پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : رئیس جمهور سابق کشورمان از شامگاه چهارشنبه برای دیدار با والده و خانواده خود ؛همچنبن حضور در مراسم دومین سالیاد مرحوم صدوقی در زادگاهش اردکان (استان یزد) بسر میبرد .
به گزارش سرویس سیاسی انتخاب ؛ در این سفر به زیارت اهل قبور، حضور در آرامگاه آیت الله خاتمی و شهدای جنگ تحمیلی شهرستان اردکان و ادای احترام به آنها پرداخت و با اعضای منتخب شورای اسلامی شهر اردکان نیز دیدار و گفتگو کرد.
از دیگر برنامه های "خاتمی" دیدار با اعضا ستاد اقایان ایت الله هاشمی رفسنجانی؛دکتر عارف و دکتر روحانی در بیت شهید صدوقی بود که متن کامل سخنرانی وی در این مراسم بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
در سالروز رحلت برادر عزیزم و امام جمعه خوب و پر تلاش و کسی که وجود او برکات زیادی برای جامعه ما و یزدی ها داشت؛ حضرت حجت الاسلام والمسلمین جناب اقای صدوقی ، خدا را شکر می کنم این توفیق را پیدا کردم تا در خدمت شما خانم ها و آقایان فعال و متعهد باشم؛کسانیکه حتی در سخت ترین لحظه ها هدف و جهت را گم نکردند و با امید و شور فراوان به صحنه آمدند و دوباره توانستند مسیر را اصلاح کنند، مسیری که اگر ادامه می یافت نه تنها جمهوری اسلامی ایران که ایران هم در معرض خطر بزرگی بود.خوشحال هستم که در میان شما هستم. یاد عزیزمان را گرامی می دارم و به روان پاک پدر بزرگوارشان شهید محراب ایت الله صدوقی (رض) درود می فرستم.
درسالهای اخیر ما با دو وضعیت نگران کننده روبرو بودیم، یکی یاس و دیگری ترس
درسالهای اخیر ما با دو وضعیت نگران کننده روبرو بودیم، یکی یاس روزافزون به خاطر سیاست ها و رویکردهای غلط و آثاری که در زندگی مردم گذاشته بود و اینکه احساس کرده بودند وضع جامعه ما قابل برگشت نیست، وضع اقتصادی بسیار ناگوار و بخصوص فشارهایی که روی طبقات محروم بود و از بین رفتن بنیاد های اقتصاد مملکت که در این زمینه نمی خواهم زیاد بحث کنم؛ آشفتگی زیاد در عرصه مدیریت کشور و از بین بردن تجربه و تجربیاتی که ایران در سالهای دراز داشته و جایگزین شدن انها با روشهای بد و نادرست که این هم لطمه بزرگی به کشور می زد، بعلاوه انزوا در عرصه بین المللی و افزایش فشارها علیه ایران و افزایش فشارهای روزافزون از بیرون؛ رفتارهایی که در این مدت در جامعه بود نیز این ناراحتی را افزایش می داد و این پرسش مطرح می شد که آیا ممکن است ما به وضعیت قابل قبولی برگردیم؟یا این وضع .... ادامه خواهد یافت؟
این اواخر بر این یاس یک ترس هم اضافه شده بود؛ترس از تهدیدهای خارجی که به نظر می رسید لحظه به لحظه جدی تر می شود. یاس و ترس دو عاملی بود که خیلی نگران کننده بود برای جامعه ما!. آیا می توانستیم بر این وضعیت غلبه پیدا کنیم و دوباره روحیه پیدا کنیم !؟
در حدود یک و نیم سال پیش فضای جامعه روی کنشگران و نخبگان جامعه اثر گذاشته بود؛تجربه تلخی که از انتخابات 88 داشتند ذهن ها را به ان سود برده بود که تلاش فایده ای ندارد .حالا کسانیکه تندتر بودند صحبت تحریم می کردند و گرایش عمومی به سوی عدم شرکت در انتخابات بود.
