arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۸۲۵۵۱۷
تاریخ انتشار: ۵۴ : ۱۲ - ۲۴ مهر ۱۴۰۳

تماشا کنید: بمب اتمی چاره کار ایران است؟

بازدارندگی هسته‌ای در بسیاری از موارد در طول تاریخ به عنوان ابزاری برای جلوگیری از جنگ‌های هسته‌ای عمل کرده است؛ اما این نظریه در دنیای امروز، با توجه به ظهور قدرت‌های هسته‌ای جدید و بحران‌های جهانی، با چالش‌هایی مواجه است. در حالی که بسیاری از تحلیل‌گران معتقدند که بازدارندگی همچنان مؤثر است، گروهی دیگر معتقدند که در شرایط فعلی، استفاده از سلاح‌های هسته‌ای می‌تواند به بحران‌های جهانی و تهدیدات غیرقابل پیش‌بینی منجر شود.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

 

سید حمزه صالحی؛ سرویس سیاست انتخاب: از زمانی که پروژه منهتن منجر به ساخت بمب اتم توسط آمریکا در سال ۱۹۴۵ شد تاکنون این سلاح به عنوان مخرب‌ترین سلاح جهانی شناخته می‌شود و موضوع هسته‌ای به پر بحث‌ترین مضوع پیرامون امنیت بین‌الملل در سراسر جهان شده است. بمب اتم یکی از ارکان شکل دهی به نظم دو قطبی جنگ سرد در چهارچوب رقابت امنیتی و ایدئولوژیک آمریکا و شوروی در قرن بیستم بود. مسئله بمب هسته‌ای و سلاح‌های کشتار جمعی همچنان یکی از موضوعات بسیار مهم در عرصه جهانی است که می‌تواند توازن رقابت‌های منطقه‌ای و جهانی را تحت‌تاثیر قرار دهد. کشور ایران نیز که بر اساس مفاد ان پی تی همواره به دنبال حق مشروع خود در استفاده از انرژی هسته‌ای برای اهداف صلح‌آمیز بوده است سال‌هاست که از طرف غرب متهم به انحراف برنامه هسته‌ای برای ساخت بمب اتمی می‌شود. به همین دلیل تحت تحریم‌های شدید بین‌المللی قرار گرفته و ضرر‌ها و آسیب‌های اقتصادی بسیاری را متحمل شده است. در این زمینه ایران و غرب در سال ۲۰۱۵ در مورد نظارت بر برنامه هسته‌ای و رفع تحریم‌های اقتصادی ایران به یک توافق چندجانبه موسوم به برجام دست یافتند که عمر آن چندان دوام نیافت و در سال ۲۰۱۸ دونالد ترامپ رئیس جمهور تندرو آمریکا که در سال ۲۰۲۴ امکان بازگشت او به کاخ سفید وجود دارد از آن خارج شد و تحریم‌ها را علیه ایران شدیدتر کرد. بعد از سال‌ها که متناسب با افزایش تحریم‌ها ایران هم تعهدات خود در برجام را کاهش داد وضعیت روابط بین ایران و غرب به سطح بالایی از بی‌اعتمادی رسیده است.

بعد از حمله هفتم اکتبر ۲۰۲۳ حماس به اسرائیل که با واکنش غیر متناسب اسرائیل روبرو شد، شدت تنش روز به روز در خاورمیانه افزایش یافت که با حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق و شهادت ۱۶ نفر از جمله سردار زاهدی وارد مرلحه بحرانی شد؛ زیرا ایران احساس کرد در صورت عدم پاسخ به جنایت اسرائیل توازن منطقه‌ای به نفع اسرائیل تغییر خواهد کرد؛ بنابراین در اواخر فروردین ۱۴۰۳ یک حمله پهپادی و موشکی گسترده به اسرائیل انجام دادکه به عملیات وعده صادق ۱ مشهور شد؛ اما بعد از آن اقدامات تهاجمی اسرائیل شدت گرفت از جمله اینکه اسماعیل هنیه رهبر سیاسی حماس را در تهران ترور کرد و در نهایت ۶ مهر ۱۴۰۳ با ترور سیدحسن نصرالله و سردار نیلفروشان ایران مجبور شد ابتکار عمل را از دست اسرائیل خارج کند. درهمین راستا ایران برای نشان دادن جدیت خود و حفظ توازن اقدامات تنبیهی جدیدی علیه اسرائیل انجام داد به همین دلیل در ۱۰ مهر ۱۴۰۳ با استفاده از ۲۰۰ موشک بالستیک به اسرائیل حمله کرد که در این جمله موشک‌های ایران توانستند با غلبه بر گنبد آهنین، زبه اهداف تعیین شده اصابت کنند.

