arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۷۷۲۸۲۹
تاریخ انتشار: ۱۱ : ۱۶ - ۰۹ فروردين ۱۴۰۳
اکونومیست:

ایران، چین و روسیه چگونه در حال ایجاد صمیمیت بیشتر بین یکدیگر هستند؟ / این اتحاد فعلا «ترسناک» نیست

ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه و ابراهیم رئیسی همتای ایرانی اش چند نقطه اشتراک دارند. هر دو متعلق به گروه کوچکی از رهبران جهان هستند که شخصا تحت تحریم‌های دولت آمریکا قرار گرفته اند. هرچند هیچ کدام از ان‌ها چندان سفر نمی‌کنند، اما هر دو در سال‌های اخیر از چین دیدار داشته اند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

اکونومیست نوشت: ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه و ابراهیم رئیسی همتای ایرانی اش چند نقطه اشتراک دارند. هر دو متعلق به گروه کوچکی از رهبران جهان هستند که شخصا تحت تحریم‌های دولت آمریکا قرار گرفته اند. هرچند هیچ کدام از ان‌ها چندان سفر نمی‌کنند، اما هر دو در سال‌های اخیر از چین دیدار داشته اند.

به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: هم پوتین و هم رئیسی ظاهرا روابط صمیمانه تری را با یکدیگر ایجاد نموده اند. در ماه دسامبر، آن‌ها در کرملین دیدار کردند تا در خصوص جنگ غزه گفتگو کنند. در ۱۸ مارس، رئیس جمهوری ایران خیلی سریع پیروزی "قاطع" پوتین در انتخابات ریاست جمهوری روسیه را تبریک گفت. در طول تاریخ ایران، روسیه و چین تا این حد با یکدیگر صمیمی نبوده اند. اما اخیرا آمریکا ماهیت و جنس روابط این کشور‌ها با یکدیگر را تغییر داده است. در سال ۲۰۲۰ یعنی دو سال پس از خروج واشنگتن از توافق هسته‌ای ایران، این کشور تحریم‌های تجاری را بر علیه تهران اعمال کرد. در ماه ژانویه نیز تحریم‌های بیشتری اعلام شد تا ایران را به دلیل حمایت از حماس و حوثی‌ها تنبیه نماید. روسیه نیز در سال ۲۰۲۲ و متعاقب حمله به اوکراین تحت تحریم‌های دولت آمریکا قرار گرفت. این محدودیت‌ها اخیرا بیشتر نیز شده است. در عین حال، چین نیز با محدودیت‌هایی روبروست و اگر ترامپ مجددا به کاخ سفید برگردد، این محدودیت‌ها علیه چین ممکن است سختگیرانه‌تر شود. این سه کشور که به دلیل داشتن دشمنی مشترک متحد گشته اند، اکنون قول داده اند که یک سیاست خارجی مشترک را دنبال کنند: حمایت از یک جهان چند قطبی که در آن آمریکا دیگر قدرت مطلق نیست. هر سه این کشور‌ها تقویت روابط اقتصادی را مبنای چنین اتحادی می‌دانند.
چین اعلام کرده که هیچ محدودیتی برای شراکت با روسیه ندارد و یک موافقتنامه استراتژیک ۲۵ ساله با ایران به امضا رسانده است. هر سه این کشور‌ها اعضای کلوب‌های چندجانبه واحدی نظیر بریکس هستند. روابط دوجانبه بین این کشور‌ها رو به گسترش است. برنامه ریزی برای ایجاد بلوک‌های معاف از تعرفه گمرکی، سیستم‌های پرداخت جدید و مسیر‌های تجاری نو برای دور زدن مناطق تحت کنترل غرب در جریان است. برای آمریکا و متحدانش این وضعیت به یک کابوس می‌ماند. یک محور ضد غربی در حال رشد می‌تواند تحریم‌ها را خنثی کند، در جنگ‌ها به برتری برسد و بازیگران دیگری را نیز به سمت خود جلب کند. این روابط حسنه در بردارنده حوزه‌هایی است که در آن‌ها ارتباطات از قبل نیز قوی بوده و حوزه‌هایی دیگر که در آن‌ها همکاری‌ها به صورت نسبی در جریان است و برخی مسائل حل نشده هنوز وجود دارد. این اتحاد در طی ۵ تا ۱۰ سال آینده به کجا خواهد رسید؟ 
