متهم که مردی جوان است ابتدا منکر همه چیز بود اما شهادت یک شاهد و آثار برجای مانده روی لباس‌های کودک نشان داد او مورد تجاوز قرار گرفته است.
یک سال قبل مردی به پلیس شکایت برد و مدعی شد کودک 5 ساله‌اش مورد آزار قرار گرفته است. او به ماموران گفت: پسرم با وضع آشفته‌ای به خانه آمد. او به شدت گریه می‌کرد و سر و وضع بسیار بدی داشت. وقتی از او جویا شدم که چه شده است گفت که حامد یکی از اوباش محل به او تعرض کرده است.
با توجه به اینکه مساله تجاوز مطرح بود، پرونده به صورت مستقیم به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده و متهم بازداشت شد. او مورد تحقیق قرار گرفت و مدعی شد هیچ رابطه‌ای با پسر 5 ساله نداشته است. او گفت: این پسربچه خیلی بازیگوش بود و حیوانات را اذیت می‌کرد. او را کتک زدم که دیگر این کار را نکند اما پدرش برای تلافی کتک زدن من مدعی است به بچه‌اش تجاوز کرده‌ام.
چند روز بعد پدر قربانی شاهدی را به دادگاه معرفی کرد. این مرد گفت: من دیدم که حامد پسربچه را به داخل گاوداری کشاند. چند دقیقه بعد پسربچه با وضعیتی آشفته و در حالیکه گریه می‌کرد از گاوداری بیرون آمد.
شهادت این شاهد در حالی بود که پزشکی قانونی تایید کرده بود دی‌ان‌ای متهم روی لباس‌های پسربچه پیدا شده است.
به این ترتیب جلسه محاکمه مرد جوان برگزار شد. هرچند او همچنان منکر همه چیز بود اما پسربچه جزئیاتی را از آنچه اتفاق افتاده بود به دادگاه گفت. این کودک گفت: حامد به بهانه نشان دادن سگ مرا به داخل دامداری کشاند و آزارم داد.
وقتی متهم روبه‌روی قضات ایستاد، جرمش را گردن نگرفت و گفت: من پسربچه را آزار نداده‌ام. او با دوستانش همیشه در حوالی دامداری بازی می‌کرد. ممکن است بچه‌های دیگر او را اذیت کرده باشند.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرک‌های موجود در پرونده متهم را به اعدام محکوم کردند.
