arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۷۹۶۷۰۰
تاریخ انتشار: ۰۳ : ۰۰ - ۱۱ تير ۱۴۰۳

یادداشت‌های علم، سه‌شنبه ۱۸ آذر ۱۳۴۸: شاه گفت ما جزایر را می‌گیریم بگذار آن‌ها ادعای مالکیت کنند، ما هم مدعی مالکیت هستیم

یادداشت‌های اسدالله علم: صبح خیلی زود کاردار سفارت انگلیس به دیدنم آمد (سفیر در مرخصی است). در خصوص فرمول رفراندم بحرین و این که اوتانت دبیرکل سازمان ملل چه جور اقدام خواهد کرد، گفتگو کرد که باید به شرف عرض می‌رسید. همچنین از آمدن قریب الوقوع شیخ‌های رأس الخیمه و شارجه گزارشی داد. می‌گفت: شیخ رأس الخیمه در خصوص قرار جزیره تنب سختگیری خواهد کرد و همچنین بیشتر [از او] شیخ شارجه راجع به جزیره ابوموسی. با آن که ما به آن‌ها گفته ایم باید هر طور هست با ایران کنار بیایند، حال اگر شما به همان تصرف اکتفا و موضوع حاکمیت را فراموش کنید شاید به مصلحت نزدیکتر باشد و زودتر بتوانید این جزایر را بگیرید.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس تاریخ «انتخاب»: اسدالله علم (۱ مرداد ۱۲۹۸ بیرجند – ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ نیویورک)، یکی از مهم‌ترین چهره‌های سیاسی دوران محمدرضا شاه، وزیر دربار از ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ و نخست‌وزیر ایران از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ بود.  
 
«انتخاب» هر شب یادداشت‌های روزنوشت علم را منتشر می‌کند.
 
سه‌شنبه ۱۸ آذر ۱۳۴۸: صبح خیلی زود کاردار سفارت انگلیس به دیدنم آمد (سفیر در مرخصی است). در خصوص فرمول رفراندم بحرین و این که اوتانت دبیرکل سازمان ملل چه جور اقدام خواهد کرد، گفت وگو کرد که باید به شرف عرض می رسید. همچنین از آمدن قریب الوقوع شیخ های رأس الخیمه و شارجه گزارشی داد. می گفت: شیخ رأس الخیمه در خصوص قرار جزیره تنب سختگیری خواهد کرد و همچنین بیشتر [از او] شیخ شارجه راجع به جزیره ابوموسی. با آن که ما به آنها گفته ایم باید هر طور هست با ایران کنار بیایند، حال اگر شما به همان تصرف اکتفا و موضوع حاکمیت را فراموش کنید شاید به مصلحت نزدیکتر باشد و زودتر بتوانید این جزایر را بگیرید. مقداری هم راجع به موشکهای زمین به هوا که از انگلستان می خواهیم بخریم و قرار آن به تعویق افتاده است، صحبت کرد.
 
من بعد شرفیاب شدم، جریان را عرض کردم. شاهنشاه متغیر شدند. بالاخره فرمودند: اگر ما جزایر را بگیریم بگذار آنها ادعای مالکیت خودشان را بکنند، یعنی هم ما ادعای خودمان را داشته باشیم، هم آنها! عرض کردم برای تصرف آن جا باید بهانه گیری کرد، مثل قتل چند نفر ایرانی یا آزار ایرانی ها و غیره (البته این در صورتی است که نتوانیم قراری بدهیم). تصدیق و تأیید فرمودند. باز هم راجع به محکومین عرض کردم که لااقل حکم فرجام آنها قبول شود و قضیه به دیوان کشور برسد. فرمودند تا حالا سابقه نداشته که در احکام نظامی فرجام بپذیریم و به دادگاه عادی برویم. عرض کردم: بگذارید سابقه پیدا کند! فکر می کنم تصمیم شاهنشاه را قدری شل کرده باشم، انشاء الله. "الموت و الحیات بیدالله .. 
 
ناهار مهمان والاحضرت اشرف بودم با رؤسا و مسئولین و وزرا، که شاید فکری برای تهیه پول مبارزه با بی سوادی بکنیم، چون گفته ایم که تا ده سال دیگر (البته سه سال پیش این حرف را گفته ایم) بی سوادی را در ایران ریشه کن خواهیم کرد و حالا حساب می کنیم که هفت سال دیگر عده بی سوادها دو برابر عده فعلی خواهد بود. شب منزل ماندم کار کردم. خیلی متأثرم که پسر بهبهانیان که قدری حال جنون دارد( یعنی از بس باهوش است حال جنون پیدا کرده) ده روز است گم شده است. بسیار پسر خوبی است. انشاءالله پیدا خواهد شد.
نظرات بینندگان