بعد از حمله ایران اسرائیل خود را آماده پاسخ به ایران نشان داده و تهدید‌های این رژیم علیه تاسیسات هسته‌ای و مراکز حیاتی و زیرساخت‌های انرژی ایران افزایش یافته است. در چنین شرایطی برخی شخصیت‌ها از لزوم ارتقا سطح بازدارندگی کشور سخن گفته‌اند. همچنین برخی دیگر ادعا کرده‌اند در صورت حمله اسرائیل به تاسیسات زیرساختی ایران ممکن است ایران در سیاست هسته‌ای بازنگری کند. این شرایطی است که باعث بروز دیدگاه موافقان و مخالفان زیادی شده است. در ادامه قبل از آنکه نظرات مهم‌ترین نظریه‌پردازان موافق و مخالف جهان پیرامون بازدارندگی اتمی را مطرح کنیم به صورت مختصر به مراحل ساخت بمب اتم اشاره می‌شود که فازغ از جزییات پیچیده فنی که در هر مرحله وجود دارد می‌توان آن را در شش گام معرفی کرد:

۱- استخراج و غنی‌سازی اورانیوم یا پلوتونیوم:

ابتدا باید ماده‌ای قابل شکافت مثل اورانیوم -۲۳۵ یا پلوتونیوم -۲۳۹ تهیه شود. این مواد به صورت طبیعی کمیاب هستند و باید با استفاده از فرآیند‌های پیچیده‌ای مثل غنی‌سازی اورانیوم تهیه شوند. 

۲- ساخت هسته شکافت‌پذیر:

ماده شکافت‌پذیر (اورانیوم یا پلوتونیوم) به شکل یک کره یا مجموعه‌ای از قطعات کوچک‌تر در مرکز بمب قرار می‌گیرد.

۳- سیستم انفجار متقارن (لنز‌های انفجاری):

برای شروع واکنش زنجیره‌ای هسته‌ای، انفجار‌های معمولی (مثل مواد منفجره شیمیایی) به صورت متقارن در اطراف هسته تنظیم می‌شوند. این انفجار باعث فشرده‌سازی هسته و شروع واکنش شکافت هسته‌ای می‌شود.

۴- شروع واکنش زنجیره‌ای:

با فشرده شدن هسته، واکنش زنجیره‌ای هسته‌ای آغاز می‌شود که در آن هسته‌های اورانیوم یا پلوتونیوم شکسته شده و انرژی عظیمی آزاد می‌شود.

۵- سیستم ایمنی و کنترل:

بمب‌ها معمولاً مجهز به سیستم‌های ایمنی هستند که فقط در شرایط خاص، مثل انفجار اولیه، اجازه شروع واکنش هسته‌ای را می‌دهند.

۶- انفجار و آزادسازی انرژی:

با شروع واکنش شکافت، انرژی هسته‌ای به صورت انفجار شدید و آزاد شدن گرما و تابش عظیم منتشر می‌شود. این فرآیند‌ها بسیار پیچیده هستند و نیاز به دانش تخصصی و منابع خاص دارند.

