arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۸۵۰۰۲
تعداد نظرات: ۱۹ نظر
تاریخ انتشار: ۳۰ : ۱۲ - ۰۵ آذر ۱۳۹۱

فرزند دکتر حسابی، چهره پدرش را مخدوش می کند

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
عصر ایران - ضیاء موحد استاد فلسفه و منطق و مدیر گروه منطق انجمن حکمت و فلسفه ایران است.

وی در سال 1321 در اصفهان چشم به جهان گشود و در سال 1339 تحصیلات خود را  دانشکده علوم دانشگاه تهران در رشته فیزیک تحصیل کرد.
موحد تا مقطع فوق لیسانس در رشته فیزیک تحصیل کرد و پس از آن به پس از آن به یونیورسیتی کالج لندن رفت و مدرک دکتری خود را با نگارش رساله ای درباره مفهوم اندیشه در آرای فرگه، اخذ کرد.

 موحد در دانشگاه تهران شاگرد دکتر محمود حسابی بوده است و او را از منظر یک "دانشجو" نیز دیده است.

به بهانه سخنان متناقض ایرج حسابی و رضا منصوری درباره اهمیت و جایگاه علمی دکتر محمود حسابی در علم فیزیک، این بار به سراغ دکتر ضیاء موحد رفتیم تا نظر او را نیز در این باره جویا شویم.

*** 

بعضی ها معتقدند درباره دکتر حسابی، غلوهای زیادی در جامعه ما شده است. به نظر شما، دکتر حسابی دانشمند بزرگی بود یا اینکه صرفاً یک استاد فیزیک بود؟

ما در دنیایی زندگی می کنیم که اغراق درباره اشخاص، خیلی زود آشکار می شود. دکتر حسابی اگر دانشمند بین المللی بزرگی بود، ما باید در مجلات علمی معتبر دنیا، مقالاتی از او می دیدیم و فیزیکدان های دنیا هم باید به مقالات او ارجاع می دادند.چنین مقالاتی از دکتر حسابی که منتشر نشده است.

 دکتر حسابی مسلماً خدمتگزار فرهنگ ایران و انسانی ایراندوست بود و به عنوان یک سناتور، از امکاناتش برای پیش بردن علم فیزیک در ایران استفاده کرد.
این ها مسجل است و ما از این بابت به دکتر حسابی احترام می گذاریم.
ولی دکتر حسابی، برخلاف ادعای پسرش، نابغه نبود. اینکه فرزند دکتر حسابی، پدرش را نابغه جلوه می دهد، شاید محصول علاقه پسر به پدر باشد. شاید هم، خدای نکرده، با هدف سوءاستفاده از اسم پدرش صورت می گیرد.

بنده شاگرد دکتر حسابی بودم و دو تا درس با او داشتم. این نبوغ ادعایی، در دکتر حسابی وجود نداشت و هیچ کس چنین ادعایی نداشت و اصلاً نام دکتر حسابی هم در تاریخ علم فیزیک، به عنوان یک دانشمند بزرگ ثبت نشده است.

شما چه درس هایی را در کدام دانشکده با دکتر حسابی گذراندید؟

من از سال 1339 تا 1343 دانشجوی دانشکده علوم بودم و با دکتر حسابی، دو درس اپتیک و نظریه الکترومغناطیس را گذراندم. من تا مقطع فوق لیسانس فیزیک خواندم. شما از دکتر مهدی گلشنی که تا مقطع دکترا فیزیک را ادامه داد و فیزیکدان قابلی است و شاگرد دکتر حسابی هم بوده، در این باره سوال کنید. ببینید آیا دکتر گلشنی چنین حرفهای غلوآمیزی را درباره دکتر حسابی تایید می کند؟

متاسفانه حرفهای فرزند دکتر حسابی درباره پدرش، از اغراق گذشته است. یعنی پسر دکتر حسابی حرفهایی می زند که شنونده حیرت می کند! آیا بیان این حرفهای عجیب و غریب، جز اینکه آبروریزی برای دکتر حسابی، که به هر حال ایرانی وطندوست خدمتگزاری بود، فایده دیگری هم دارد؟ این حرفها چهره دکتر حسابی را مخدوش می کند و اصلاً به نفع دکتر حسابی نیست.

