تورق خاطرات چهره ها در «انتخاب»؛
عرض کنم که همون ۱۵ خرداد بود دیگه! اینا اومدن ریختن و خراب کردن. گویا همون طرفای جنوب شهر، اونجاها یه جایی یه مشت از این میدونیا شب جمع میشن و تصمیم میگیرن که به حساب صبح بساط ۱۵ خرداد و راه بندازن. تا اونجا که من اطلاع دارم اینا تصمیم میگیرن که فقط عرقفروشیا رو بزنن بشکنن و فعلا دست به جای دیگه نزنن. صبح رضا گچکا و اسماعیل خلج و خدمت شما عرض کنم که یه چند تا از اون بر و بچههایی که دور طیب بودن میرن بهش میگن: «آقا، پاشین بریم!» میگه: «شما برین من بعد میام!» خیلی زیرک و زرنگ بود. بله اینا رو کسی نمیدونه. هیچکس اینا رو نمیدونه.
کد خبر: ۵۵۳۸۴۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۱۷
صبح ۱۵ خرداد هم که اول با تلفن از من سوال فرمودید حالا که انقلاب شده، چه میخواهی بکنی، من عرض کردم، توپ و تفنگ در دست من است... . از ته دل خندیدید و فرمودید موافقم و پشت تو هستم. اگر کمی تزلزل در اعلیحضرت بود من چه غلطی میتوانستم بکنم؟ همه چیز به باد رفته بود.
کد خبر: ۵۴۲۲۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۲۵