بعد از مرور مختصر مراحل ساخت بمب اتمی به این می‌پردازیم که آیا داشتن بمب اتم موجب بازدارندگی می‌شود یا خیر؟ عده‎‌ای با اشاره به شرایط فعلی جهانی و اینکه قدرت‌های بزرگ از بعد از جنگ جهانی دوم وارد جنگ با همدیگر نشده‌اند، بمب اتم را دارای بازدارندگی می‌دانند. عده‌ای دیگر با توجه به فروپاشی شوروی و نیز حملات اوکراین به خاک روسیه داشتن بمب اتم را لزوما دارای بازدارندگی نهایی و تضمین تمامیت ارضی قلمداد نمی‌کنند. اگرچه در مقابل عده‌ای هم معتقدند اگر روسیه بمب اتم نداشت با برخورد شدید غرب روبرو میشد. بخش مهمی از استدلال مخالفان این است که حتی در صورتی که بمب اتم باعث تضمین امنیت فیزیکی شود؛ اما ممکن است باعث عقب افتادگی کشور شود که کره شمالی نمونه برجسته آن است؛ زیرا این کشور با وجود داشتن بمب اتم؛ اما در وضعیت بسیار وخیم اقتصادی به سر می‌برد. چنین استدلال‌هایی در مورد اقدام احتمالی ایران در مورد ساخت بمب هسته‌ای هم مطرح است. عده‌ای معتقدند در صورت ساختن بمب اتم ایران می‌تواند با ایجاد بازدارندگی از موضع بالاتر متافع خود را پیگیری کند و حتی راحت‌تر با غرب به مذاکره بپردازد؛ اما عده‌ای دیگر معتقدند ساخت بمب اتم و یا اقدام به آزمایش بمب هسته‌ای به احتمال قوی باعث حمله نظانی آمریکا و متحدانش به ایران خواهد شد؛ بنابراین رفتن در مسیر ساختن بمب نه تنها امنیت را تضمین نخواهد کرد؛ بلکه کشور را با سرنوشت نامعلومی روبرو خواهد کرد. موافقان ساخت بمب اتم معتقدند به سبب موقعیت ژئوپلیتیک ایران که از موقعیت ممتازی برخوردار است و جهان نمی‌تواند مانند کره شمالی ایران را نادیده بگیرد، در نهایت غرب لاجرم با ایران هسته‌ای کنار خواهد آمد؛ اما مخالفان معتقدند حتی اگر اقدام ایران به یاختم بمب باعث حمله نظامی به کشور نشود؛ ولی همانطور که تاکنون تحریم‌ها باعث عقب افتادگی کشور از لحاظ اقتصادی شده است با شدت گرفتن آن‌ها ایران بیش از پیش از رقبای منطقه‌ای عقب خواهد افتاد و به علاوه سایر کشور‌های منطقه هم به سمت ساخت بمب هسته‌ای خواهند رفت و زمینه‌ساز یک مسابقه تسلیحاتی در منطقه خواهد شد که این شرایط برای یک ایران تحریم شده که اقتصاد ضعیفی هم دارد هزینه‌های سنگینی در پی خواهد داشت و ممکن است پایداری اجتماعی جامعه را با چالش جدی روبرو کند. همچنین همان‌طور که کشور‌های منطقه به بهانه دستیابی ایران به غنی‌سازی بدون دادن هزینه در حال دریافت امتیاز‌های هسته‌ای از کشور‌های تحریم کننده ایران هستند؛ اگیر ایران بمب اتم داشته باشد باز هم آن‌ها با هزینه ایران و بدون تحریم یا حداقل با هزینه خیلی کم به سلاح‌های هسته‌ای هم دسترسی پیدا خواهند کرد. به‌طور کلی بازدارندگی اتمی موضوعی است که به شدت در میان نظریه‌پردازان روابط بین‌الملل و امنیت جهانی مورد بحث قرار گرفته است و در ایران هم موافقان و مخالفان مهمی که به مهم‌ترین استدلال‌های آن‌ها اشاره شد دارد. در ادامه هم برای بررسی بیشتر ابعاد این مسئله به دیدگاه‌های نظریه‌پردازان مشهور بین‌المللی پیرامون بازدارندگی هسته‌ای در دو گروه موافقان و مخالفان اشاره خواهیم کرد.

نظریه پردازان موافق بازدارندگی اتمی

۱- کنت والتز 

والتز، از نظریه‌پردازان برجسته مکتب واقع‌گرایی ساختاری، بر این باور است که بازدارندگی هسته‌ای باعث ایجاد ثبات میان قدرت‌های بزرگ می‌شود. او معتقد است که وجود سلاح‌های هسته‌ای نوعی «ثبات» در سیستم بین‌الملل به وجود می‌آورد که ثبات ناشی از ترس خواهد بود؛ زیرا کشور‌ها از هزینه‌های عظیم و ویرانگر جنگ هسته‌ای آگاه هستند و به همین دلیل از هر گونه درگیری مستقیم پرهیز می‌کنند. به اعتقاد والتز، سلاح‌های هسته‌ای جلوی جنگ‌های بزرگ و به ویژه جنگ‌های جهانی را می‌گیرد، زیرا کشور‌ها می‌دانند که جنگ هسته‌ای منجر به نابودی دو طرف خواهد شد. این نظریه به «صلح از طریق قدرت» معروف است، جایی که تهدید به استفاده از سلاح‌های هسته‌ای به اندازه استفاده واقعی از آن‌ها بازدارندگی ایجاد می‌کند. 