شما که در کلاس های درس دکتر حسابی حضور داشتید، بفرمایید ایشان به عنوان یک استاد دانشگاه، چگونه استادی بود؟

بسیار متوسط بود. در دوره ما، دکتر حسابی سناتور بود و به همین دلیل، و البته به دلیل احترامی که مردم برای او قائل بودند، در قیاس با سایر استادان، رفت و آمد بسیار باشکوهی به دانشگاه تهران داشت. یعنی ماشین شخصی و راننده داشت و این گونه به دانشگاه می آمد.

 در کلاس درس هم، خودش تدریس نمی کرد. دانشجویان را تصادفاً از روی دفترچه اش انتخاب می کرد که بیایند درس جلسه بعد را بگویند. خودش هم در گوشه ای از کلاس می نشست و گاهی اوقات اظهار نظری هم می کرد.

در آن زمان، کتاب هایش و جزوه الکترومغناطیس اش هم چاپ نشده بود. این جزوه پر از غلط بود و ما از اول تا اخر ترم، دائماً باید کلنجار می رفتیم تا ببینیم این طرف معادله های آن جزوه با آن طرفش جور درمی آید یا نه!

البته من همیشه به دکتر حسابی به عنوان یک معلم احترام می گذاشتم ولی به هیچ وجه یک معلم خوب فیزیک نبود. مطلقاً معلم خوبی نبود. جزوه اش اصلاً جزوه درست و حسابی ای نبود. بزرگترین خدمتی که دکتر حسابی به دانشجویانش کرد، این بود که ما را مجبور کرد برویم کتاب های انگلیسی را مطالعه کنیم و همین باعث شد که ما با زبان انگلیسی آشنا شویم.

اگر در کلاس درس دکتر حسابی دانشجویان درس می دادند، پس خود او چه می کرد؟

گوش می کرد و گاهی اوقات اظهار نظر می کرد و توضیحاتی می داد.

درباره دکتر حسابی گفته می شود که علاوه بر فیزیکدان بودن، پزشک و موزیسین و ادیب هم بود و انواع مدارک مهندسی را هم را دریافت کرده بود. آیا واقعا این طور بود؟

آن طور که خود دکتر حسابی می گفت ( و من این خاطره را از خودش شنیدم)، تحصیلات اولیه اش مهندسی بوده. آن موقع هم در بیروت بوده. بعد از آن، از بیروت  به غرب می رود تا فیزیک بخواند.
یکی از فیزیکدان های غربی به او می گوید تو دیگر سن و سالت از فیزیک خواندن گذشته است؛ اما حالا که اصرار بر خواندن فیزیک داری، برو درباره فلان پدیده تحقیق کن تا ببینم چه کار می کنی. من این حرف را از خود دکتر حسابی شنیدم.

خلاصه، دکتر حسابی هم می رود درباره آن پدیده تحقیق می کند و آن استاد هم به او می گوید معلوم است که تو آدم کوشایی هستی؛ پس بیا فیزیک بخوان.
دکتر حسابی هم درس می خواند و زحمت می کشد و دکتری فیزیک می گیرد. بعد هم به ایران می آید و با توجه به علاقه و عشقش به علم فیزیک، دانشکده های علوم، مهندسی فنی و هواشناسی را تاسیس می کند.

در هر صورت، دکتر حسابی از نفوذش برای تقویت دانشگاه استفاده می کند. بعد از انقلاب، بچه های تندرو خیال می کردند سناتورهای زمان شاه، حتماً نوکر انگلیس و آمریکا بوده اند و به همین دلیل، به دکتر حسابی خیلی توهین می شد. رضا منصوری و چند نفر دیگر برای اینکه این وضع را عوض کنند، تصمیم گرفتند از دکتر حسابی تجلیل کنند.
 اما این تجلیل به دست پسر دکتر حسابی، آلوده شد. یعنی پسر دکتر حسابی درباره پدرش چنان اغراق هایی کرد که رضا منصوری و دیگران درماندند که چه کار کنند!