چین مدت‌ها یکی از مشتریان بزرگ دولت‌های نفتی از جمله ایران و روسیه بوده است. اما این دو کشور همچنین مقادیر زیادی نفت به اروپا می‌فروختند که از نظر جغرافیایی به میادین روسیه نزدیک بود و دسترسی به بازار آن از منطقه خلیج فارس آسان بود. از زمانی که اروپا شروع به نادیده گرفتن این کشور‌ها کرده، چین شروع به خرید نفت با قیمت‌هایی پایین از ایران و روسیه نموده است. برای مثال، در نیمه دوم سال گذشته، ایران روزانه به طور متوسط یک میلیون بشکه نفت به چین صادر کرد که نسبت به مدت مشابه سال ۲۰۲۱ رشدی ۱۵۰ درصدی داشت.
در حالی که تحریم‌های غرب به همه کشور‌های خارج از گروه ۷ اجازه می‌دهد تا از روسیه نفت وارد کنند، اما صنعت انرژی ایران مشمول تحریم‌های ثانویه است که خرید نفت توسط کشور‌های ثالث از این کشور را نیز محدود می‌سازد. اما از سال ۲۰۲۲، دولت بایدن اجرای سختگیرانه این تحریم‌ها را تا حدودی رها کرده و تمایل دارد برای کاهش قیمت نفت برخی از قواعدی را که خود وضع نموده زیر پا بگذارد. نتیجه، افزایش واردات نفت چین بوده، اما ذی نفعان این وضعیت، نه شرکت‌های دولتی چین که ممکن است روزی در معرض تحریم‌ها قرار بگیرند، بلکه پالایشگاه‌های کوچک این کشور بوده اند که جای پایی در بازار‌های بین المللی ندارند. چین همچنین از روسیه گاز ارزان وارد می‌کند. واردات گاز چین از طریق خط لوله پاور آو صربیا از زمان حمله روسیه به اوکراین دو برابر شده است.
روسیه و ایران انتخاب چندانی جز فروش انرژی به چین ندارند. اما چین تنها مشمول تحریم‌ها در زمینه محدودیت واردات فن آوری‌های غربی است و با محدودیت‌های مالی یا تجاری‌ای نظیر تحریم‌های ایران و چین مواجه نیست؛ بنابراین این کشور می‌تواند نفت را از سایر کشور‌ها نیز خریداری کند و این در مذاکرات نفتی با تهران و مسکو، اهرم فشار بیشتری به پکن می‌دهد. چینی‌ها نفت ایران و روسیه را با قیمتی ۱۵ تا ۳۰ بشکه ارزان‌تر از قیمت جهانی خریداری و سچس این منابع هیدروکربوری ارزان را به محصولات با ارزش افزوده بالا تبدیل می‌کنند. ظرفیت تولید صنایع پتروشیمی این کشور در طی ۲ سال گذشته بیش از مجموع رشد دیگر کشور‌ها در کل سال ۲۰۱۹ افزایش داشته است. 
چین در عین حال از یک سیاست غیررسمی تبعیت می‌کند که بر اساس آن وابستگی اش به هر تامین کننده کالایی نباید بیش از ۱۵ تا ۲۰ درصد کل نیازش به آن محصول باشد. هرچند این میزان خرید نفت از ایران و روسیه برای سر پا نگه داشتن اقتصاد این کشور‌ها کافی به نظر می‌رسد، این میزان خرید تنها در صورتی مفید است که آن‌ها بتوانند با استفاده اتز عواید حاصل از فروش انرژی خود از شرکت‌های چینی خرید انجام دهند.
تحقیقات مدیران خرید نشان می‌دهد که شرکت‌های خودروساز ایرانی همواره با مشکل کمبود مواد خام روبرو هستند، این مواد خام هم شامل تجهیزات پیشرفته‌ای نظیر چیپ‌های کامپیوتری است هم محصولات پیش پا افتاده‌ای نظیر قطعات پلاستیکی. این مشکل یکی از موانع رشد صنعت خودروسازی در ایران است که وسعت آن به اندازه کل صنعت نفت این کشور است. با این حال چین ماهانه تنها ۳۰۰ تا ۵۰۰ دستگاه خودرو و مقادیر محدودی قطعه به این کشور صادر می‌کند، در حالی که میزان صادرات این کشور به عراق به ۳۰۰۰ خودرو می‌رسد. شرکت‌های چینی معدودی هستند که با کشور‌های غربی همکاری دارند و حاضرند ریسک معامله با ایران را به جان بخرند.
