگاهی در محوطه باز نمایشگاه ناراضیاند، از زمزمههایی هم که درباره انتقال نمایشگاه به «شهر آفتاب» مطرح شده، رضایت ندارند.
مدیر انتشارات «جامعهنگر» میگوید: «امسال عملکرد معاونت فرهنگی بهتر بود. عدالت بیشتر و توجهات از جنبههای مختلف بهتر بود. بازدید از نمایشگاه امسال نسبت به سال گذشته بهتر بود. میزان بازدید و فروش ما کمی افزایش داشت، اما قیمت اجاره غرفهها افزایش زیادی داشت. pose ها هم روز اول اصلا کار نمیکردند. حتا مسؤولان هم اذعان میکنند که اینجا مناسب نمایشگاه کتاب نیست. کسانی که پس از سالها به نمایشگاه آمده بودند، از دیدن فضا تعجب کرده بودند. این فضا نمایشگاهی نیست و استانداردهای لازم را ندارد. بازدیدکنندهها تا به غرفهها برسند خسته میشوند. ما هم که برای ارائه خدمات به دانشجوها به انرژی نیاز داریم، اما خودمان در این فضا و گرمای هوا خسته میشویم. با این حال و علیرغم مشکلات موجود ما سعی کردیم با برنامههایی مثل تجلیل از چهرههای برتر نشر دانشگاهی و... کمی به این فضا جنبه نمایشگاهی بدهیم.»
او تأکید میکند: «ما با انتقال نمایشگاه به «شهر آفتاب» هم مخالفیم. برای تغییر مکان نمایشگاه باید ناشران راضی باشند.»
*از اعضای صنف نظرخواهی کنید
*مسؤول غرفه انتشارات «ارجمند» هم که از وضعیت سالن ناشران دانشگاهی ناراضی است، با انتقال مکان نمایشگاه به شهر آفتاب ابراز مخالفت میکند و میگوید: «مشکل اساسی ما این است که از اعضای صنف نظرخواهی نمیشود.»