در واقع به دلیل این که جنگ هسته‌ای منجر به ویرانی‌های غیرقابل تصور خواهد شد، کشور‌ها ترجیح می‌دهند درگیر جنگ‌های بزرگ نشوند و این امر باعث ثبات جهانی می‌شود. والتز تأکید می‌کند که حتی کشور‌های کوچک نیز با داشتن سلاح هسته‌ای می‌توانند امنیت خود را تضمین کنند، زیرا دشمنان بالقوه‌شان از عواقب استفاده از سلاح‌های هسته‌ای آگاه هستند. این نظریه به نام «صلح هسته‌ای» نیز شناخته می‌شود که در آن، رقابت تسلیحاتی ممکن است به صلح پایدار منجر شود.

۲- توماس شلینگ

شلینگ، یکی از پیشگامان نظریه بازی‌ها که با نظریه «استراتژی اجبار»، «دیپلماسی تهدید» یا «تهدید موثر» شناخته می‌شود. معتقد است که بازدارندگی از طریق تهدید معتبر به کار می‌رود. در نظریه او، نیازی نیست که کشور‌ها حتماً از سلاح‌های هسته‌ای استفاده کنند، بلکه تنها تهدید به استفاده از این سلاح‌ها کافی است تا دشمنان از اقدامات خصمانه خود دست بکشند. شلینگ استدلال می‌کند که بازدارندگی یک بازی استراتژیک است که در آن کشور‌ها با تهدیدات معتبر، رفتار‌های طرف مقابل را کنترل می‌کنند. این «بازی بازدارندگی» یکی از اصلی‌ترین عوامل جلوگیری از درگیری‌های هسته‌ای در دوران جنگ سرد بود.

شلینگ در کتاب معروف خود «استراتژی تعارض» (۱۹۶۰) همانطور که اشاره شد توضیح می‌دهد که حتی تهدید به استفاده از سلاح‌های هسته‌ای می‌تواند دشمنان را از حمله باز دارد. او به مثال بحران موشکی کوبا اشاره می‌کند که در آن، تهدید به جنگ هسته‌ای توانست از تشدید درگیری جلوگیری کند.

۳- برنارد برودی

برودی، یکی از اولین نظریه‌پردازانی که درباره اهمیت بازدارندگی هسته‌ای نوشته است. او بر این باور است که با ظهور سلاح‌های هسته‌ای، نقش نیروی نظامی به کلی تغییر کرده است و می‌گوید هدف اصلی ارتش‌ها دیگر پیروزی در جنگ نیست، بلکه جلوگیری از جنگ است. برودی پس از پایان جنگ جهانی دوم استدلال کرد که در جهان هسته‌ای، هدف ارتش‌ها باید جلوگیری از جنگ‌های جهانی باشد، زیرا نتایج جنگ هسته‌ای برای تمام طرف‌ها ویرانگر خواهد بود. او تأکید کرد بازدارندگی هسته‌ای به جلوگیری از جنگ جهانی سوم کمک کرده است.

۴- رابرت جرویس

جرویس هم معتقد است که بازدارندگی هسته‌ای به دلیل ترس از نابودی متقابل کار می‌کند. او توضیح می‌دهد که قدرت‌های هسته‌ای از جنگ مستقیم پرهیز می‌کنند، زیرا جنگ منجر به نابودی دو طرف خواهد شد. او در توضیح می‌دهد که اگر کشور‌ها بدانند که حتی یک حمله محدود هسته‌ای می‌تواند منجر به نابودی کامل شود، از درگیری پرهیز می‌کنند.

۵- هنری کیسینجر

کیسینجر، دیپلمات و نظریه‌پرداز معروف، بر این باور است که بازدارندگی هسته‌ای در دوران جنگ سرد نقش حیاتی در جلوگیری از جنگ مستقیم بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی داشت. او تأکید دارد که بازدارندگی هسته‌ای به عنوان ابزار دیپلماتیک برای کنترل رفتار قدرت‌های دیگر استفاده می‌شود. او معتقد است که سلاح‌های هسته‌ای باعث کاهش تمایل قدرت‌های بزرگ به جنگ شدند و بازدارندگی هسته‌ای یک عنصر کلیدی در سیاست خارجی ایالات متحده طی دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ بود.

