arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۹۲۶۶۳
تاریخ انتشار: ۳۰ : ۱۲ - ۰۳ بهمن ۱۳۹۱

ما کنار مي‌آييم!

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

 «همان ‌گونه که مردم با قيمت بنزين که از 100 تومان به 400 و 700 تومان رسيد و قيمت نان که از 100 تومان به 500 تومان رسيد، کنار آمدند، با قيمت‌هاي جديد خودرو نيز کنار مي‌آيند»؛ اين سخنان نجفي منش، رئيس انجمن قطعه‌سازان خودرو است که30 ديماه در يک مصاحبه خبري بيان فرموده‌اند.

آيا بايد اين سخن را توهين به مردم تلقي کرد؟

اندکي تأمل در اين خصوص ضروري به نظرمي‌رسد. گوينده رئيس انجمن قطعه‌سازان خودروست و خودرو همان صنعتي است که دامنه منتقدين آن به وسعت وجب به وجب خاک ايران زمين است. انحصاري بودن اين صنعت، کيفيت پايين در مقابل قيمت بالاي محصولات آن، عدم رعايت اصول مشتري مداري و ... تنها گوشه‌اي از پهنه وسيع انتقادات وارده به اين صنعت است. چه کسي است که اگر شخصا تجربه نکرده باشد، حداقل از نزديکان خود نشنيده باشد که خودروي تازه تحويل شده او، داراي آنچنان نقايص عمده کارخانه‌اي بوده است، که براي رفع آنها مجبور به چندين بار مراجعه به نمايندگي‌هاي مجاز آن خودرو شده است؟ در مقابل چه کسي عذرخواهي جدي، جبران خسارت و يا حتي پاسخگويي غيرطلبکارانه خودروسازان در مقابل وقوع حوادث دلخراش ناشي از عيوب متعدد موجود در خودروها را ديده يا شنيده است؟ آيا کسي تاکنون شاهد بوده است که متوليان اين صنعت به خاطر وقوع حوادثي مانند آتش گرفتن خودروها و... که منجر به مرگ فجيع سرنشينان آنها شده است، در نهايت تأثر و تأسف بخاطر خيانت به جان و مال مردم استعفا کرده باشند؟ ريشه سخنان مزبور را بايد در رخوت مثال زدني ما در احقاق حقوق حقه خود ديد. ما مشترياني که حتي اگر پول کافي نداشته باشيم، با هزاران منت و زحمت خود را مقروض بانک‌ها و مؤسسات مالي مي‌کنيم و يا از خود خودروساز وام با بهره بيشتر از بهره بانکي مي‌گيريم و خودرويي مي‌خريم، در مقابل مشاهده عيوب متعدد در همان ساعات اول سوار شدن بر اين مرکب، چه عکس‌العملي از خود نشان مي‌دهيم؟

وقتي مقامات اعلام مي‌کنند که درصد بالايي از آمار تلفات جاده‌اي ناشي از عدم امنيت و نيز کيفيت پايين خودروست، چقدر از همت مضاعف خود براي خريد آن خودرو مي‌کاهيم؟

وقتي اعلام مي‌شود که فلان خودرو جزو بي‌کيفيت‌ترين خودروهاست و برخي دلسوزان به صراحت اعلام مي‌کنند که سوار شدن بر آنها نشستن بر مرکب مرگ است، چقدر از فکر خريد آن خودرو بيرون مي‌آييم؟

وقتي که مي‌دانيم و مي‌شنويم که قيمت يک خودرو بسيار بيشتر از قيمت واقعي آن است، خريد آن را تا چه اندازه خيانت به اقتصاد خود و خانواده خود مي‌دانيم؟

آيا نه اين است که هر چه بنزين گرانتر مي‌شود، ما بيشتر خودرو مي‌خريم؟ هر چه قطعات خودرو بي‌کيفيت‌تر مي‌شوند، ما بيشتر خودرو مي‌خريم؟ با اينکه هر روز مشاهده مي‌کنيم که خودروهاي بيشتري تابوت له شده سرنشينان خود مي‌شوند اما ما بيشتر خودرو مي‌خريم؟ با اينکه هر روز مقايسه مي‌کنيم و مي‌بينيم که خودروهاي ما کابين مرگ ما و خودروهاي دنيا، سفينه آسايش آنها هستند،اما ما بيشتر خودرو داخلي مي‌خريم؟ و با اينکه هر روز خودرو با شيبي غير منطقي گران و گرانتر مي‌شود اما ما بيشتر و بيشتر خودرو مي‌خريم. جالب آنکه توجيه ما اين است که «صنعت خودرو انحصاري» است. چاره‌اي نيست، بايد خريد!! و خود مي‌دانيم که اين توجيهات فقط و فقط فريب خود است! ما مي‌توانيم خريد خودرو را تا بهبود وضعيت موجود تحريم کنيم. مي‌توانيم نخريم. مي‌توانيم در اعتراض به تحويل خودروي معيوب، آن را پس داده و با استناد به حقوق شهروندي حتي اقامه دعوي کنيم. مي‌توانيم با حرکت هماهنگ جمعي رؤياي خوش کسب سود بيشتر در اين شرايط بد اقتصادي را براي خودروساز، به کابوسي وحشتناک تبديل کنيم، اما نمي‌کنيم. مگر ما همان ملتي نيستيم که در مقابل خبر گران شدن گوشت مرغ و يا تخم‌مرغ و... صف‌هاي چند صد متري در مقابل فروشگاهها تشکيل مي‌داديم و بيشتر مي‌خريديم و نهايتا نيز با قيمتي، کمي‌پايينتر از اوج قيمت آنها «کنار مي‌آمديم»؟ آيا نمي‌شد که چند صباحي براي آرامش بازار و شايد درهم شکاندن دسيسه سودجويان، مرغ و تخم‌مرغ و ... نمي‌خريديم؟ آيا وضعيت اسفناک مواجهه مردم در برخي نقاط کشور با خبر يا شايعه کمبود برنج، تکرار همين داستان پر درد خودرو و مرغ و تخم‌مرغ و... نيست؟

آري اين ماييم که با رفتار خود به تازيانه‌زن مي‌گوييم : بزن! تندتر بزن! من هنوز مي‌توانم. پس تا من مي‌توانم ، تو بزن! تندتر بزن! من با زخم‌هاي چرکينش «کنار خواهم آمد»! و قامت از زير رگبار تازيانه سودجويان نمي‌رهانيم، مگر آن دم که مرده باشيم!

راست، آن است که سخن رئيس انجمن قطعه‌سازان خودرو، واقعيتي است که مسئولان به خوبي از آن آگاهند و با وجودي که آنرا به زبان نمي‌آورند اما به آن ايمان دارند و تصميماتشان را با ايمان به اين واقعيت، در کمال آرامش و اطمينان به اجرا درمي‌آورند. تصميماتي که گاه گلوي زندگي‌هايمان تا حد نفس نکشيدن، فشرده مي‌شود. اما ما با نحوه مواجهه خود، به آنها مي‌گوييم: شما را غم نباشد، «ما کنار مي‌آييم»!

نظرات بینندگان