آنها می خواستند برای دکتر حسابی تجدید آبرویی بکنند ولی کارشان زمینه ساز شکل گیری یک دکان شد. دکان نابغه تراشی! ما از خدا می خواستیم که دکتر حسابی یک نابغه فیزیک باشد. ولی این طور نبود. فیزیکدان هایی که ما بعد از دکتر حسابی داشته ایم، سر و گردن ها از حسابی بالاترند. چه در خارج و چه در ایران، حتی کسانی که در همین ایران دکتری فیزیک گرفته اند، در علم فیزیک از حسابی بالاترند.

می توانید دو نفر از این افراد را نام ببرید؟

خود رضا منصوری، در مقایسه با دکتر حسابی، فیزیکدان بهتری است. مهدی گلشنی و خرمی هم این طور. دکتر ارفعی، دکتر اردلان هم دو نفر دیگرند. دکتر حسابی کی توانست رتبه ای مثل دکتر اردلان داشته باشد که در کل دنیا دائماً به کارهایشان ارجاع داده می شود.

آیا این مدعا درست است که نوع رفتار دکتر حسابی، یکی از علل مهجور ماندن دکتر خمسوی در جامعه ایران بوده است؟

در این باره اطلاعات دقیقی ندارم ولی دکتر خمسوی، در امر تدریس انصافاً یکی از استادان درجه یک بود و من شاهد بودم که دانشجویان، اشکالات خودشان را از کلاس درس سایر اساتید، نزد دکتر خمسوی می آوردند و از او سوال می کردند. خمسوی یک استاد بی سر و صدا، ولی به مراتب بهتر از دکتر حسابی بود. در این باره شک نداشته باشید.

اما من نمی توانم پاسخ سوال شما را بدهم چون اساساً کاری با حاشیه ها نداشتم و سرم به کار خودم بود.

اگر دکتر حسابی فیزیکدان بزرگی نبود، چرا جامعه ایران به چنین تصوری از او رسیده است. بر فرض که فرزندش غلو می کند. مردم و مقامات کشور چرا به چنین باوری رسیده اند؟

هر جامعه ای دوست دارد شخصیت های بزرگی داشته باشد. ما همین الان هم افتخارمان به ابن سینا و فارابی و ابوریحان بیرونی است. مردم همه کشورها این طورند. مردم ایران هم دوست دارند دکتر حسابی فیزیکدان بزرگی بوده باشد و از او تجلیل کنند. این حق مردم است. من هم اصراری ندارم کسی را ناامید کنم. اگر بنا بود چنین شود، خود فیزیکدان های ایران شب و روز تذکر می دادند که دکتر حسابی چنان نبود که شما می انگارید.

 البته بعضی ها مقالاتی در این زمینه نوشتند ولی کسی کاری به این حرفها ندارد. مردم دوست دارند دکتر حسابی قهرمان علمی آنها باشد. اکثر فیزیکدان ها هم در برابر این گرایش عامه مردم، سکوت کرده اند. اشکالی هم ندارد. مگر چه می شود؟ 

سوال من در اصل این بود که چرا، مطابق توضیح شما، چنین کلاه گشادی بر سر افکار عمومی در ایران رفته است؟

افکار عمومی دوست دارد قهرمان داشته باشد. مگر افکار عمومی قهرمانان ورزشی را دوست ندارد؟

چرا یک فیزیکدان دیگر قهرمان علمی مردم ایران نشده است؟ چرا دکتر حسابی؟

چون دکتر حسابی به افکار عمومی تزریق شده است. اغراق های پسر دکتر حسابی، علت اصلی این وضع بوده است. در محیط غیرعلمی، بالاترین استعدادهای از بین می روند و شارلاتانیسم میدان تاخت و تاز پیدا می کند. شما فکر می کنید نابغه دروغین آفریدن، فقط مربوط به زمان دکتر حسابی است؟ همین الان هم این کارها صورت می گیرد. در دورانی که اینترنت نبود و ارتباطات محدود بود، دروغ گفتن آسان تر بود. دکتر حسابی هم در همان دوران به عنوان نابغه علمی ایران به خورد افکار عمومی ایرانیان داده شد.

