پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : هفته نامه تجارت فردا نوشت:
به فاصله چهار ماه از آخرین دیدار
لاغر و تکیده شده و خستگی را به وضوح میشود در صورتش دید. مسوولان دفترش
میگویند به معنای واقعی فرصت سر خاراندن ندارد و ما این را به وضوح
میبینیم.
زمانی
که وارد اتاقش میشویم، نمازش را خوانده اما هنوز فرصت پیدا نکرده ناهارش
را بخورد. روی میزش چند کلوچه لاهیجان چیده شده و میگوید خیلی وقتها با
همین کلوچهها سد جوع میکند. مینشینیم روبهرویش و از حال و هوای دولت
آینده میپرسیم که میگوید قول دادهایم در مورد ترکیب کابینه صحبت نکنیم.
اخلاقیتر
از آن است که قولش را زیر پا بگذارد و حتی اشاره میکند شاید گفتوگویش هم
درست نباشد و ما هم قول میدهیم مراعات محدودیتهای او و همکارانش را
بکنیم.
محمدباقر نوبخت را از مجلس ششم میشناسیم که در میان
نمایندگان پرشر و شور سیاسی آن دوره، جزو میانهروها بود و از تندروی
پرهیز میکرد. با این حال در مناظره معروف انتخابات سال 1384 نامش سر
زبانها افتاد. مناظرهای که در آن محمد خوشچهره از محمود احمدینژاد دفاع
کرد و محمدباقر نوبخت به دفاع از اکبر هاشمیرفسنجانی پرداخت.
مدتی
بعد احمدینژاد ماراتن انتخابات را برد اما محمد خوشچهره با آن همه تلاش
برای دفاع از احمدینژاد، هرگز به دولت راه نیافت. احتمال اینکه محمدباقر
نوبخت با این همه سابقه همراهی با حسن روحانی، به سرنوشت محمد خوشچهره
دچار شود بعید است اما سیب سیاست تا به زمین دولت برسد، هزار چرخ میخورد.
کسی
چه میداند شاید سهم محمدباقر نوبخت از کابینه حسن روحانی، وزارت اقتصاد
باشد و شاید هم آنگونه که خودش میگوید، از جایش تکان نخورد و از پنجره
اتاقش هر روز به درختان زیبای پارک نیاوران نگاه کند.
محمدباقر
نوبخت در این گفتوگو به دلیل قرار و مدارهای اخلاقی که میان نزدیکان حسن
روحانی گذاشته شده به خیلی از پرسشها پاسخ نداد با این حال ما هم روی برخی
پرسشها خط کشیدیم.
قرار بود گفتوگو را پس از تایید او منتشر کنیم
اما تا ساعت 2 بامداد روز پنجشنبه هرچه انتظار کشیدیم، متن تاییدشده را
دریافت نکردیم و در نهایت مجبور شدیم گفتوگو را منتشر کنیم.
خلاصه ای گفت وگوی هفته نامه تجارت فردا با محمد باقر نوبخت را بخوانید:
*
فکر میکنم بهتر است تقسیمبندی اجتماعی را بر اساس میزان درآمد افراد به
کمدرآمد یا پردرآمد یا بر اساس وضعيت جغرافیایی، به شهری و روستایی مطرح
نكنيم.
* با وجود اينكه شعارهاي انتخاباتي آقای دکتر روحانی
پوپولیستی نبود اما تمام اقشار ضعيف و قوي جامعه از آن استقبال كردند. آقای
روحانی شعارهاي منطقي مطرح کرد بنابراین چه دهکهای پایین و چه دهکهای
بالا و چه افرادی که در شهر يا روستا زندگی میکنند، موافق اين شعارها
بودند.
* مردم میدانند در صورتي كه بنیانهای اقتصادي كشور درست شود
میتوانند با آسودگي خاطر بيشتري زندگي کنند و صرفاً با توزیع پول، وضعیت
آنان بهتر نخواهد شد.
* روستاییان با رای بالایی که به سبد آقای
روحانی ریختند، نشان دادند روشنفکران و تحلیلگران سیاسی اتهامات بیاساسی
به آنها زدهاند. طبقه روشنفکر ما فکر میکرد که تنها خود امكان تجزيه و
تحليل صحيح دادهها را دارد اما روستاييان در 24 خردادماه اين ادعا را رد
كردند. امروز متوجه شدهایم که افراد بدون توجه به محل سکونت و بدون توجه
به میزان درآمدشان از عقلانیت برخوردارند.
* اما مردم به سرعت
دریافتند توزیع پول، نه درآمدهایشان را افزایش داد و نه بنیانهای اقتصادی
آنها را سامان بخشيده. تنها نتيجه سیاستهای بازتوزيعي دولت، افزايش تورم
بود. مردم تصميم گرفتند تا به نقطه مقابل سیاستهای دولت فعلي که با تعقل و
تدبیر به مسائل اقتصادي میپردازد توجه كنند.
