حسین شریعتمداری در یادداشتی با عنوان «مراقب باشید آب را گِل نکنند!» در کیهان خطاب به پزشکیان نوشت: به بیانیه جبهه اصلاحات و مقالات و اظهارنظر مدعیان اصلاحات نیم نگاهی بیندازید. دقیقاً همسو با دشمنان بیرونی اصرار دارند که از واکنش و انتقام در مقابل جنایت هولناک اسرائیل صرفنظر کنیم! و با لطایفالحیل این خواسته نامشروع و دشمنپسند خود را در پوشش «اسرائيل سزاوار تنبيه جهانى است»! پنهان میکنند. یعنی تنبیه اسرائیل را به شورای امنیت سازمان ملل بسپارید! و...
۱- شاید رئیسجمهور محترم کشورمان با خواندن این وجیزه ابرو در هم بکشند و نگارنده را ملامت کنند که این نوشته را چرا نوشتهای؟! ولی آنچه در این مختصر آمده است به وضوح نشان میدهد که از سر دلسوزی و خیرخواهی برای جناب ایشان و با انگیزه موفقیت دولتی است که درپی تشکیل آن هستند. ماجرا پیچیده نیست و در دو کلمه خلاصه شده است و آن این که، دیدگاه و بینش و منش بسیاری از اطرافیان و مخصوصاً تصمیمگیرندگانی که در کنار ایشان به صف شدهاند، با دیدگاه و بینش جناب پزشکیان که بارها به صراحت اعلام کردهاند نه فقط متفاوت بلکه در برخی از مبانی و اصول، متناقض است. این تناقض اگر به میدان عمل برسد -که متاسفانه در مواردی اینگونه بوده است- میتواند دولت رئیسجمهور محترم را با دشواری و ناکامی روبهرو کند.
۲- در صداقت رئیسجمهور محترم تردیدی نیست و از این روی انتظار آن است مشاوران و کسانی را که ماموریت بررسی و گزینش اعضای کابینه را به آنها واگذار کردهاند با دیدگاه و نظراتی که جناب پزشکیان درباره ویژگیها و خصوصیات اعضای کابینه خویش اعلام فرمودهاند همخوان و همسو باشند ولی متاسفانه در پارهای از موارد اینگونه نبوده و نیست و در پارهای از موارد کسانی انتخاب شده و یا در آستانه انتخاب قرار دارند که دیدگاه و سوابق و کارنامه برخی از آنها با دیدگاه اعلام شده رئیسجمهور محترم فاصلهای یکصد و هشتاد درجهای دارد! و اما، از آنجا که به صداقت رئیسجمهور محترم باور داریم، علت انتخاب گزینههای یاد شده را فقط میتوان ناشی از بیاطلاعی جناب پزشکیان از سوابق و کارنامه آنها دانست. این مشکل با مروری -هرچند گذرا- بر سوابق گزینههای معرفی شده و یا استعلام از مراکز و دستگاههای ذیربط، قابل حل است و تصور میشود که رئیسجمهور محترم دامنه اعتماد خود به برخی از اطرافیان را به اندازهای گسترش دادهاند که احتمالاً نیازی به بررسی مستقل و استعلام از مراکز مورد اشاره ندیدهاند!... و این میتواند خدای نخواسته برای دولت ایشان خطرآفرین باشد. بخوانید!
۳- روز شنبه (۶ مرداد ماه) در یادداشتی با عنوان «مقصد خراسان است، نه میدان خراسان» با نگاهی دلسوزانه به رئیسجمهور محترم خبر داده بودیم که بسیاری از اعضای شورای راهبری و کمیتههای زیرمجموعه آن، از صلاحیت لازم برای مشاوره و معرفی اعضای کابینه برخوردار نیستند و به مواردی از عدم صلاحیتها -بدون ذکر نام- اشاره کرده بودیم. از جمله آورده بودیم که «اکثر اعضای شورای راهبری و کمیتههای زیرمجموعه آن کسانی هستند که در کارنامه و سوابق خود، همراهی با سرویسهای اطلاعاتی دشمن، محکومیتهای امنیتی، آلودگی به فساد، بیاعتقادی به نظام و انقلاب، همسویی و همراهی برملا شده با مثلث آمریکا و انگلیس و اسرائیل در فتنهها و آشوبها، ملاقاتهای پنهان با دشمنان تابلودار ایران در آمریکا و دریافت دستورالعمل برای ایجاد فتنه در کشور، درخواست از آمریکا برای اِعمال تحریمهای فلجکننده علیه ایران اسلامی، توصیه به شورای روابط خارجی آمریکا برای مداخله در امور داخلی ایران، مخالفت و سنگاندازی در مسیر تقویت تسلیحاتی ایران، برباد دادن ۸ ساله انبوهی از امکانات و ظرفیتها و بیتالمال برای مقابله با تحریمها و دو برابر کردن آنها، بازگرداندن کشتی حامل ملزومات غذائی و داروئی برای مردم یمن با تشر جان کری وزیر خارجه وقت آمریکا، حمایت از سند استعماری ۲۰۳۰ با وجود اطلاع از مضمون و محتوای ضد اسلامی آن و... را در کارنامه خود دارند».
