پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : باقري لنكراني همان احمدينژاد بدون مشايي است كه حالا ميخواهد با تجربه كسب راي رييس اش در دولت نهم، رييس دولت يازدهم شود.
به گزارش سرویس سیاسی انتخاب به نقل از اعتماد ؛ شباهتهاي لنكراني امروز و احمدينژاد سال 84 از ظاهر هر دو شروع ميشود و
به ويژگيهايي ميرسد كه اين دو دوست دارند به آنها شناخته شوند.
ويژگيهايي نظير سادهزيستي، گفتمان عدالتخواهانه، مبارزه فقر و فساد از
جمله مواردي است كه نشان ميدهد آنها ميخواهند دوباره راي مردم را به سبد
خود بريزند. آنها حتي حاميان مشتركي هم دارند.
آيتالله مصباحيزدي كه روزي
مستحكمترين سنگر احمدينژاد براي مقابله با مخالفان بود، امروز حامي اصلي
باقري لنكراني است و او را اصلح ميداند. محمود احمدينژاد ميخواست باني
تشكيل دولتي عدالتخواه و تحولگرا باشد (بيانيه انتخاباتي/ 24 خرداد 84) و
باقري لنكراني ميگويد: محوريترين برنامه براي دولت يازدهم عدالت است.
عدالت يك هدف ميانه و ترويج مباني اسلامي در حكومت ديني هدف اصلي است.
(كنگره كانون دانشگاهيان ايران اسلامي در دانشگاه تهران/ 6 ارديبهشت 92)
رييس دولت نهم و دهم پس از پيروزي در دور اول انتخابات رياستجمهوري در سال
84 يكي از اهداف اصلي خود را شكستن حلقه مديران كشور عنوان ميكرد. بنده
رانت خواري و استيلاي خانوادگي بر ثروت كشور و مافياي قدرت و قبيله را از
نفت جدا خواهم كرد و در اين راه جانم را خواهم گذاشت. وقتي قلههاي ثروت
شكل ميگيرد، جايي براي آزادي نميماند و آنها با در دست گرفتن رسانهها،
آنقدر فضا را ميگيرند كه اجازه نميدهند صداي مردم به جايي برسد و پيشرفت
كشور دچار خدشه ميشود. پيام مردم در انتخابات فرياد بلند عليه بخشي از
مديريت جامعه بود كه يك حلقه از جامعه را شكل دادهاند و با سياستهاي غلط
اقتصادي اقدامات خود را انجام ميدهند و حلقه خود را كاملا به روي فرياد
مردم بستهاند. (ديدار با 150 نفر از نمايندگان مجلس/ 30 خرداد 84)
او در همين مراسم كه در مجلس شوراي اسلامي برگزار شده بود، گفت: معتقدم در
انقلاب اسلامي ما براي خدمت به مردم آمادهايم و شرايط كشور اين مطلب را
ميخواهد و مطمئنا با امكانات و مردم ما ميتوانيم بهتر از اين كشور را
بسازيم. در انتخاب خود مبناي اصولي و ارزشهاي انقلابي را درنظر خواهم گرفت
و مديران پاك، شجاع، متخصص، كارآمد و همراه مردم را برميگزينم و مطمئن
هستم در ايران از اين نيروها بسيار وجود دارد.
احمدينژاد و باقري لنكراني در اين مورد كاملا همسو هستند. كانديداي اصلح
جبهه پايداري كه تا كنون فردي اصلح از خود نيافته نيز ميخواهد همان راهي
را انتخاب كند كه نتيجهاش امروز با عملكرد مديران بي تجربه احمدينژاد
مشهود است: راه باز شدن حلقه بسته مديران را استفاده از نيروهاي كارآمد،
مجرب و متخصص استاني و افرادي دانست كه از نزديك با مشكلات مردم شهر و
روستا دست و پنجه نرم ميكنند. اكثريت كابينه بنده افراد مجربي خواهند بود
كه در استانها حضور دارند. (گفتوگو با فارس/ 3 ارديبهشت 92) احمدينژاد
84 مانند باقري لنكراني 92 معتقد بود: نيرو به قدر كافي هست. ميگويند نيرو
ندارند. الان بحمدالله حداقل براي دو دولت كامل و توانمند نيرو آماده است.
به اندازه كافي نيرو هست كه بشود دهها برابر وضع فعلي كشور را بهتر اداره
كند و اين شدني است. در جمع دانشجويان/ 30 خرداد 84)
ائتلاف گريزي خاصيت مشترك
كانديداي امروز جبهه پايداري كه با حمايت تمامقد آيتالله مصباحيزدي وارد
عرصه انتخابات شده است ميگويد: نگاه ائتلافي در حد انتخابات ندارم و
معتقدم اين مساله سبب دور شدن از هدف اصلي ميشود. (همايش سراسري اتحاديه
جامعه اسلامي دانشجويان كشور/ 25 فروردين 92) البته لنكراني معتقد است اگر
فردي اصلح از خودش را بيابد از صحنه كنار خواهد رفت. او در اعتماد بهنفس
هم مانند احمدينژاد مثال زدني است. ظاهرا باقري لنكراني در اين كشور
هيچكس را اصلح از خود نميداند كه هنوز در صحنه باقي مانده است. محمود
احمدينژاد نيز در نامهيي كه پس از دور اول انتخابات در سال 84 به ساير
كانديداها نوشت اينگونه عنوان كرده بود: اينجانب به طور مستقل و فارغ از
هر گونه تعهدي به احزاب، گروهها، افراد و شخصيتهاي سياسي به صحنه
انتخابات وارد شدهام و با توكل بر خداوند متعال، تا آخر نيز بر اين منش و
روش استوار باقي خواهم ماند و به جز اسلام، مردم و رهبر عزيز و فرزانه
انقلاب، وامدار هيچ فرد يا گروهي نخواهم بود. (29 خرداد 84)
او روز قبل از آن هم گفته بود: طرح مسائلي چون سهمخواهي برخي احزاب و
گروهها را از رييسجمهور قبول ندارم و اين ادبيات را صحيح نميدانم؛ چرا
كه من براي انتخاب همكاران خود معيارها و اصولي را مدنظر دارم و مرزبندي
جناحي موجب ارتقا و نزول كسي نخواهد شد.