ما ؛ اصلاح طلبان گرچه انتقادهای زیادی داشتیم ولی دلبسته به اصل نظام و انقلاب بودیم
از طرف دیگر ما به عنوان اصلاح طلبان که خودمان را در این نظام می دانستیم گرچه انتقادهای زیادی داشتیم ولی دلبسته به اصل نظام و انقلاب بودیم، در عین حال رویکردها و رویه های موجود را دشمن این نظام و جامعه می دانستیم و انتقاد داشتیم ؛روشی را جز روش اصلاح طلبی در برخورد با مسائل نمی دانستیم؛ البته اصلاح طلب مثل هر کنشگر سیاسی نگاه به قدرت دارد ولی راهی را جز صندوق رای و انتخابات نمی شناسد. ما بایستی غلبه پیدا کنیم بر این روحیه منفی که "دیگر فایده ندارد در انتخابات شرکت کنیم و دیگر امکان ندارد بگذارند کسانی غیر از کسانیکه رویه های موجود را می پسندند بیایند روی کار".
جامعه با فشار زیادی روبرو بود، فشار زیادی از بیرون توسط کسانی که با نظام مخالف بودند و امکانات تبلیغی فراوانی هم داشتند. جامعه ما نگرانی های زیادی داشت و خیلی زود می توانست تحت تاثیر آن تبلیغات قرار بگیرد.ما در این فضای دروغ ها،تحریف ها تبلیغات بدیک جانبه، می بایست بگوییم نه، می شود کار کرد و می شود روش های درست و اصلاح طلبانه ای را پیدا کرد که :1-جلوی این رویکرد بسیار خطرناک را گرفت و متوقف کرد؛و بعد هم اگر بشود رویکرد درستی جانشین ان بشود
اصل قضیه شرکت در انتخابات برای این است که انسان با اندیشه ها و رویکردهایی که دارد قدرتش را از رای مردم بگیرد و انها را اعمال بکند قدرت به همین معنا مطلوب هست که در مبارزات انتخاباتی و فضای دموکراتیک رخ می دهد.
از یک طرف رویه های نادرست امنیتی سیاسی برخورد های نادرست ایجاد محدودیت ها فشارها از طرف دیگر هم تبلیغات بسیار گسترده ای که کسانیکه اصل نظام را نمی خواستند انجام می دادند کار را مشکل می کرد.
آنچه در این مدت تدبیر شد و اندک اندک از درون جامعه؛نه تحمیل از بالا ایجاد شد ، گرایش شدید به عدم شرکت در انتخابات تبدیل شد به لزوم شرکت در انتخابات.
شما ببینید از یکسال پیش کاملا فضا فضای شرکت در انتخابات بود.
شما می دیدید در انتخابات مجلس نهم در اسفند 90 که ما انتخابات را تحریم نکرده بودیم بلکه شروطی برای ان گذاشته بودیم در عین حال گفته بودیم هر کسی ازاد است برود در انتخابات شرکت کند ولی فضای تحریم حاکم شد و بخصوص از خارج بسیار آنرا تبلیغ کردند
ما خودمان میگفتیم تحریم نکردیم انها می گفتند فلانی هم تحریم کرده است برای شکستن این فضا در انتخابات شرکت کردم و موجی هم ایجادشد .
از آن فضا بگذریم بیاییم در سال 91 که بیشتر فشار از درون جامعه بود جوانان جامعه کنشگران سیاسی و اینکه باید در انتخابات شرکت کرد.این مساله مهمی بود.
ما امدیم و گفتیم اگر در انتخابات گذشته شرایطی برای انتخابات گذاشته شده است؛ اندک اندک و با ملایمت امدیم گفتیم ایا می توانیم روشی را انتخاب کنیم که 1-نتیجه انتخابات اینها باشد:یعنی ما برویم به سمتی که در جامعه زندانی سیاسی نداشته باشیم ؛ و جامعه بپذیرد که ساز و کار انتخابات مطلوب طبیعی ترین کم هزینه ترین پرفایده ترین ساز و کاری است که می شود برای جامعه انتخاب کرد.
2-اینکه ما می توانیم کاری بکنیم که این سوء ظن ها این نفرت ها که از سوی تندها و افراطی ها از هر دو طرف انهایی که در خارج بودند و ندای براندازی می دادند و کسانیکه در داخل بودند و انحصارطلبانه انقلاب را در انحصار خود می دانستند و آزاد بودند هرکاری می خواهند بکنند و هر چه می خواهند بگویند و هر تهمتی بزدند هر دروغی بگویند هر کسی را با سلیقه های تنگ و تاریک انها موافق نبود ان را جاسوس بیگانه ضد انقلاب برانداز و هزار عنوان دیگر بنامند این فضایی که دائما تولید نفرت می کرد این فضا کینه ها را تشدید می کردند، گفتیم ایا می توانیم به سمت مسیری برویم که این کینه ها کاهش پیدا کند؟.
