در توچال قدری نشستیم، جوابهای کرمان را خوانده، آدم دبیر را راه انداختیم. بسیار بسیار سرد بود. قدری هندوانه خورده، چای خوردیم. آمدیم پایین برای منزل. غروبی به منزل رسیدیم. چندان خسته نبودیم. عصر معمول به عمل آمد، قدری با خانمها و غیره توی زمین نشسته، تُرنا بازی [بازی شاه و وزیر – سبیل آتشین ] کردیم. گربهها بودند. موزیکان میزدند، غلامبچهها و غیره بودند. بعد از شام هم قرق شد. طولوزان [و] یحییخان و غیره آمدند. قدری لغت نوشتم، رفتم خوابیدم.
کد خبر: ۵۷۴۱۲۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۲۳