عباس سلیمینمین در گفتوگو با هفتهنامه مثلث عوامل موثر در نتیجه انتخابات ریاستجمهوری یازدهم را تشریح کرد و به پشتوانه های سیاسی هریک از نامزدها اشاره ای کرد و دلایل عدم توفیق اصولگرایان را مورد توجه قرار داد. مثلث آنلاین بخش هایی از این مصاحبه را بازنشر می کند.
* ائتلاف سه نفره نهتنها موجب سهلتر شدن انتخاب مردم نشد، بلکه بر سختی و دشواری انتخاب مردم نیز افزود.
* آقای حداد سهمی نگرفت و کنار رفت اما چون یک ناراحتیها و دلخوریهایی در چارچوب ائتلاف برایش پیش آمد، گام دوم را برنداشت.
برخی معتقد بودند که آقای حداد نمیخواست با اعلام حمایت از یک نامزد ائتلاف سه نفره، به آقای جلیلی ضربه بخورد، نظر شما چیست؟* اگر آقایان تصویر اصولگرایان را مخدوش نمیکردند آرا تکان نمیخورد، حال آنکه همه آنها آرای خود را از دست دادند؛ نه به آن معنا که رایهای همدیگر را گرفتند، بلکه آرای اصولگرایی را به نفع جریان رقیب شکستند.
* آقای ولایتی بهطور جدی ضربه خورد، شاید آرای او خیلی بیش از رایی بود که به دست آورد اما وقتی مردم او را در چارچوب اتفاقات ائتلاف دیدند رای از دست داد و این مساله بالطبع از رای اصولگرایان کم کرد چون این تصور به وجود آمد اصولگرایانی که امروز به عهده خودشان پایبند نیستند، زمانی که به قدرت برسند معلوم نیست به مردم پایبند بمانند
* کنار نرفتن اعضای ائتلاف به آرای خاکستری لطمه زد و سبب شد آرای خاکستری در سبد آقای روحانی قرار بگیرد
* اگر همه اصولگرایان نیز یکی میشدند، باز هم نمیتوانستند 50 درصد آرا را به دست آورد چون خیلی از رایدهندگان تا آخرین روزها منتظر میمانند و آنالیز میکنند که به چه نامزدی رای دهند.
* بیشتر دستگاهی خاص به آقای جلیلی خط غلط داد و در واقع یک زمینهای را در این مطلب ایجاد کرد. در انتخابات اگر به کسی بهطور هدایتشده نزدیک شوند و از پیروزی قطعی او براساس نظرسنجی سخن بگویند، این مساله در تصمیمگیریاش تاثیر جدی دارد. معتقدم دستگاه خاص بهطور هدفمند و سازمانیافته آقای جلیلی را به این جمعبندی رساند که رای بسیار بالایی دارد.
* در هر انتخابات یک پایگاه رای و یک جاذبه رای برای هر نامزد وجود دارد. آقای جلیلی نتوانست وارد مرحله جاذبه رای شود.
* جبهه پایداری در دولت آقای احمدینژاد بهگونهای عمل کرده بود که ذهنیت خوبی در جامعه نسبت به خودش نتوانسته بود ایجاد کند. دومین عامل بازی بود که احمدینژاد در قبال آقای جلیلی انجام داد و تلاش کرد بهگونهای در جامعه منعکس شود که «جلیلی یعنی احمدینژاد» حال آنکه ما میدانستیم آقای احمدینژاد اگر ملاحظات نبود خیلی وقت پیش آقای جلیلی را از دبیری شورای عالی امنیت ملی کنار میگذاشت چون راضی نبود که آقای جلیلی در این مسئولیت باقی بماند.
* تعبیر «جلیلی یعنی احمدینژاد» تاثیرش را در افکارعمومی گذشته بود.
* تشکیلات اصلاحات خیلی راحتتر میتوانست آقای عارف را در ابتدای کار حذف کند چون هنوز او به سفر استانی نرفته بود که مورد اقبال مردم قرار گیرد. اما چرا این کار را نکرد؟ چون مطمئن بود این کار دیگر اثری در آرایش انتخاباتی جناح اصولگرا نمیگذارد.
* الان جریان جبهه پایداری مدعی است اگر کار به مرحله دوم میرسید ما به قالیباف رای میدادیم ولی خلاف میگویند، آنها آنچنان با آقای قالیباف مخالف بودند که هیچ کدام از سمپاتهایشان به او رای نمیدادند؛ در واقع حاضر بودند رای خود را سفید به داخل صندوق بیندازند اما به قالیباف رای ندهند.