* ما نمیتوانیم
بگوییم توسعه سیاسی بر توسعه اقتصادی مقدم است. اينكه تنها کسی بیاید و
توسعه اقتصادی را در پیش بگیرد و به دنبال توسعه سیاسی نباشد مطمئناً مردم
در دورههای بعد به سمت توسعه سیاسی میروند. از آن سو اگر توسعه صرفاً
سیاسی باشد، جداً مردم احساس کمبود خواهند کرد.
* دکتر روحانی
در نظر دارد، ترکیب معقول و متناسبی از توسعه سیاسی، آزادیهای مدنی و
مباحث مربوط به حقوق شهروندی را در كنار موضوعات اقتصادی و معیشتی مردم
پیگيري كند.
* ما نمیتوانیم تنها با معطوف شدن به مباحث اجتماعی،
سیاسی و آزادیهای مدنی رضايت عمومي را جلب كنيم. بنابراین اطمینان داشته
باشید در دولت آقای روحانی علاوه بر تکریم آزادیهای سیاسی و اجتماعی، از
مسائل اقتصادی غفلت نخواهد شد.
· میراث به جا مانده از آقای
احمدینژاد، سیاههای از انواع و اقسام نیازهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و
فرهنگی است و اولویت دادن به هرکدام از این نیازها اگرچه خرسندی بخشی از
جامعه را به دنبال دارد اما منجر به بیتوجهی به نیازهای دیگر اقشار
میشود. به هرحال هنر دولت آینده باید این باشد که تا حد امکان به صورت
حسابشده به همه نیازها توجه کند.
· ما ترکیب بهینه و
منطقی از بازار و دولت را در دستور كار سياستهايمان خواهيم داشت. اینکه
فکر کنیم در این شرایط نامتعادل ما به نوعی به اقتصاد لیبرالیستی و اقتصاد
سرمایهداری متوسل شویم اینطور نيست. آقاي روحاني بنا دارد تا تعادل را در
سیاستهای اقتصادی ایجاد کند، بیکاری را کاهش دهد. تورم را پايين بياورد.
اما اينكه فكر كنيم دست نامرئی آدام اسمیت بیاید و بیکاری را کاهش دهد یا
تورم را پایین بیاورد، اشتباه است.
* به کنترل قیمتها هم اعتقاد
دارم و هم اعتقاد ندارم. توضیحش این است که قیمتها باید با ساز و کار
اقتصادی مشخص شود اما معنیاش این نیست که تولیدکننده در بازار نامتعادل
فعلی هر اندازه که دوست داشته باشد قیمتها را افزایش بدهد. مقداری از
افزایش قیمتها ممکن است اجتنابناپذیر باشد چون قیمت عوامل تولید بالا
رفته اما در همه کشورها، روی کالاها برچسب قیمت میگذارند.
* ما
مخالف اقتصاد دستوری هستیم اما با درجهای از دخالت و نظارت دولت در
اقتصاد موافقیم. نظارت بر بازار و طراحی ساز و کار مربوط به آن در شرایط
فعلی اقتصاد ایران ضروری است و ما نامش را نمیگذاریم اقتصاد دولتی. به
همان ميزان كه سیاستهای آقاي روحاني با نگاه سرمایهداری و اقتصاد
سرمایهداری متفاوت است با اقتصاد متمرکز دولتی هم متفاوت است. ترکیب
معقولی از دولت و بازار میتواند پاسخگوی نیازهای اقتصادی این مقطع از
اقتصاد كشور باشد.
* آقای روحانی نمیخواهد وارد دستهبندیهای مکتبی و چارچوبی شود. اطمینان داشته باشید ایشان از نسخههای رادیکال دوری میکند.
*
بر اساس طرحهايي كه در دست بررسي داريم. ما براي احياي سازمان مديريت و
برنامهريزي نواقص گذشته آن را اصلاح میکنیم. فضا و ماموریت جديدي براي
سازمان مديريت و برنامهريزي قائل هستيم.
* به گزارشهاي برخي
مراكز پژوهشي و تحقيقاتي رشد اقتصاد و بهرهوري فعلي ایران منفی است.
بنابراين ما باید سیاستها و راهکارهایی را در پیش گیریم که بتواند علاوه
بر رشد اقتصادي، بهرهوری را نيز افزایش دهد.