در سال 89 گفتم همه با گذشت جلو برویم و رو به اینده کنیم نه اینکه گذشته را فراموش کنیم بلکه در گذشته نمانیم و به سوی اینده ای برویم که برد برد باشد
من اگر یادتان باشد در اواسط سال 89 امدم و طرحی را مطرح کردم و گفتم البته اثر ریز و بسیار خوبی در جامعه گذاشت ولی نتوانست تغییری در جامعه ایجاد کند یکی این بود که آیا هر کس احساس می کند به او جفا شده است و بدی شده حاضر است از ان بگذرد؟ و همه با گذشت جلو برویم و رو به اینده کنیم نه اینکه گذشته را فراموش کنیم بلکه در گذشته نمانیم و به سوی اینده ای برویم که برد برد باشد هم نظام برد کند هم حاکمیت برد بکند و هم انهایی که سرکوب شده اند و ناراحت شده اند برد بکنند هم کسانیکه انتقاد دارند برد بکنند.
آن راه همینی بود که بعد از دو سال پیگیری شد و ما به ان رسیدیم.
در این انتخابات شرطی گذاشته نشد بلکه به آن سو حرکت کردیم که ان شاا.. نتیجه انتخابات بهبود اوضاع باشد،فضا تلطیف شود و سوء ظن ها و کینه ها ودوری های دلها از بین برود یا کاهش یابد و میدان از دست کین توزان کین پراکن در جامعه گرفته بشود این هدفی بود که می توانستیم برای ان فکر بکنیم البته اگر در انتخابات پیروزی هم بدست می امد این مزید بر علت بود ولی برای ما کافی بود به همان دو هدف اصلی برسیم که حتی اگر انتخابات هم طوری می شد که کسانی غیر از ما غیر از کسانی که حرف های ما را قبول دارند می امدند و عاقلانه و مدبرانه رفتار می کردند ما به ان دو هدفمان می رسیدیم.هدف انتخابات با این دو مساله پیگیری شد و ادامه یافت.
خوشبختانه فضا به سویی رفت که زندانیان و آسیب دیدگان انتخابات پیشین هم با شرکت در انتخابات موافقت کردند.
جناب اقای کروبی و جناب اقای موسوی هم ما گرچه با آنان ارتباط میسر نبود؛ولی بدست آوردیم که دست کم مخالفتی با شرکت ندارند.
بنده از اول تصمیم داشتم که نیایم
در یک جمع اصلاح طلب وسیع که فراگیر تر از اصلاحات به معنی اصطلاحی اش بود با هم نشستیم و صحبت کردیم و دوستان به آن جمع بندی رسیدند که 1- در انتخابات شرکت می کنیم 2- بصورت حداکثری شرکت می کنیم این اولین تصمیم گیری بود عنایت و لطف کردند به من هم پیشنهاد کردند بنده از اول تصمیم داشتم که نیایم و مطالبم را گفته بودم و الان هم معتقدم کار درستی کردم ولی به احترام دوستان گفتم اعلام نخواهم کرد که نمی ایم ولی مطمئن باشید نخواهم امد در ضمن مسائلی که در 2-3 ماه نزدیک به انتخابات مطرح شد کم و بیش مسائل را مطرح کردم نمی گفتم نمی ایم ولی می گفتم این سوالات مطرح است معنایش این بود که این سوالات مانع است از اینکه من بتوانم بیایم یا امدن من نقض غرض است ما می خواهیم فضا را تلطیف کنیم دلها را به هم نزدیک کنیم اثار تنش های گذشته را بدون اینکه کسی احساس بازندگی بکند از بین ببریم ولی ما نمی خواهیم دوباره از نو انها را تشدید بکنیم ولی در عین حال به دوستان هم گفتم شما می دانید من نخواهم امد حالا الان هم اعلام نمی کنم ولی فکر بکنیم که چگونه باید باشد.
خود من نظرم این بود که جناب اقای هاشمی مناسب ترین شخص است.شخصیت هاشمی شناخته شده است ،جایگاه بالا دارد ، کسی که هم دنیا روی ایشان حساب می کند و هم توانایی فراوانی دارند البته ایشان هم حاضر نمی شدند بیایند دلایلی داشتند که دلایل کاملا قابل ملاحظه ای بود ولی بالاخره مطرح شد و در این اواخر خود من در صحبت هایم از ایشان نام می بردم به عنوان کسی که می توانند در این مرحله حساس به داد انقلاب و کشور برسند.