در همین انجمن حکمت و فلسفه، برای من و دکتر اعتماد و چند نفر دیگر، از فلان نهاد نامه آمده بود که ما می خواهیم شما را به عنوان دانشمند ده سال اخیر انتخاب کرده ایم؛ لطفاً به فلان حساب 200 پوند واریز کنید! و بعد گفته بود اگر می خواهید دانشمند پنجاه سال اخیر شناخته شوید، پانصد یا هزار پوند واریز کنید (رقم دقیقش را الان به خاطر ندارم.) افسوس که این نامه ها را پاره کردم و انداختم در سطل آشغال! دکتر حسابی را هم با همین بازی ها، مرد علمی سال 1990 در رشته فیزیک کردند.

این نامه ها را کدام نهاد برای شما فرستاد؟

افسوس که نامه ها را نگه نداشتم. شاید دکتر اعتماد آنها را داشته باشد.

نهاد ارسال کننده نامه، در خارج از کشور بود؟

نه، در داخل ایران بود.

بعضی ها در صحت فهرست بلندبالای "خدمات دکتر حسابی" هم تردید دارند. مثلاً راه اندازی اولین راه اندازی اولین راکتور اتمی سازمان انرژی اتمی کشور، راه اندازی اولین مرکز زلزله شناسی کشور، راه اندازی اولین آنتن فرستنده در کشور، راه اندازی اولین دستگاه رادیولوژی در ایران ...

این ها اغراق است. تاسیس دانشکده فنی، دانشکده علوم و ایستگاه هواشناسی، جزو خدمات مسلم دکتر حسابی است و هر سه هم خدمات بزرگی بوده اند.

دانشگاه تهران چطور؟

دانشگاه تهران چه ربطی به دکتر حسابی دارد؟!

ایرج حسابی می گوید دانشگاه تهران را نیز دکتر حسابی پس از متقاعد کردن رضا شاه، تاسیس کرده است.

کذب محض است! تاریخ دانشگاه تهران کاملاً روشن است. دکتر حسابی اصلاً آن موقع کاره ای نبوده که بخواهد دانشگاه تهران را تاسیس کند. تاریخ دانشگاه تهران که معلوم است. شما چرا این سوال را از من می پرسید؟

چون در بحث "غلوهای مربوط به دکتر حسابی" هستیم، پرسیدم.

شما هر چیزی که از پسر دکتر حسابی درباره پسرش می شنوید، اصل را بر عدم صحت حرف او بگذارید مگر اینکه خلافش ثابت شود!

واژه های دانشگاه و دانشکده و ... هم گفته می شود که کار دکتر حسابی و احمد فردید و چند نفر دیگر بوده است. این مدعا صحت دارد؟

دکتر حسابی در این زمینه کارهایی انجام می داد و حتی یک واژه نامه هم منتشر کرد که البته پر از غلط و اشتباه بود. آخر هر کسی را بهر کاری ساختند. من حق ندارم به ریشه شناسی واژه ها بپردازم. این کار مستلزم زبان شناسی و آشنایی با قواعد این کار است. سابقه غور در ادبیات می خواهد. همین طوری که نمی توان لغت وضع کرد.

 دکتر حسابی به فارسی نویسی علاقه داشت و به همین دلیل، به کار ابداع واژه های نو روی آورد. مثلاً به جای واژه الکترومغناطیس، واژه کاهنربایی را پیشنهاد کرد که البته جا نیفتاد. کارهای او در این زمینه، علمی نبود؛ بیشتر ذوقی بود. یک نفر دلش خواسته معادلی فارسی برای فلان واژه پیشنهاد کند. حالا چرا من گریبانش را بگیرم؟

دکتر حسابی با اینشتین حشر و نشر عمیق داشت و شاگرد خاص اینشتین بود؟

این مدعا هم تا جایی که من می دانم، دروغ است ولی احتمال اینکه حسابی از اینشتین وقت ملاقات خواسته باشد و اینشتین هم وقت ملاقات به او داده باشد، خیلی زیاد است. این چیزها زمانی افسانه بود اما الان دیگر این چیزها افسانه نیسند.