باقري لنكراني تلاش دارد تا خود را مبرا از هر تبليغ اسرافي و هزينههاي
گزاف انتخاباتي كند. اگر احمدينژاد ميگفت هزينههاي ستادهاي تبليغاتياش و
رفتار اعضاي ستاد الزاما مورد تاييد او نيست باقري لنكراني هم ميگويد:
اسراف در تبليغات و وعده وعيد و ادعاي انجام دادن برخي كارها را صحيح
نميدانيم و با شفافيت عرض ميكنم با تمام توان در اين راه حركت ميكنم و
براي خودم و نزديكانم (سببي و نسبي) چيزي نميخواهم. (همايش انتخاباتي جبهه
پايداري/ اول ارديبهشت 92)
هاشمي ستيزي از كجا آب ميخورد
شباهت ديگر اين دو در تقابل اكبر هاشمي رفسنجاني است. آنها هميشه علاقه
دارند خود را در برابر رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام قرار دهند تا با ايجاد
دو قطبي فضا را به نفع خود عوض كنند. اين سياست يكسان شايد به سالها پيش
بازگردد. سالهايي كه نه احمدينژاد چيزي از سياست ميدانست و نه باقري
لنكراني. حذف هاشمي رفسنجاني خواسته ديرينه آنهايي است كه از دههها قبل با
او مشكل داشتند. باقري لنكراني در ادامه اجراي هاشمي ستيزي ديروز گفت: از
حضور هاشمي در عرصه انتخابات احساس دوگانه دارد، اگر بخواهم درباره حضور
آقاي هاشمي بر اساس عقل بگويم، بايد بگويم كه ايشان با 79 سال براي اداره
مملكتي با 75 ميليون جمعيت كه 40 ميليون آن زير 30 سال است، مناسب نيست و
بهتر است ايشان در سمتي كه مقام معظم رهبري به او سپردهاند، فعاليت خود را
ادامه دهند. اما اگر قرار باشد از روي دل پاسخ بدهم بايد بگويم حضور آقاي
هاشمي در انتخابات 92 موجب شكستي سنگينتر از انتخابات 84 خواهد بود.
گويي لنكراني آماده است تا با استفاده از يك عقبه مطمئن و مستحكم بار ديگر
در برابر هاشمي رفسنجاني قرار بگيرد و اين بار شكستي سختتر را به او تحميل
كند حال آنكه شرايط امروز كشور با آنچه در سال 84 در جريان بود متفاوت است
و نه هاشمي آن هاشمي است و نه جامعه آن جامعهيي كه به هر كسي در برابر
هاشمي راي دهد.
بهترين مدافع احمدينژاد
باقري لنكراني ابايي از دفاع كردن از احمدينژاد ندارد. او انحلال سازمان
مديريت را امر صحيحي ميداند: سازمان مديريت و برنامهريزي در گذشته مشكلات
و نقاط ضعف خود را نشان داده بود و معلوم نيست چرا برخي افراد به دنبال
احياي آن هستند. (تالار حكمت دانشگاه گيلان/ 2 ارديبهشت 92)
حتي طرح موضوع هلوكاست توسط احمدينژاد را هم كار غلطي نميداند و نشان
ميدهد در سياست خارجي قرار نيست در پاشنهيي جز سياستهاي دولت نهم و دهم
بچرخد: اينكه برخي گفتند مطرح كردن هولوكاست و نقد تفكر صهيونيستي به طور
علني از نقاط ضعف سياست خارجي است، برخلاف مبنايي كه حضرت امام (ره) به ما
آموختهاند، صحبت كردند. بايد با لايههاي مردم حرف بزنيم و آنچه امام و
مقام معظم رهبري به ما آموختهاند دنبال كردن يك ديپلماسي عمومي است. كساني
كه برخلاف اين صحبت ميكنند متوجه اين نكته نشدهاند. (نشست خبري روز
گذشته)
باقري لنكراني امروز همان محمود احمدينژاد هشت سال پيش است. آيا تضميني
وجود دارد كه از فرداي انتخابات ساز جدايي از اصولگرايان را كوك نكند و
حلقه انحراف تازهيي اطرافش شكل نگيرد؟ اطرافيان امروز باقري لنكراني
كيستند؟ آيا كوچكترين شناختي از آنها وجود دارد؟ روح آموزههاي عقبه فكري
اين جريان اين بار در كالبد باقري لنكراني دميده شده تا شكستي كه با تغيير
ظاهري احمدينژاد نصيب حاميان باقري لنكراني شد اين بار جبران شود.