* بهبود موضوع
معيشت مردم بر اساس اهدافي كه در سند چشمانداز بر آن تاكيد شده در اولويت
است، بنابراين هدفی که باید در میانمدت مورد توجه قرار گیرد مساله بهبود
معیشت مردم است
* منابع دولتي نيز عمدتاً در صندوق توسعه ملي تجميع شده
است و ما نيز ناچار هستيم براي دستيابي به رشد اقتصادي كشور از اين منابع و
منابعي كه در بودجه سنواتي كشور در نظر گرفته میشود، استفاده كنيم. اما
متاسفانه به دليل مشكلات باقيمانده از سالهای گذشته سرمایهگذاری ما منجر
به افزایش تولید و محصول نمیشود چرا كه با حجم گسترده طرحها و پروژههاي
ناتمام مواجه هستيم.
* بر اساس آمار موجود در حال حاضر بیش از سه هزار
طرح ناتمام در کشور وجود دارد كه با توجه به محدود بودن منابع كشور خبر
چندان خوشايندي نيست چرا كه هر اندازه سرمایهگذاري در اين طرحها انجام
دهيم باز هم كافي نيست و منجر به خروجي محصول نمیشود
* یکی از
اقدامات دیگری که باید در دستور كار سیاستهای اقتصادي دولت آينده قرار
گيرد مهياسازي فضاي مناسب براي سرمایهگذاري است. 10 مولفه برای بهبود فضاي
كسب و كار وجود دارد و ما میتوانیم با اجراي آنها به افزايش
سرمایهگذاريهاي داخلي و خارجي در اين محيط كمك كنيم. يكي از اين موارد
ايجاد امنيت سرمایهگذاري و به وجود آوردن اطمينان خاطر براي سرمایهگذاران
است.
* ما بايد روابط خود با كشورهاي جهان را بهبود بخشيم و از
حضور سرمایهگذاران خارجي در طرحها و پروژههايمان استقبال كنيم. امروز
اقتصاد کشورها در هم تنیده است و ما نمیتوانیم به صورت ایزوله فعالیت
کنیم. افزايش مراودات با كشورهاي جهان و ارتقای مناسبات اقتصادي ايران در
كنار تلاش براي کاهش تحریمها نخستين موضوعاتي است كه بايد در دستور كار
دولت آينده قرار گيرد.
* نقدینگی همیشه به دنبال يافتن
بهترين مكان براي حفظ ارزش واقعي خود است و با توجه به اينكه در شرايط
تورمي امكان تقليل ارزش دارايي وجود دارد نقدينگي به دنبال مكاني است که
بازدهی آن بیشتر از بازدهی پول نقد باشد. یكي از بازارهايي كه در كوتاهمدت
بازدهي مناسبی داشت همين بازار ارز بود كه در یک روز مثلاًَ 40 تا 50
درصد، بازده نقدینگی براي سرمایهگذارانش ایجاد میکرد.
* برخي
از دولتمردان ما با سخنان و رفتارشان به گونهاي عمل كردند كه به جاي اينكه
به تلطيف فضاي جهاني در مورد پرونده هستهاي كشورمان كمك كند به صورتي
رفتار كردند كه ما با قطعنامههاي متعددي مواجه شديم. شكي نيست كه رفتار
كشورهاي ديگر در مواجهه با برنامه هستهاي ايران بسيار ظالمانه و غيرقابل
قبول بود اما ما نيز با در پيشگيري سياستي نادرست و ادبياتي چون «آنقدر
قطعنامه بدهيد تا قطعنامهدانتان پاره شود» آنها را بيشتر تحريك كرديم.
*
باید بپذيريم كه ديپلماسي هنري است كه هر كسي از عهده انجام آن
برنمیآید. تنها كساني كه با قاعده بازيهاي بینالمللی آشنا هستند
میتوانند با رعايت منافع و امنیت ملی در يك گفت و شنود منطقي با جهان
حاضر شوند و افكار عمومي را از روند مسالمتآميز برنامههاي هستهاي ايران
آگاه سازند. ما توانستيم اين شكل از گفتمان مسالمتآميز را در داخل كشور به
وجود آوريم بنابراين معتقديم در سطح جهاني نيز این کار شدنی است.
*
اعتمادسازي 24 خرداد میتواند ابعاد جهاني نيز داشته باشد و شرايطي را به
وجود آورد كه ايران در سطح خارجي نيز به جايگاه گذشتهاش بازگردد. عرصه
جهاني عرصه امتيازگيري و امتيازدهي و در يك كلام سياستبازي است. گاهي شما
بايد از موضعتان كوتاه بيايید و گاهي طرف مقابل. شعارهاي اعتدالگرايانه
هيچگاه نشاندهنده ضعف شما نيست. کمترين اثر بهبود رابطه ايران با جامعه
جهاني كه در شعارهاي دولت يازدهم متمركز بود در روزهاي گذشته مشاهده كرديم
كه منجر به كاهش نرخ ارز و طلا و رونق بازار شد. همین که مردم به موضوعي
امیدوار شوند بلافاصله رونقی در بازار ايجاد میشود و تقلیلی در برخی از
قیمتها به وجود میآید.