نظریه پردازان مخالف بازدارندگی اتم

۱- برنارد لاون

لاون، یکی از بنیان‌گذاران سازمان «پزشکان علیه جنگ هسته‌ای»، معتقد است که بازدارندگی هسته‌ای ناپایدار است و کوچکترین اشتباه یا تصادف می‌تواند منجر به فاجعه شود. او هشدار می‌دهد که سیستم‌های بازدارندگی بسیار پیچیده هستند و در شرایط بحران، ممکن است نتوانند جلوی اشتباهات محاسباتی را بگیرند. او بر این باور است که وجود سلاح‌های هسته‌ای و سیستم‌های پیچیده فرماندهی و کنترل، خطرات زیادی را ایجاد می‌کند و احتمال یک اشتباه هسته‌ای فاجعه‌بار را افزایش می‌دهد.

۲- الکسی آرباتوف

آرباتوف، کارشناس برجسته امنیت بین‌الملل و کنترل تسلیحات از روسیه، معتقد است که بازدارندگی هسته‌ای یک سیستم ناپایدار است که می‌تواند به اشتباهات فاجعه‌بار منجر شود. او تاکید دارد که هرچند بازدارندگی ممکن است در گذشته مانع از جنگ شده باشد، اما آینده چنین تضمینی ندارد. او معتقد است که وجود سلاح‌های هسته‌ای همیشه خطر خطا‌های محاسباتی، تصادفی یا حتی اقدامات عمدی غیرمنتظره را به همراه دارد. او هشدار می‌دهد که شرایط ناپایدار سیاسی و نظامی می‌تواند منجر به تصمیم‌گیری‌های اشتباه شود و بازدارندگی هسته‌ای نمی‌تواند امنیت بلندمدت را تضمین کند.

۲- سیدنی درل

سیدنی درل، فیزیکدان برجسته و فعال در حوزه خلع سلاح هسته‌ای آمریکایی، معتقد است که سلاح‌های هسته‌ای حتی در صورت عدم استفاده نیز تهدیدی بزرگ برای امنیت جهانی هستند. او تاکید دارد که وجود این سلاح‌ها همیشه خطر استفاده تصادفی، خطا‌های انسانی یا مشکلات فنی را به دنبال دارد او هشدار می‌دهد که اشتباهات در تصمیم‌گیری‌ها یا سوءتفاهم‌ها در شرایط بحرانی می‌توانند به سرعت به استفاده از سلاح‌های هسته‌ای منجر شوند. او تأکید دارد که بازدارندگی هسته‌ای، به جای جلوگیری از درگیری، تنش و نگرانی‌های بیشتری را برای کشور‌های دارنده این سلاح‌ها ایجاد می‌کند.

۳- برونیسلاو مالینوفسکی

مالینوفسکی، نظریه‌پرداز اجتماعی و مردم‌شناس لهستانی که دارای دکترای ریاضی و فیزیک هم بود، دیدگاه منتقدانه‌ای نسبت به بازدارندگی هسته‌ای دارد. او معتقد است که این نوع از بازدارندگی باعث افزایش بی‌اعتمادی میان کشور‌ها و ایجاد رقابت تسلیحاتی بی‌پایان می‌شود. او استدلال می‌کند که وجود سلاح‌های هسته‌ای نمی‌تواند صلح پایدار را به ارمغان بیاورد، بلکه موجب ایجاد نظامی ناپایدار و رقابت تسلیحاتی می‌شود که در نهایت می‌تواند به جنگ منجر شود. به عقیده او، تنها راهکار برای کاهش تنش‌ها، خلع سلاح و حرکت به سمت صلح جهانی است.

۴- مایکل رینولدز 

رینودلز کارشناس کنترل تسلیحات از بریتانیا، بر این باور است که بازدارندگی هسته‌ای تنها یک توهم از امنیت است و در واقع خطرات بیشتری برای جامعه جهانی ایجاد می‌کند. او معتقد است که این استراتژی کشور‌های بیشتری را به سمت توسعه سلاح‌های هسته‌ای سوق داده است. به اعتقاد رینولدز، بازدارندگی هسته‌ای به جای ایجاد صلح و ثبات، رقابت تسلیحاتی و خطر جنگ را افزایش داده است. او تأکید دارد که استفاده از تهدید هسته‌ای در سیاست خارجی باعث شده تا کشور‌ها به سمت تسلیحات بیشتری حرکت کنند، که این خود می‌تواند به افزایش احتمال جنگ هسته‌ای منجر شود.

