این مجرم دختری به نام شیما را که قربانی او بود، مدتها در خانهاش نگه داشته و سپس به قتل رسانده بود. بهلول قاتل در حالی پای میز محاکمه رفت که اولیای دم از قصاص او گذشت کرده بودند بنابراین او به هشت سال حبس خاطر جنبه عمومی جرم محکوم بود.
بهلول با شکایت پدرخوانده دختر ۱۶ ساله دستگیر شد. پدرخوانده شیما با شکایتی که مطرح کرده بود از ماموران درخواست کمک کرد تا فرزند ناتنیاش را پیدا کنند. او گفت آخرین بار دیدهاند که دخترش سوار یک خودروی مسافرکش شده است.
ماجرا در ۲۶ مردادماه ۱۳۹۸ به ماموران پلیس تهران خبر داده شد و پدرخوانده شیما اعلام کرد دخترش گم شده است. او گفت دخترش برای خرید خانه را ترک کرده و دیگر برنگشته است.
تحقیقات پلیس در این باره به جریان افتاد تا اینکه معلوم شد او آخرین بار در پایانه بیهقی سوار یک خودروی پژو مسافربر شده است. وقتی مالک خودرو که پیرمردی به نام بهلول بود، مورد تحقیق قرار گرفت، گفت از سرنوشت شیما خبر ندارد، برای همین هم آزاد شد، اما همچنان مظنون اصلی پرونده بود تا اینکه چند ماه بعد اعتراف کرد شیما را به قتل رسانده و جسدش را در خانهاش دفن کرده است. بعد از اینکه ماموران خانه متهم را بازرسی کردند، بقایای جسد شیما را یافتند. با شناسایی پدر و مادر واقعی مقتول آنها از بهلول شکایت و درخواست قصاص کردند؛ اما چند ماه بعد اعلام گذشت کردند.
مادر واقعی شیما درباره زندگیاش گفته بود: ناپدری شیما به سراغ من آمد و گفت دخترم کشته شده است. من از هیچ چیز خبر نداشتم. وقتی متوجه شدم او کشته شده است شکایت کردم. من و پدر شیما سالها قبل از هم جدا شدیم. من دو بار ازدواج کردم حاصل ازدواج اولم پنج فرزند بود. بعد از جدایی از همسر اولم با همسر دومم ازدواج کردم و شیما که ما او را مریم صدا میکردیم به دنیا آمد. در آن زمان من معتاد بودم و بازداشت شدم و وقتی میخواستند مرا به زندان ببرند اجازه گرفتم که با برادرم تماس بگیرم تا بچه را با خود ببرد. شیما ۱۰ روزه بود که برادرم آمد و بچه را با خودش برد. چند روز بعد آزاد شدم و وقتی سراغ بچه را گرفتم گفت که به خانوادهای واگذارش کرده است. تا دو سالگی از بچه خبر داشتم اما بعد دیگر از او خبر نداشتم تا اینکه شنیدم کشته شده است.
بهلول در جلسه محاکمه که ۲۰ اردیبهشت سال ۱۴۰۱ در شعبه ۸ دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، گفت: شیما با پای خودش به خانه من آمد. او دختری تنها بود. من او را ندزدیدم. وقتی با او آشنا شدم خیلی ناراحت و تنها بود و بعد هم به خانه من آمد و مدتی در منزلم بود. او اعتیاد داشت. ما با هم شیشه میکشیدیم. روز حادثه به سمت تراس خانه رفت و من از اینکه با لباس نامناسب به سمت تراس رفته و همسایهها دیدهاند، ناراحت شدم. با هم جروبحث کردیم و در یک لحظه خیلی عصبانی شدم و او را خفه کردم. درگیری ما چند ثانیه بیشتر طول نکشید.
متهم در جلسه محاکمه در پاسخ به این سوال که چرا دختر را ربوده و در خانه نگه داشته بود گفت: این اتهام را قبول ندارم. من او را ندزدیدم. اگر دزدیده بودم او میتوانست از خانه فرار کند. همه جای خانه باز بود. او میتوانست از پنجره فرار کند. شیما خودش در خانه من مانده بود؛ آشپزی میکرد، خانه را تمیز میکرد و خیلی رفتار مهربانی با من داشت.
متهم همچنین در پاسخ به این سوال که آیا با دختر رابطهای داشت، گفت: ما هیچ رابطه جنسی نداشتیم. فقط با هم شیشه میکشیدیم.
در پایان هیات قضات برای صدور رای در خصوص اتهام مباشرت در قتل عمدی، اختفای دختر نوجوان و دفن جسد وارد شور شدند و متهم را به حبس محکوم کردند. از زمان دستگیری بهلول حدود چهار سال گذشته است. در این بین این مرد درخواست عفو از رییس قوه قضاییه را مطرح کرد که با موافقت روبرو شد و به این ترتیب دوران محکومیت بهلول پایان یافت.