۴- برخی از آنان در جریان فتنه ۸۸ با فرستادگان سرویسهای اطلاعاتی آمریکا، انگلیس (MI6)، آلمان، فرانسه و هلند به ایران، نظیر «جان کین»، «یورگن هابرماس»، «ریچارد رورتی»، «مایکل ایگناتیف»، «تموتی گارتناش»، «اگشن هلر»، «مانوئل کاشتلز» و... ملاقات داشته و برای ایجاد فتنه، آموزش دیده بودند. یکی از آنها دو بار با جرج سوروس، سرمایهدار صهیونیست و یکی از دستاندرکاران مشهور کودتاهای مخملی (نظیر فتنه ۸۸) ملاقات داشته و دستورات دیکته شده او را در فتنه آمریکائی- اسرائیلی ۸۸ به اجرا گذاشته است! تا آنجا که ایشان، مسئول دفتر خود را برای دریافت کمک مالی نزد پادشاه عربستان فرستاده بود (اعتراف تلویزیونی بعد از دستگیری). مایکل لدین، مقام بلندپایه امنیتی آمریکا، شبی که فردای آن انتخابات ۸۸ در ایران برگزار میشد، در مصاحبه با نیویورک تایمز میگوید فردا در ایران انتخابات نیست، بلکه یک انقلاب رنگی کلید میخورد! و فردای آن روز همان که او پیشبینی
(بخوانید به سران فتنه دیکته) کرده بود اتفاق میافتد.
۵- مخالفت با صنایع موشکی جمهوری اسلامی ایران که اگر به بار نشسته بود، امروزه آمریکا و اسرائیل تمام خاک کشورمان را شخم زده بودند! اعتراض به حضور رزمندگان اسلام در سوریه و عراق برای مقابله با تروریستهای تکفیری داعش، که اگر خواسته آنها تحقق یافته بود داعشیهای ساخته و پرداخته آمریکا و اسرائیل (اعتراف ترامپ و فیلم و عکس مداوای مجروحان داعشی در بیمارستانهای تلآویو و حیفا و ملاقات نتانیاهو با آنها) از کشتههای مردم این مرز و بوم، صدها پشته ساخته و با قتل عام مردم کشورمان حمام خون به راه انداخته بودند!
جنابعالی بر ضرورت انتقام خون میهمان عزیزمان شهید اسماعیل هنیه اصرار ورزیده بودید و حتی از شدت تاثر،گریه امانتان نداده بود که به پرسش خبرنگار پاسخ بدهید، حالا به بیانیه جبهه اصلاحات و مقالات و اظهارنظر مدعیان اصلاحات نیم نگاهی بیندازید. دقیقاً همسو با دشمنان بیرونی اصرار دارند که از واکنش و انتقام در مقابل جنایت هولناک اسرائیل صرفنظر کنیم! و با لطایفالحیل این خواسته نامشروع و دشمنپسند خود را در پوشش «اسرائيل سزاوار تنبيه جهانى است»! پنهان میکنند. یعنی تنبیه اسرائیل را به شورای امنیت سازمان ملل بسپارید! و...
۶ - جناب آقای پزشکیان این قصه سر دراز دارد و پرداختن به آن مثنوی هفتاد من کاغذ است. بسیاری از این جماعت هماکنون در اطراف جنابعالی حضور دارند و شواهد موجود حکایت از آن دارد که متاسفانه در موارد حساسی سررشته امور ریاست جمهوری را در دست گرفتهاند! انتظار آن است که درباره سوابق و کارنامه آنها تحقیق کنید و در این خصوص از مراکز ذیربط نیز استعلام بفرمایید. شماری از جماعت یاد شده به جای نفی مستندات ارائه شده، به ناسزاگویی علیه کیهان روی میآورند و «آب را گِل میکنند»! که تحقیق و بررسی جداگانه شما میتواند باطلالسحر این ترفند باشد.