۵- تئودور تیلور

تیلور، دانشمند هسته‌ای و از پیشگامان طراحی سلاح‌های هسته‌ای کوچک‌تر، به تدریج به مخالف بازدارندگی هسته‌ای تبدیل شد. او معتقد است که خطرات ناشی از اشتباهات، خطا‌های فنی یا تصمیمات سیاسی نابجا بسیار بیشتر از مزایای بازدارندگی است. او در اواخر دوران حرفه‌ای خود به یکی از مدافعان برجسته خلع سلاح تبدیل شد و هشدار داد که حتی کوچک‌ترین اشتباه در مدیریت سلاح‌های هسته‌ای می‌تواند به فاجعه‌ای بزرگ منجر شود. او تأکید داشت که بازدارندگی هسته‌ای ناپایدار است و به جای ایجاد امنیت، خطراتی جدی برای بشریت ایجاد می‌کند.

 

 نتیجه‌گیری

نظریه بازدارندگی هسته‌ای در دوران جنگ سرد به عنوان ابزاری برای پیشگیری از جنگ و کاهش خطرات جنگ هسته‌ای معرفی شد. این نظریه به ویژه در قالب «بازدارندگی متقابل» مطرح شد که بر اساس آن دو کشور هسته‌ای قادر به انجام حمله هسته‌ای به یکدیگر نیستند، زیرا هر یک از طرفین به خوبی می‌دانند که حمله به طرف مقابل موجب نابودی خود آن‌ها نیز خواهد شد. به رغم این که در دوره جنگ سرد این نوع بازدارندگی تا حدی مؤثر بود، در دنیای امروز با ظهور قدرت‌های هسته‌ای جدید و پیچیدگی‌های دنیای نوین، بسیاری از تحلیل‌گران و نظریه‌پردازان امنیتی به بررسی محدودیت‌ها و خطرات این مدل از بازدارندگی پرداخته‌اند. 

برای مثال موافقان بازدارندگی هسته‌ای معتقدند در جنگ هند و پاکستان در سال ۱۹۹۹، هرچند که دو کشور درگیر جنگ‌های مرزی شدند، تهدیدات هسته‌ای مانع از تشدید درگیری به یک جنگ هسته‌ای شد؛ اما مخالفان معتقدند ظهور دولت‌های هسته‌ای جدید مانند کره شمالی و پاکستان، که گاهی دچار تصمیم‌گیری‌های احساسی می‌شوند، می‌تواند برعکس تصورات موجب خطرات جدی برای امنیت جهانی شود. 

همچنین همانطور که اشاره شد در بحران اوکراین و جنگ‌های اخیر در اروپا، تهدید به استفاده از سلاح هسته‌ای از سوی روسیه نقش مهمی در جلوگیری از تشدید برخورد مستقیم قدرت‌های هسته‌ای با یکدیگر داشته است؛ اما برخی منتقدان استدلال می‌کنند که در عصر حاضر، سلاح‌های هسته‌ای نه تنها بازدارندگی ندارند، بلکه رقابت‌های هسته‌ای بین کشور‌های مختلف، مانند ایران و عربستان، می‌تواند منجر به تشدید خطرات در منطقه شود.

در نهایت باید گفت بازدارندگی هسته‌ای در بسیاری از موارد در طول تاریخ به عنوان ابزاری برای جلوگیری از جنگ‌های هسته‌ای عمل کرده است؛ اما این نظریه در دنیای امروز، با توجه به ظهور قدرت‌های هسته‌ای جدید و بحران‌های جهانی، با چالش‌هایی مواجه است. در حالی که بسیاری از تحلیل‌گران معتقدند که بازدارندگی همچنان مؤثر است، گروهی دیگر معتقدند که در شرایط فعلی، استفاده از سلاح‌های هسته‌ای می‌تواند به بحران‌های جهانی و تهدیدات غیرقابل پیش‌بینی منجر شود.

نظرات بینندگان