نمی توانستیم تصور بکنیم اقای هاشمی رد صلاحیت بشوند
تا انجا که اقای هاشمی با فداکاری قبول کرند که در انتخابات شرکت بکند.ما اصلا نمی توانستیم تصور بکنیم ایشان رد صلاحیت بشوند رد صلاحیت بنده خیلی قابل فهم بود و ما نبایست این اتفاق را به این سادگی قرار بدهیم.
ولی با کمال تاسف ایشان را رد کردند. آمدن جناب آقای هاشمی موج گسترده ای ایجاد کرد که با رد ایشان این موجو بصورت نگران کننده ای به سوی یاس و حتی خشم روی آورد.
بنده قبلا هم با دوستان صحبت کرده بودم که بر فرض بنده یا اقای هاشمی هم کاندیدا بشویم به هر دلیلی نتوانیم ادامه بدهیم شما باید فکر جانشین کنید.بعد از این جریان بالاخره ما دو تن از دوستان را در صحنه داشتیم.
آقایان عارف و روحانی مواضع خوبی گرفتند بعد از 8 سال بخصوص این 4 سال اخر که این همه جفا شد به شخصیت های ممکلت و به اصلاحات دروغ ها تهمت ها و جفاهای فراوان که اصلا بردن نام بعضی افراد جرم حساب می شد حتی ابلاغی کردند اسم ،خبر و عکس از فلانی و فلانی و فلانی در روزنامه هایی که دولتی هم نبود زده نشود.
جناب آقای عارف امد ودر انتخابات فضایی را باز کرد و باید قدر جناب آقای عارف را دانست که گفتمان اصلاح طلبی را مطرح کرد در کنار ایشان جناب اقای روحانی که ایشان واقعا گفتمان اصلاح طلبی را قبول دارد و مواضع بسیار خوبی داشتند و به هر حال این دو نفر کسانی بودند که احساس می شد در نهایت یکی از این دو نفر باید در عرصه باشند.
ما میان دو امر مخیر بودیم :1-شکست توامان گفتمان اصلاح طلبی و اصلاح طلبان با هم یا2-تلاش برای پیروزی گفتمان اصلاح طلبی.
من جایی گفتم جناب اقای روحانی که مواضعشان را قبول داریم ولی اگر یک اصولگرای منطقی این گفتمان را داشت و حرف هایی که ایشان زد و اقای عارف مطرح کردند عنوان می کرد، ما او را هم تایید می کردیم.
برای ما بیش از اینکه فرد مطرح باشد رویکرد مطرح بود
اصلا صحبت باندی و جناحی نبود بلکه گفتمان و سیاست و رفتارهای خطرناکی که در جامعه وجود داشت که همه چیز را داشت از بین می برد امام را انقلاب را وواقعا معتقدم به رهبری و کشور هم زیان می زد، این می باید جایگزین می شد با گفتمان دیگری که ما معتقدیم ان گفتمان گفتمان اصلاح طلبی است که دقیقا در موضع هر دو اقایان بود خوشبختانه راهکارهایی در نظر گرفته شده بود اگر هر دو می ماندند چه خواهد شد هر دو شکست می خوردند ، خوشبختانه در جامعه هم بطور گسترده ای تقاضای ائتلاف شکل گرفت و مردم کاملا احساس خطر کرده بودند که اگر این دو بزرگوار باشند هم اصلاح طلبی شکست می خورد و هم گفتمان اصلاح طلبی.
عارف کار بزرگی کرد
برای ما بیش از اینکه فرد مطرح باشد رویکرد مطرح بود و معتقد بودیم هر کدام از دو عزیز بیایند گفتمان مورد قبول ما موفق خواهد شد و فضای جامعه نیز لطیف تر خواهد شد.خوشبختانه اقای عارف کار بزرگی کرد و تدبیری که به خرج داده شد نشان داد حتی در نومید کننده ترین شرایط و تاریک ترین شرایط می توان تصمیمات عاقلانه ای گرفت که نتیجه کار امروز این شد که نوعی رضایت در جامعه حاصل شده است. خیلی از اصولگراهای عاقل و منطقی که احساس خطر می کردند احساس رضایت می کنند اصلاح طلبان احساس رضایت می کنند نخبگان جامعه احساس رضایت می کنند فکر میکنم خود نظام هم احساس رضایت می کنند ما نمی توانیم از رویکردهای رهبری و مطالبی که گفتند و نقشی که داشتند چشم بپوشیم.
