مامور اطلاعاتی سیا: در اواخر عمرش آدمی مذهبی شده بود... وقتی که میخواست با بازجویی ما مخالفت کند به مذهب متوسل میشد. اغلب اوقات وقتی روی موضوعاتی دست میگذاشتیم که نمیخواست دربارهشان صحبت کند، نگاهی به اطراف میانداخت و میگفت: «نگهبان کجاست؟ فکر میکنم وقت نماز است.»
کد خبر: ۶۶۵۶۷۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۱۵
صدام فارغ از قساوتهایش، کاریزمایی قوی داشت... او مردی بود که حضوری پررنگ داشت. حتی به عنوان یک زندانی – که قطعا اعدام میشد – جذبهی خود را به رخ میکشید... در جلسات اولیه با صدام کمی لکنت زبان داشتم. پس از سالها مطالعهی تاریخ، اکنون خود را در میانهی آن میدیدم. وقتی که تحلیلگر رهبری در سیا باشید، همیشه با فاصله به شخص حاکم نگاه میکنید.
کد خبر: ۶۶۴۲۷۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۵
وکیل [سیا]گفت: «خب، هر چقدر به ما کمتر بگوید بهتر است. اگر چیز با ارزشی بگوید بعد ما ناچار میشویم که آن را مستند کنیم و شما هم ناچار میشوید در دادگاه حاضر شوید.» مبهوت شده بودم. اول به ما گفته بودند که صدام را به حرف بیاورید، و حالا میگویند مبادا مطلب با ارزشی به زبان بیاورد... خلاصه، دستورالعمل ما این شد که روند صحبت با صدام را ادمه دهیم، ولی امیدوار باشیم که او چیزی دال بر خطایش نگوید.
کد خبر: ۶۶۴۱۵۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۴
مامور اطلاعاتی سیا: برایم مسجل شد که دولت ما اصلا آمادگی آن را نداشت که صدام را زنده گیر بیاورد. مقامهای آمریکایی به این نتیجهی قطعی رسیده بودند که صدام برای اینکه اسیر نشود دست به خودکشی میزند یا در حین فرار کشته خواهد شد. هنگامی که او را زنده دستگیر شد، کسی نمیدانست باید چکار کرد.
کد خبر: ۶۶۳۷۹۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۲