 زمانی علامه جعفری با انشای دکتر حسابی، برای راسل نامه می نوشت و در ایران چه سر و صداها که نمی شد. اما الان ایمیل هر دانشجوی ایرانی را نگاه کنید، ممکن است چنین نامه هایی را در آن بیابید. یعنی در ایمیل دانشجویان ایرانی، نامه هایی از چامسکی و هابرماس و دریدا را می بینید.

 شما به هر آدم فرهنگی جهان غرب نامه بنویسید، منشی او جواب شما را می دهد. ادب حکم می کند که او به شما جواب بدهد. این اصلاً واقعه مهمی نیست. اهمیت نامه راسل در ایران، ناشی از این محیط عقب مانده بدبخت ارتجاعی ماست. تفاخر به نامه نگاری با فلان اندیشمند غربی، محصول عقب ماندگی ماست.

هر ایرانی ای که انگلیسی را در حد متوسط بلد باشد، می تواند از یک اندیشمند غربی وقت بگیرد و به دیدن او برود و گپ و گفت مختصری با او داشته باشد. تازه می تواند عکاس هم با خودش ببرد و با آن متفکر، عکس هم بگیرد! این که چیز مهمی نیست. قضیه عقب ماندگی فرهنگی است. بگذریم!
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱۹
در انتظار بررسی: ۸
غیر قابل انتشار: ۲
ناشناس
|
NETHERLANDS
|
۱۳:۰۴ - ۱۳۹۱/۰۹/۰۵
50
144
حرفای ایشون کاملا درست است . ایرانی جماعت عاشق ساختن بت و بزرگ کردن اون بت و پرستیدن اون بت هست . یاد روایت جعلی افتادم که در اینرتنت پخش شده و حسابی داره به انیشتن در مورد فلسفه هفت سین توضیح میده :))))))))
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۳:۰۷ - ۱۳۹۱/۰۹/۰۵
74
152
به نظر من دکتر حسابی افتخار ایران و ایرانی هست حالا نمیدونم چی شده که میخواهند شخصیت این بزرگوار را زیر سوال ببرند مگر ایران چنتا دکتر مثل ایشان داریم همه دنیا برای بزرگانشان ارزش قاعل هستند اون وقت ما تو ایران داریم ارزش این بزرگواران را نابود میکنیم
محمود ناصری
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۳:۵۹ - ۱۳۹۱/۰۹/۰۵
78
97
بعضی برای مطرح کردن خودشان دست به چه کارهایی که نمیزنند حتی تخریب مفاخر ملی ،دکتر؟ فلسفه را چه به اظهار نظر در موردفیزیک ودکتر حسابی ،
ناشناس
|
BANGLADESH
|
۱۵:۱۵ - ۱۳۹۱/۰۹/۰۵
40
100
مصاحبه بسیار روشنگرانه ای بود. از انتخاب جدا تشکر می کنم. فکر می کنم بزرگترین خدمت به ما ملت ایران همین بحث روشنگری و آگاه ساختن نسبت به آنچه است که می بینم که به راحتی آنچه را می شنویم باور نکنیم.
ناشناس
|
UNITED STATES
|
۱۵:۳۵ - ۱۳۹۱/۰۹/۰۵
33
99
جالب بود ؛ لذت بردم ، ما ایرانی ها به جای تلاش و کوشش برای پیشرفت فقط به فکر قهرمان سازی هستیم .
حبیب
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۷:۰۱ - ۱۳۹۱/۰۹/۰۵
15
99
خواهشمند است قبل از انتشار اینگونه خبر هاتحقیق کامل بفرمایید میدانیم ابروی انسان مانند جان اوست .
زهره
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۷:۰۴ - ۱۳۹۱/۰۹/۰۵
34
112
اینم از این,ابن سینا رو عربها دزدیدن,مولوی رو ترکها دزدیدن,دکتر حسابی روهم خودمون,حالا ما به کی افتخار کنیم!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۸:۰۱ - ۱۳۹۱/۰۹/۰۵
99
98
دکتر حسابی نابغه نبوده؟
پس عمه ی من نابغه است
علی بی سواد
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۸:۱۲ - ۱۳۹۱/۰۹/۰۵
40
76
استاد اینترنت نبود وسایل ارتباط جمعی و روزنامه و رادیو بود شما می توانستید چند خطی را بر خلاف ادعای دکتر حسابی می نوشتید و تمام مسائل را بر ملا می کردید حالا بعداز حدود بیست سال این حرف ها را می زنید آیا شنونده حمل بر حسادت نمی گذارد شاید فرزند ایشان غلو کرده باشد و شما هم .....؟؟؟؟
رضا
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۸:۳۲ - ۱۳۹۱/۰۹/۰۵
70
87
متاسفانه مهندس ايرج بجاي اينكه نشان و يادگاري إز پدر بزرگوارش باشد، تنها مانند يك مسئول موزه و رييس سمينار بزرگداشت يك شخصيت مهم و ارزشمند علمي معاصر بوده و هرگز آنطور كه شايسته نام پدر بود، حق مطلب را أدا نكرد.
به ياد شعر معروفي افتادم كه مضموني چنين داشت:
گيرم پدر تو بود فاضل
إز فضل پدر تو را چه حاصل؟
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۸:۵۵ - ۱۳۹۱/۰۹/۰۵
108
52
از این مصاحبه بسیار لذت بردم .
از اول هم معلوم بود که کاسه ای زیر نیم کاسه است .
علی از تهران
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۰:۰۴ - ۱۳۹۱/۰۹/۰۵
41
87
آقا ضیا و مصاحبه گر
برخی از نشانه های بی فرهنگی ما ملت ایران را گفتید ولی "حسادت ، وچشم تنگی "را فراموش کردید
اگر این همه خدمات و تسلط به دروس مختلف در ایران چیزی نیست پس امسال شما گروه بیسواد جامعه ما هستید
اظهار فضل نمودید:
"در همین انجمن حکمت و فلسفه، برای من و دکتر اعتماد و چند نفر دیگر، از فلان نهاد نامه آمده بود که ما می خواهیم شما را به عنوان دانشمند ده سال اخیر انتخاب کرده ایم؛ لطفاً به فلان حساب 200 پوند واریز کنید! و بعد گفته بود اگر می خواهید دانشمند پنجاه سال اخیر شناخته شوید، پانصد یا هزار پوند واریز کنید (رقم دقیقش را الان به خاطر ندارم.) افسوس که این نامه ها را پاره کردم و انداختم در سطل آشغال! دکتر حسابی را هم با همین بازی ها، مرد علمی سال 1990 در رشته فیزیک کردند."

