میرشکار ، طایفه زرگر را چون به قُرُق سیاهپرده – مال سردار – بودند؛ سوار و جمعیت فرستاده چاپیده بود؛ گوسفند، شتر و غیره آورده بود. گفتم اموالشان را پس بدهد [و] چوب بخورند – به سرداریِ رحمتالله این کار را کرده بود... میرزا نظام امروز به سیاهکوه برای جستوجوی معدن میرود.
کد خبر: ۵۹۹۶۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۱۴
رو به شمال غرب میراندیم تا رسیدیم به [رودخانه] «سَماناَرخی». پُلِ شکستهای داشت، از پل گذشتیم. به قولرآقاسی حکم شد پل را بسازد و راندیم. این سَماناَرخی میرود به «زنجانرود» و میرود به باغات خمسه، از پل که میگذرد مسطحیِ زمین تمام میشود، گاهی تپه پیدا میشود، زمین هم چمن و بوته است و گُل است. غزلاقها میپرند روی هوا مثل بلبل میخواندند. از پل که گذشتیم قدری راندیم.
کد خبر: ۵۴۴۵۲۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۰۵
ملیجک اول به شاه عرض کرده بود: « میرشکار قرقها را اجاره میدهد.» میرشکار هم... ملیجک را دو هزار فحش عرض و ناموس میدهد...
کد خبر: ۵۳۲۴۳۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۰۸