arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۸۴۰۲۰۲
تاریخ انتشار: ۱۱ : ۱۴ - ۰۲ دی ۱۴۰۳

پزشکیان، هلموت کُل و سخنرانی سکوت

پزشکیان می‌تواند بیاید و از وفاداری به همسرش بگوید. از ازدواج نکردن پس از فوت او. از جایگاه مهم زن در خانواده و .... اما هیچ کدام را نمی‌گوید. می‌گوید دیگر نمی‌شود سخنرانی کرد. بی‌توجه به همه مناسبات سیاسی معمول، پس از دقیقه‌ای سکوت و بغض به پایین می‌آید کنار دخترش می‌نشیند و هق هق گریه می‌کند. دخترش دست بابا را می‌فشارد. این سکوت، این گریه و این تکان خوردن شانه، همه‌اش سخنرانی او بود. از عشق و وفاداری و خانواده‌دوستی و تکریم زنان. سخنرانی امروز پزشکیان در تاریخ ماندگار شد و تبدیل شد به یکی از لحظات نمادین تاریخ اخلاق سیاسی ایران.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سید محمد سادات اخوی، محقق و مدرس دانشگاه: پرده اول: سوم ژوئن ۱۹۹۰ صدر اعظم آلمان به معبد صلح هیروشیما می رود. همانجا که سخت‌ترین فاجعه بشری توسط امریکا چند روز پس از پایان جنگ جهانی دوم اتفاق افتاد. امریکا بمب اتمی خود را بر سر کشوری می‌ریزد که چند روز قبل ارتشش تسلیم شده.
 
پرده دوم: چهل و پنج سال از بمباران اتمی گذشته. جهان، آلمان را برای این جنگ سرزنش می‌کند. هلموت کُل، صدر اعظم وقت آلمان به محل سخنرانی می‌رود. همه دنیا منتظرند که واکنش و سخنان او را بشوند. اما او روبروی همه خبرنگاران و سیاستمداران می‌ایستد. بر خلاف همه سیاستمداران، تصمیم می گیرد پنج دقیقه سکوت کند و به سخنرانی خود خاتمه دهد.
 
پرده سوم: این سخنرانی معروف می‌شود به «سخنرانی سکوت». این سخنرانی رساتر از هر کلامی، پیامی عمیق و انسانی از احترام به قربانیان جنگ و فاجعه‌های هسته‌ای بود. سکوت هلموت کُل در هیروشیما به یکی از لحظات نمادین در تاریخ دیپلماسی تبدیل شد.
 
او نمی‌خواست از کلمات برای بیان احساسات خود استفاده کند و اعتقاد داشت که در چنین موقعیتی هیچ سخنی بهتر از سکوت نمی‌تواند بیانگر عمق فاجعه و اهمیت صلح باشد. این حرکت نشان‌دهنده پشیمانی و حساسیت آلمان نسبت به پیامدهای جنگ جهانی دوم و تبعات آن بود.
 
پرده چهارم: مسعود پزشکیان به مناسبت روز زن در آذرماه به نشستی دعوت می‌شود. بسیاری از سفرا و مهمانان خارجی منتظرند تا سخنان او را بشنوند. از پخش زنده تلویزیونی تا ده‌ها رسانه و عکاس و خبرنگار منتظرند تا صحبت‌های او را منعکس کنند قبل از سخنرانی کلیپی پخش می‌شود. در انتها عکس همسر مرحوم او نیز پخش می‌شود.
 
پرده پنجم: پزشکیان می‌تواند بیاید و از وفاداری به همسرش بگوید. از ازدواج نکردن پس از فوت او. از جایگاه مهم زن در خانواده و .... اما هیچ کدام را نمی‌گوید. می‌گوید دیگر نمی‌شود سخنرانی کرد. بی‌توجه به همه مناسبات سیاسی معمول، پس از دقیقه‌ای سکوت و بغض به پایین می‌آید کنار دخترش می‌نشیند و هق هق گریه می‌کند. دخترش دست بابا را می‌فشارد. این سکوت، این گریه و این تکان خوردن شانه، همه‌اش سخنرانی او بود. از عشق و وفاداری و خانواده‌دوستی و تکریم زنان. 
 
سخنرانی امروز پزشکیان در تاریخ ماندگار شد و تبدیل شد به یکی از لحظات نمادین تاریخ اخلاق سیاسی ایران.
 
سید محمد سادات اخوی- بیست و هشت آذر ۱۴۰۳
نظرات بینندگان