گله می کنند از اقای روحانی که گفته اند فراجناحی هستند و رییس جمهور همه اتفاقا این درست است
ما کسی می خواهیم که رئیس جمهور همه باشد نه رئیس جمهور یک گروه خاٌص
این روش نه به معنی پشت کردن به اصلاحات است و نه پشت کردن به گفتمان اصلاح طلبی.ایشان روی همه حرف هایی که زده اند دارند پافشاری میکنند.
البته این به ان معنا نیست که انچه گفته شده است به زودی قابل تحقق است.یک شبه نمی توان انتظار حل مسائل را داشت.مشکلات فراروی و موانع هم پیش رو بسیار است. اقای رئیس جمهور هم امکانات محدودی دارد.مهم این است که روی تعهدی که با مردم کرده اند بمانند که به حمدالله مانده اند.
آنچه مهم است اینکه ایا این انتخابات سبب تغییر روکرد در سیاست فرهنگ روابط بین الملل خواهد شد؟ یا همان رویکردهای گذشته ادامه پیدا کند.همین که مردم احساس کنند رویکردها عوض شده، راضی خواهند بود.
می دانم اقای روحانی در فشارهای سختی است ؛اقای روحانی مطالبی گفته اند و متعهد و پایبند به انها هستندوبر آن تاکید هم کرده اند ایشان باید تمام توجه شان به این باشد که همکارانی انتخاب کند که با این رویکردها و شعارها و مسائل سازگارند.
اگر فضا باز شد زمینه برای فعالیت های منطقی ؛قانونی، شرعی، فکری برای اصلاح طلبان و همه فراهم خواهد امد
کی از کدام جناح است اصلا برای ما مهم نیست مهم این است سازگار با معیارهایی باشد که عرضه شده و مردم یه ان رای داده اند انشالله چنین خواهد شد و همه ما هم باید کمک کنیم.
اگر این فضا باز شد زمینه برای فعالیت های منطقی قانونی شرعی فکری برای اصلاح طلبان و همه فراهم خواهد امد و ما شاهد فضایی خواهیم بود که چیزی جز رشد معنوی عقلانی جامعه و پیشرفت همه جانبه کشور نخواهد بود و انشالله چنین خواهد شد البته اگر خیلی عجول نباشیم و واقعیت ها را در نظر بگیریم.
به گزارش سرویس سیاسی انتخاب ؛ در ابتدای این دیدار حاضرین در جلسه به بیان دیدگاههای خود پیرامون مسائل روز کشور و توقعات و انتظارات خود از رئیس جمهور منتخب پرداختند.
در این دیدار که در بیت شهید صدوقی انجام شد مجید انصاری؛ مقدم، محمدرضا تابش،محمد صدوقی و خانم مریم خاتمی ،سفید استاندار اسبق یزد و جمعی از اعضاء ستادهای اقایان آیت الله هاشمی رفسنجانی؛دکتر عارف و دکتر روحانی حضور داشتند.
همچنین شب گذشته حجت الاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی با حضور در مسجد حظیره به ایت الله شهید صدوقی و حاج محمد علی صدوقی ادای احترام کرد و یادشان را گرامی داشت و نیز در مراسم سالگرد ایشان در بیت شهید صدوقی حضور یافت.سخنران این مراسم حجت الاسلام والمسلمین مجید انصاری بود.
یا علی مدد
آقای روحانی اگرهم اصلاح طلبند باز خط قرمز قانون اساسی ورهبریست.
شمافکری به حال خودکنیدمردم شعورسیاسیشون بالاس
این شما سیاستمدارانید که بجای سیاست مداری سیاست زده اید
مامثل همیشه به انتخاب مردم احترام میگزاریم ولی حیف در سال88...
درود به اصلاح طلبان
دیدیم که شما هب نظام دلبسته نیستید بلکه به قدرت دلبسته هستید.
به پست ها و مقام های نظام دلبسته هستید.
8 سال است که کمتر سخنی از سیاست مداران شنیدیم که مثل سخنان خاتمی عزیز عاقلانه باشد.
زنده باد تفکر مقدس اصلاح طلبی
تا زمانی که دلار به قیمت واقعی زیر 1000 تومان برنگردد رضایتی در جامعه حاصل نشده همه مردم منتظر کاهش سریع و شدید دلار به قیمت زیر 1000 تومان هستند