پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سرویس تاریخ «انتخاب»: اسدالله علم (۱ مرداد ۱۲۹۸ بیرجند – ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ نیویورک)، یکی از مهمترین چهرههای سیاسی دوران محمدرضا شاه، وزیر دربار از ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ و نخستوزیر ایران از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ بود.
«انتخاب» هر شب یادداشتهای روزنوشت علم را منتشر میکند.
۲۰ آبان ۱۳۴۸: صبح شرفیاب شدم. جریان ملاقات با سفیر انگلیس را گفتم. فرمودند: به هر صورت که ما نمیتوانیم دفاع کشور خودمان را روی این که انگلیسها دلشان نمیخواهد به ما سلاحی تحویل بدهند بگذاریم.
سفیر را بگو باید این قرار عوض شود. [ پس از مرخصی از حضور شاه موضوع را]با تلفن سربسته به [سفیر]گفتم.
جواب داد شما از ما تعهدی میگیرید که اگر ما سلاح را تحویل ندهیم، هر پیش پرداختی کرده باشید برمیگردانیم. پول آن قدر زیاد است که ما هرگز خودداری از تحویل اسلحه نخواهیم کرد. این بزرگترین ضمانت برای شماست.
من متقاعد نشدم، قرار شد فردا صبح باز بیاید مرا ببیند.
شاهنشاه امروز مطلب مهمی بر علیه وزیر خارجه به من فرمودند. لابد انتظار داشتند من تایید بکنم، چون میدانند از او خوشم نمیآید... با وصف این از اون دفاع کردم، چون حق هم در دفاع من بود.
در قیافه شاهنشاه خواندم که خیلی تعجب کردند.
ظهر وزیر خارجه کانادا در حضور شاهنشاه ناهار صرف کرد، من هم حضور داشتم. مرد خیلی روشنی بود و سوالات مهمی میکرد.
از جمله در مورد این که آیا صرفه و صلاح اسرائیل الساعه در حمله و یکسره کردن کار اعراب است یا در تامل.
بحث جالبی بود. میپرسید آیا اسرائیل اسلحه اتمی دارد؟ شاهنشاه جوابهای پرمغز میفرمودند.
شب منزل ماندم، کار کردم. شام هم مادرم تشریف آوردند پیش ما. خیلی خوش گذشت.
دخترم ناز هم بود.