این یک تهمت آشکار به دکتر حسابی است که پول داده و عنوان گرفته
اگر شما انقدر هوشیار هستیدو دکتر حسابی آدم طمع کار و رشوه دهنده پس شما حتما نابغه و قدیس زمان مائید بگوئید حتما برایتان اسپند دود کنند چشم نخوریدجناب نابغه
اگر به آخرت اعتقاد نداری لا اقل آزاد ه باش در دنیا
تو و مصاحبه کننده فقط بااین صحبتها آبروی نداشته خود را میبرید.
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۰:۳۷ - ۱۳۹۱/۰۹/۰۵
23
116
شاید بعضی از حرفهاش درست باشه ولی لحنش اصلا محترمانه نیست. میتونست خیلی زیبا تر در باره قهرمان مردم(با وجودی که خودش این رو قبول داره)حرف بزنه.
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۰:۴۸ - ۱۳۹۱/۰۹/۰۵
50
114
چندتا نمره بد از استاد گرفتی که ایتقدر عقده داری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۱:۰۳ - ۱۳۹۱/۰۹/۰۵
34
80
دکترجان شما حسودی ات می شود تزکیه نفس کن
ریحانه
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۱:۰۹ - ۱۳۹۱/۰۹/۰۵
20
75
دکتر موحد می فرماید ، دکتر حسابی با استفاده از پول و با کمک نهاد های داخلی مرد علمی جهان شده ؛ آخه اصلا چنین چیزی بر اساس منطق هست که با پول و نهاد های داخلی بشه به این مرتبه دست پیدا کرد ؟؟
شما می گید افکار عمومی ایران دوست داره قهرمان پروری کنه ؛ اما آقای دکتر موحد، مرد علمی جهان شدن چه ربطی به افکار عمومی مردم ایران داره ؟؟؟؟؟؟؟؟
پری
|
CANADA
|
۲۱:۱۶ - ۱۳۹۱/۰۹/۰۵
22
145
در سال ۱۹۲۷ میلادی در سن بیست و پنج سالگی دانشنامه دکترای فیزیک خود را، با ارائهٔ رساله‌ای تحت عنوان «حساسیت سلول‌های فتوالکتریک»، با درجه عالی دریافت نمود.
(نقل از ویکی پدیا)

