سرویس تاریخ «انتخاب»: برخیز و اول تو بکش: تاریخ مخفی ترورهای هدفمند اسرائیل؛ کتابی است که در سال ۲۰۱۸ میلادی به قلم رونن برگمن نوشته شدهاست. این کتاب تاریخچه ترورهای مخفی موساد است. نویسنده که خبرنگار روزنامه یدیعوت آحارانوت و از نویسندگان ارشد سابق بخش نظامی روزنامه «هاآرتص» است، از طریق مصاحبه با افراد مطلع و بررسی اسناد تلاش کردهاست که تاریخچهای از عملیات ترور مخفیانه اسرائیل را ارائه دهد. «انتخاب» روزانه بخشهایی از این کتاب را در ساعت 6 عصر منتشر خواهد کرد.
تجدید فعالیت در ایران
کیانوری: با پیروزی انقلاب و پیدایش شرایط جدید سیاسی در ایران، از اول فروردین ۱۳۵۸ تا آخر اردیبهشت همان سال همه کادرهایی که داوطلب بازگشت به ایران بودند مهاجرت را ترک کرده و به کشور بازگشتند. من شخصاً روز ۲۸ اردیبهشت ۱۳۵۸ به تهران بازگشتم همسرم، مریم که عضو کمیته مرکزی بود اوایل فروردین به ایران آمده و فعالیتهای اولیه تشکیلات دمکراتیک زنان را آغاز کرده بود.
زمانی که من به ایران آمدم کار اساسی تجدید سازمان حزب انجام شده بود. همانطور که گفتهام. در اوایل اسفندماه ۱۳۵۷ فرج الله میزانی به تهران اعزام شد. او به کمک علی خاوری و آن اعضای سازمان افسری حزب که پس از ۲۵ سال از زندان شاه آزاد شده بودند (عباس حجری بجستانی، محمد علی عمویی، رضا شلتوکی، ابوتراب باقرزاده، تقی کی منش و محمد اسماعیل ذو القدر) و تعدادی از زندانیان تودهای که هر یک ۱۰ - ۱۵ سال در زندان بودند (مانند آصف رزم دیده صابر محمدزاده هدایت الله معلم گاگیک آوانسیان و غیره) سازماندهی تشکیلات حزب در ایران و تجدید انتشار روزنامه مردم را آغاز کرده بود. در خیابان ۱۶ آذر. روبروی ساختمان دانشکده فنی دانشگاه تهران نیز ساختمانی به عنوان دفتر مرکزی حزب تهیه شده بود. این ساختمان به یکی از اعضای سابق حزب مهندس جمشید هرمز برادر محمود هرمز از فعالین قدیمی حزب تعلق داشت او این ساختمان را با وام مفصلی که از بانک و مقداری هم از برادرش گرفته بود ساخته بود و زمانی که آن را به اجاره ما داد هنوز تکمیل نشده بود.
این ساختمان به حزب تعلق نداشت؟
کیانوری: خیر حزب یک شاهی هم در این ساختمان سهم نداشت. این ساختمان نتیجه زحمات ۱۵ ساله مهندس هرمز و تمام ثروت او و خانمش بود.
پس از رسیدن من به تهران کار رهبری حزب منظم شد و جلسات هیئت اجرائیه تشکیل گردید پس از مدتی ما نام هیئت اجرائیه را به هیئت سیاسی تغییر دادیم. در آن زمان همه اعضای هیئت دبیران بجز انوشیروان ابراهیمی که مسئول تشکیلات آذربایجان بود. در تهران بودند و جلسات هیئت دبیران حداقل هفتهای یک بار و در صورت لزوم هر روز تشکیل میشد و بدون استثناء کلیه تصمیمات به صورت جمعی گرفته میشد جلسات هیئت سیاسی هر دو هفته یک بار گاهی از اوقات در دفتر حزب و گاهی در خارج از آن تشکیل میشد. مدت کوتاهی پس از ورود من به تهران هیئت سیاسی تصمیم گرفت که چند نفر به ترکیب هیئت دبیران و هیئت سیاسی اضافه شوند. بدین ترتیب، طبری، عمویی خاوری و حجری به هیئت دبیران و شلتوکی با قرزاده ذوالقدر کی منش به هیئت سیاسی وارد شدند.
اعضای هیئت دبیران عضو هیئت سیاسی نیز محسوب میشدند علاوه بر حزب سازمان جوانان تشکیلات دمکراتیک زنان و سایر سازمانهای جنبی حزب فعالیت خود را شروع کرده و به پیش میرفتند. عدهای از نویسندگان، معروف که در گذشته عضو حزب بودند نیز در پیرامون حزب جمع شدند؛ مانند به آذین هوشنگ ابتهاج و سیاوش کسرایی
در این زمان تعداد اعضای حزب توده چقدر بود؟
کیانوری: ما قبل از انقلاب سازمان نوید و تعدادی گروههای مخفی را داشتیم که بیشتر اعضای آنها دانشجو بودند و تعدادشان حدود ۴۰۰ - ۵۰۰ نفر میشد. در آغاز تعدادی از این افراد به سازمان علنی حزب پیوستند ولی پس از مدت کوتاهی ما عده زیادی از آنها را به سازمان مخفی منتقل کردیم تعداد اعضای علنی حزب نیز در همین حدود بود. بدین ترتیب، در آغاز فعالیت حزب در ایران سازمان ما حدود ۱۰۰۰ نفر عضو داشت که البته این رقم به سرعت افزایش یافت.
تعداد اعضای سازمانهای علنی و مخفی حزب در زمان انحلال یعنی اوایل سال ۱۳۶۲ چند نفر بود؟
کیانوری: به یاد ندارم باید در آرشیو این سازمانها که هنگام اشغال دفاتر مرکزیشان به دست مقامات جمهوری اسلامی افتاده جستجو کرد.
فعالیت در شهرستانها به چه شکل بود؟
کیانوری: در برخی شهرستانها نیز ما از قبل واحدهای کوچکی به صورت مخفی داشتیم (مانند آذربایجان، اصفهان و فارس) در تجدید سازمان حزب تقی کی منش به عنوان مسئول شعبه شهرستانها تعیین شد و بلافاصله مسئولین سازمانهای حزب در استانها نیز تعیین شدند. ابراهیمی در آذربایجان کار میکرد در سایر مراکز استانها نیز افرادی را فرستادیم. برای مثال، امیر خسروی مدتی به خوزستان رفت، فرهاد فرجاد مدتی مسئول اصفهان بود و مهندس محمد اسمنی - مهندس شیمی و از افرادی بود که از دوران دانشجویی در آلمان با ما کار میکرد را به شیراز فرستادیم.
در تشکیلات آذربایجان اعضای سابق فرقه هم فعالیت داشتند؟
کیانوری: خیر سازمان ما در آذربایجان کاملاً بر نسل جوان منکی بود. ابتدا قرار بود که از کادر رهبری فرقه دمکرات آذربایجان لاهرودی و چند نفر دیگر که جوانتر بودند به ایران بیایند، ولی نه لاهرودی آمد و نه دیگران آنها چند نفر را فرستادند که به علت کار بدشان مجبور آنها را به باکو برگردانیم، بنابراین سازمان ما در آذربایجان یک سازمان جوان و فاقد پیوند با فرقه بود.