arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۷۶۹۷۲۶
تاریخ انتشار: ۳۰ : ۰۹ - ۲۱ اسفند ۱۴۰۲

۴.۵میلیارد پول خانه ای را که فروخته بودم به دو نفر دادم تا مادرزن و خواهرزنم را بکشند / دنبال تصاحب کل ارث پدرزنم بودم

ساعت ۹ و۴۰ دقیقه صبح یکشنبه ۱۵ بهمن، گزارش قتل مادر و دختری در یکی از خیابان‌های باغ فیض به بازپرس امیرحسین علیمردان اعلام شد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

روزنامه ایران نوشت: ساعت ۹ و۴۰ دقیقه صبح یکشنبه ۱۵ بهمن، گزارش قتل مادر و دختری در یکی از خیابان‌های باغ فیض به بازپرس امیرحسین علیمردان اعلام شد.

با گزارش خبر، تیم جنایی راهی محل شده و با جسد مادر و دختر در حالی که خفه شده بودند، مواجه شدند.

نامزد دختر جوان که این خبر را اعلام کرده بود، گفت: وقتی می‌خواستم به ملاقات نامزدم بروم متوجه شدم دو مرد ناشناس و نقابدار از دیوار خانه به کوچه پریدند، با آنها درگیر شدم اما چاقو کشیدند و فرار کردند.

در ادامه تحقیقات مشخص شد داماد بزرگ خانواده با مادرزن و خواهرزنش اختلاف داشته و از طرفی ۴ و نیم میلیارد تومان به حساب مرد رستوران‌داری ریخته است. مرد رستوران‌دار نیز ۲ میلیارد تومان از پول را به حساب کارگر خود و کارگر یک جگرکی که در آن حوالی بود واریز کرده است. زمانی که تصاویر دو کارگر به دست آمد و به نامزد مقتول نشان داده شد، او آنها را شناسایی کرد.

درنهایت مشخص شد داماد خانواده دستور این جنایات را صادر کرده و دو کارگر رستوران و جگرکی سناریوی قتل‌ها را اجرا کرده‌اند. چهار متهم در چهار عملیات جداگانه دستگیر شده و به جرائم خود اعتراف کردند. روز گذشته طراح این نقشه خونین به دادسرا منتقل شد.

با همسرت چطور آشنا شدی؟
من دانشجوی رشته حقوق بودم و همسرم فوق لیسانس داشت، در یک گروه دانشجویی عضو بودیم و برای تحقیقی با هم آشنا شده و سال ۱۴۰۰ ازدواج کردیم.
اختلافت با خانواده همسرت بر سر چه بود؟
مدتی قبل همسرم باردار شد و خواهر و مادرش زیر پایش نشستند و به او گفتند که الان برای بچه‌دار شدن زود است. آنها به دنبال همسرم آمدند و همسرم را به محلی بردند تا سقط جنین کند.
این اولین موضوعی بود که باعث کدورت بین ما شد و بعد از مدتی هم متوجه شدم آنها از همسرم امضا گرفته‌اند تا او ارثیه میلیاردی پدرش را ببخشد. مادرزن و خواهرزنم با رفتارهایشان زندگی ما را به هم زدند. اختلافات ریز و درشت و کینه‌هایی که در این مدت از آنها به دل گرفتم باعث شد تا فکر قتل به سرم خطور کند.
فکر می‌کردی دستگیر شوی؟
حتی یک درصد هم تصور نمی‌کردیم، این قتل‌ها را خیلی حرفه‌ای انجام دادیم. من در تمام این مدت با همسرم بودم و وقتی می‌دیدم که او این همه زجر می‌کشد و ناراحت است غصه می‌خوردم.
قاتلان را می‌شناختی؟
نه، زمانی که رستوران‌دار بودم، با مردی آشنا شدم که رستوران‌دار بود و از او کمک خواستم. کارگرهایی را انتخاب کردم که واقعاً مشکل مالی داشتند و به خاطر پیشنهاد وسوسه کننده من دست به این کار زدند.
پولی که برای اجیر کردن قاتل‌ها پرداختی را از کجا آوردی؟
من خانه‌ای در سعادت‌آباد داشتم که آن را به مبلغ چهار و نیم میلیارد تومان فروختم و به افرادی که برای این کار اجیر شده بودند پرداختم.

نظرات بینندگان