به نظر شما سن ۲۵ سالگی سن بالایی برای دریافت دکترا به حساب می آید؟
خیلی تحلیل سطحی بود به جز غرض ورزی شخصی چیز دیگری دستگیر من نشد. انتخاب چرا قبل از چاپ موضوع را بررسی و کارشناسی نمی کنید.
ریحانه
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۱:۳۲ - ۱۳۹۱/۰۹/۰۵
11
105
این مطلبی که می گذارم یه مقدار طولانی هست ولی خواهش می کنم منتشرش کنید.
ا ین که دکتر موحد می فرمایند ، ایرج حسابی در مورد پدرش غلو می کند ، درست
این که دکتر موحد می فرمایند ، ملت ایران به یه باور غلط در مورد دکتر حسابی رسیده اند ؛ این هم درست
اما باید ببینیم جامعه جهانی در مورد دکتر حسابی چی فکر می کنه ؟؟؟
من یه مثالی می آرم که گواه افکار جهانی در مورد دکتر حسابی است.
دانشگاه های خارج از کشور مخصوصا کانادا ؛ آمریکا و اروپا به یک سری افراد از کل دنیا که زمینه علمی خیلی خوبی دارن در مقطع فوق لیسانس و دکترا اسکالرشیپ ( پول کامل هزینه زندگی + یه مقداری پول اضافی به عنوان حقوق ) می دن .
این اسکالرشیپ ها به افتخار افرادی هست که در پیشبرد علم جهانی نقش ماثری داشته اند هست .
در یکی از دانشگاه های انگلیس اسکالر شیپی هست به نام دکتر حسابی ، این اسکالر شیپ به پاس خدمات دکتر حسابی تعیین شده.

Professor Hessaby Scholarship at London Metropolitan University, UK 2013

Scholarship Description: This scholarship is in honour of Professor Mahmoud Hessaby who dedicated his life to Physics, Science, Research and Teaching. Professor Hessaby was educated first in Beirut, he obtained his Biology degree at the age of seventeen. He later earned Bachelor Degree in Civil Engineering, Medicine, Mathematics and Astronomy. He continued research in Physics on “Sensitivity of Photoelectric Cells” and received his PhD in the age of twenty-five from Sorbonne University.
Objective of Scholarship: Due to his invaluable services to Science and his country he was given the title of “Father of Modern Physics”. The Dr Hessaby Foundation was established to continue all different aspects of his work, highlighting his belief that giving priority to research and researchers is the basis of scientific and industrial progress of a country.
لینک http://scholarship-positions.com/professor-hessaby-scholarship-at-london-metropolitan-university-uk-2013/2012/09/26/

این یه نمونه از افکار جهانی در مورد دکتر حسابی هس . حالا خودتون قضاوت کنید آیا آنچه را که دکتر موحد می گه درسته ؟
دکتر م کریمی
|
UNITED STATES
|
۲۱:۵۲ - ۱۳۹۱/۰۹/۰۵
29
140
من استاد دانشگاه هستم ، لطفا چهره مرد علمی ۱۹۹۰ دنیا را با کسی که نمیفهمد یک دانشمند پیر را نمیتوان مانند اساتید جوان مقیاس کرد مخدوش نکنید وگرنه انشتین نیز همینگونه در غرب مخدوش میشد.
با حرف یک فرد یک دانشمند خادم درجه یک را خراب نکنید. طبق قانون انتشارات شما وظیفه دارید مطلب مرا چاپ نمایید.
نظرات بینندگان