تورق خاطرات چهره ها در «انتخاب»؛
سپهبد با من دست داد و نمیدانست که با دزد خانهاش دست میدهد. با تبسمی گفت: «این دزد پیدا میشود؟» مثل یک مدیرکل سَری تکان دادم و گفتم: «حتما پیدا میشود. تیمسار نگران نباشید.» تیمسار که تصور میکرد من شغل دولتی دارم و در آگاهی کار میکنم با تبسم گفت: «این قبیل سارقین را بفرستند دادرسی تا مردم را برای همیشه از شر آنها راحت کنیم.» من با قیافه خوشحالی گفتم: «قربان آخرین راه چاره همین است»
کد خبر: ۵۳۰۷۶۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۳۰