ایران و روسیه برای مقاومت در برابر تحریم‌ها در بلندمدت به سرمایه گذاری نیز نیاز دارند که ضعیف‌ترین حلقه همکاری بین این سه کشور به شمار می‌رود. میزان سرمایه گذاری مستقیم خارجی چین در ایران از سال ۲۰۱۴ تاکنون رشد چندانی را شاهد نبوده، در حالی که این کشور مقادیر عظیمی سرمایه وارد سایر اقتصاد‌های نوظهور کرده است. حجم سرمایه گذاری ۳ میلیارد دلاری چین در اقتصاد بزرگ ایران قطره‌ای در برابر دریا محسوب می‌شود. ارزش توافقاتی که در جریان سفر قبلی رئیس جمهور ایران به پکن به امضا رسید به زحمت به ۱۰ میلیارد دلار می‌رسید، در حالی که چین وعده سرمایه گذاری ۵۰ میلیارد دلاری چین در اقتصاد عربستان در سال ۲۰۲۲ را داده بود.
به گفته راشل زیمبا، تحلیلگر اندیشکده کناس، هرچند چین همچنان در پروژه‌های سرمایه گذاری روسی نظیر آرکتیک ال ان جی (یک پروژه گازی در شمال روسیه) مشارکت دارد، اما حاضر نشده جای خالی شرکت‌های غربی در پروژه‌های این کشور را پر کند یا پروژه‌های جدیدی را در روسیه استارت بزند. روسیه انتظار داشت چین پروژه خط لوله انتقال گاز پاور آو صربیای ۲ را که قرار است پس از تکمیل ۵۰ میلیارد متر مکعب گاز به چین انتقال دهد، تامین مالی نماید. اما این پروژه بدون حمایت چین اکنون به حالت تعلیق در آمده است. 
این ائتلاف سه جانبه یک دستاورد مهم در پی داشته و آن نجات اعضای اصلی از خطر سقوط در مواجهه با تحریم‌های غرب بوده است. اما آیا پتانسیل ائتلاف مذکور به حداکثر خود رسیده است؟ پاسخ به این سوال به توانایی اعضای آن برای غلبه به موانع خارجی و داخلی بستگی دارد.
در مقطع فعلی این گردهم آیی ضدغربی شاید نگران کننده به نظر برسد، اما هنوز به معنای واقعی کلمه ترسناک نشده است. باید دید که این ائتلاف در سال‌های آینده چگونه توسعه و تحول پیدا می‌کند. محتمل‌ترین سناریو این است که این ائتلاف به جای تبدیل شدن به یک شراکت واقعی همچنان به ساز و کاری در خدمت منافع چین باقی بماند. چین تا جایی که بتواند از منافع فرصت طلبانه این شراکت بدون حمایت کامل و تمام قد از آن استفاده خواهد نمود. مقام‌های چینی از پشتیبانی کامل از مسیر‌های تجاری یا سیستم‌های پرداخت پیشنهادی این ائتلاف خودداری خواهند نمود، زیرا نمی‌خواهند تجارت خود با کشور‌های غربی را در معرض ریسک قرار دهند. 
اما اگر در دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ، تلاش‌هایی برای بیرون راندن چین از بازار‌های غربی شکل بگیرد، ممکن است این روند تغییر کند. در چنین صورتی، چین که چیزی برای از دست دادن ندارد، منابع بسیار بیشتری را صرف ایجاد یک بلوک جایگزین خواهد کرد و تلاش خواهند نمود تا از رابطه سه جانبه فعلی به عنوان مبنایی برای گسترش ائتلاف‌های غیرغربی اش استفاده نماید. در این سناریو، شرکای کوچکتر از وضعیت به وجود آمده ناخوشنود خواهد شد. احتمالا صنایع تولیدی آن‌ها آسیب خواهد دید، زیرا چین صادرات خود را مجددا جهت دهی خواهد نمود. آمریکا نیز از چنین وضعیتی لطمه خواهد دید. زیرا مصرف کنندگان این کشور باید برای خرید کالا‌های وارداتی رقم بالاتری پرداخت کنند و رهبرانش برای اولین بار با یک چالش جدی علیه سلطه این کشور بر نظام تجارت جهانی مواجه خواهند شد.

نظرات بینندگان