پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سرویس تاریخ «انتخاب»: اسدالله علم (۱ مرداد ۱۲۹۸ بیرجند – ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ نیویورک)، یکی از مهمترین چهرههای سیاسی دوران محمدرضا شاه، وزیر دربار از ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ و نخستوزیر ایران از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ بود.
«انتخاب» هر شب یادداشتهای روزنوشت علم را منتشر میکند.
جمعه ۱۴ فروردین ۱۳۴۹: صبح مطابق معمول به فرح آباد رفتم. دو ساعت و نیم سوار شدم. خوشبختانه با آن که اسب زیاد تاختم اسب سرکشی نبود، زیاد خسته ام نکرد. والاحضرت همایونی در حدود ساعت یازده و نیم تشریف آوردند. يک ساعتی بسیار خوب سوار شدند. با آن که یازده سال بیشتر ندارند خوب سوار می شوند.
سر ناهار و شام هر دو رفتم. مطلب مهمی مذاکره شد. مطلبی سفیر انگلیس به من تلفن کرده بود که جالب بود، سر شام عرض کردم. آن این بود که آرائی که در این چند روزه در بحرین به نماینده اوتانت دبیرکل سازمان ملل اعلام شده، اغلب این است: استقلال می خواهیم و می خواهیم که با ایران همکاری نزدیک داشته باشیم. اگر اکثریت این را بگویند ممکن است احیاناً زمینه (روابط ویژه) special Relationships بين ما و بحرین پیدا بشود...
این دفتر را که در مقدمه سال نو می بندم بی مناسبت نمی دانم شعری را که دیشب در دیوان اقبال پاکستانی جلب نظرم کرد این جا بنویسم:
شب درویش اگر با غم نان می گذرد
روز منعم به غم سود و زیان میگذرد
عمر درویش و توانگر به حقیقت نگری
هر دو با سوز دل و رنج روان می گذرد
شادمان باش و مخور هیچ غم از سود و زیان
که جهان گاه چنین گاه چنان می گذرد
از شب عید تاکنون در هیچ یک از نقاط ایران باران نباریده است. اوقات شاهنشاه از این بابت خیلی تلخ است.