سرویس تاریخ «انتخاب»: برخیز و اول تو بکش: تاریخ مخفی ترورهای هدفمند اسرائیل؛ کتابی است که در سال ۲۰۱۸ میلادی به قلم رونن برگمن نوشته شدهاست. این کتاب تاریخچه ترورهای مخفی موساد است. نویسنده که خبرنگار روزنامه یدیعوت آحارانوت و از نویسندگان ارشد سابق بخش نظامی روزنامه «هاآرتص» است، از طریق مصاحبه با افراد مطلع و بررسی اسناد تلاش کردهاست که تاریخچهای از عملیات ترور مخفیانه اسرائیل را ارائه دهد. «انتخاب» روزانه بخشهایی از این کتاب را در ساعت 6 عصر منتشر خواهد کرد.
ترکیب و همسانسازی دو سامانه اطلاعاتی و عملیاتی یک پیشرفت شگرف بود. پهپادها پیشتر ارزش خود را در بحث جمعآوری اطلاعات ثابت کرده بودند؛ اما حالا از نقش پشتیبانی صرف به نقش ابزار درگیری مستقیم تبدیل شده بودند. اواخر سال ۱۹۹۱ اسکادران ۲۰۰ به تمرین با خلبانان آپاچیهای اسکادران ۱۱۳ معروف به زنبور وحشی مشغول شدند. در میان اعضای نیروی هوایی، به ویژه بین خلبانان آموزش دیده که مدتها تاکتیکهای ویژه نبرد را تمرین کرده بودند، افراد شکاکی وجود داشت ایده رباتهای پرنده در جنگ ایدهای مؤثر به نظر میرسید؛ اما برای این افراد شکاک ایدهای نامعقول و مضحک بود.
اما در دسامبر ۱۹۹۱؛ یک سری مانورهای آزمایشی با استفاده از خودروهایی به عنوان اهداف در جادههای اسرائیل انجام شد سه یا چهار پهپاد به پرواز درآمدند و یک خودرو تصادفی به عنوان هدف برای این هواپیماهای بدون سرنشین انتخاب شد تا آن را با دوربین تعقیب کنند و تصاویر را به مرکز کنترل و فرماندهی بفرستند. سپس خودرو با اشعه لیزر مشخص و پس از چند مایل تعقیب دو بالگرد آپاچی به عملیات ملحق میشد و کل گروه همزمان با قفل شدن سنسورهای آپاچی روی هدف که با اشعه لیزر پهپاد مشخص شده بود مرحله عبور از باتون را تمرین میکردند. در لحظهای که آپاچی نشان میداد هدف قفل شده؛ عملیات تمرینی تمام میشد.
اما شبیهسازی شلیک موشک به خودروها در جادههای خودی یک مسأله و کشتن هدف زنده در خاک دشمن مسأله دیگری بود در یک عملیات بمباران عادی در جنوب لبنان در اکتبر ۱۹۸۶؛ یکی از بمبهای رها شده از یک جنگنده اف ۴- زودتر از موعد منفجر شد و یکی از بالهای هواپیما را از بین برد. دو سرنشین هواپیما خروج اضطراری کردند و در خاک دشمن فرود آمدند. خلبان اصلی با یک بالگرد کبرای نیروی هوایی اسرائیل نجات پیدا کرد؛ اما پیش از نجات در چتر نجات خود آویزان شد و زیر آتش نیروهای حزب الله قرار گرفت ولی کمک خلبان رون آراد پیدا نشد.
اسرائیلیها اهمیت زیادی برای احکام مذهبی یهود درباره استرداد اسرا قائل بودند. این یک اصل اسرائیلی است که هر کاری که ممکن است برای برگرداندن مفقودین و اسرا به وطن باید انجام داد مفقود شدن یک افسر نیروی هوایی در خاک دشمن و اسارت در دست حزب الله ضربه سهمگینی بود.
تعجبی ندارد که بزرگترین عملیات نجات در تاریخ اسرائیل برای پیدا کردن آراد انجام شود. یکی از افسران موساد که در عملیات گرمای بدن شرکت داشت میگوید: این بزرگترین عملیات جستجو بود که در تاریخ معاصر برای پیدا کردن یک نفر انجام شده است سنگی نبود که زیر آن را نگشته باشیم منبعی نبود که جذب نکرده باشیم رشوهای نبود که پرداخت نکرده باشیم و هیچ اطلاعاتی نبود که بررسی نکرده باشیم، اما این تلاشها به هیچ نتیجهای نرسید آزاد سال به سال از یک گروه شبه نظامی به گروهی دیگر منتقل شده بود سال ۱۹۸۹ یعنی سه سال پس از ناپدید شدن آراد اسرائیل دو مقام نسبتاً دون پایه حزب الله را ربود تا شاید بتواند از محل آراد اطلاع پیدا کند یکی از آنها عبدالکریم عبید نامزد جانشینی شیخ راغب حرب به عنوان روحانی ارشد حزب الله در جنوب لبنان بود بازجوییها به جایی نرسید و حزب الله به پیشنهاد مذاکره برای مبادله با بی میلی پاسخ داد. اشتباهها بی توجهی و بدشانسی تا حدودی موجب شدند جستجو برای پیدا کردن آراد سخت پیش برود؛ اما این جستجوی مداوم در واقع حاکی از ناتوانی اسرائیل در نفوذ به حزب الله یا نهادهای اطلاعاتی ایران بود که از آن حمایت میکردند.