سرویس تاریخ «انتخاب»: اسدالله علم (۱ مرداد ۱۲۹۸ بیرجند – ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ نیویورک)، یکی از مهمترین چهرههای سیاسی دوران محمدرضا شاه، وزیر دربار از ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ و نخستوزیر ایران از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ بود.
«انتخاب» هر شب یادداشت های روزنوشت علم را منتشر می کند.
شنبه ۲۷ و یکشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۴۸: صبح شنبه در رکاب شاهنشاه مشهد رفتیم. روز وفات حضرت امام رضا بود. مردم در صحن کهنه عزاداری میکردند. شاهنشاه به یک غرفه تشریف بردند و جمعیت را نگاه کردند یک دفعه تمام صحن پرجمعیت شد، شاید قریب شصت هزار نفر گرد آمدند. بلافاصله عزاداری را فراموش و شروع به احساسات برای شاه کردند. تماشایی بود. خاطرم آمد در همین صحن سربازان رضاشاه مردم را که بر علیه [رفع حجاب]و متحدالشکل شدن لباس تظاهر میکردند به مسلسل بستند و دویست نفر کشته شد - در سال ۱۳۱۴. حالا این مسائل فراموش و حتّی عمل رضاشاه هم بخشیده شده است. زیرا حالا همه میفهمند که او این عمل را برای کشور کرد نه برای خودش. شاید دوهزار نفر کشته میشد چه اهمیت داشت؟ همان تصمیمی که من در پانزده خرداد گرفتم، هنگامی که نخست وزیر بودم. آن وقت هم بیش از ۹۰ نفر کشته نشدند، ولی اگر بیشتر [هم]میشد صحبت وجود و عدم وجود کشور بود. من تصمیم خودم را گرفته بودم...
بعد از ظهر به دانشگاه تشریف بردند. تظاهرات دانشجویان عالی بود شاهنشاه نطق بسیار خوبی برای دانشجویان کردند. از آن جمله فرمودند در دانشگاههای دنیا، دیگر کسی درس نمیخواند. این حرف از شاه خیلی تعریف دارد، زیرا چیزی را از دانشجویان پنهان نمیدارد یعنی از این حرفها ما ترسی نداریم.
بعد بیمارستان دویست و پنجاه تختخوابی بیمه کارگران را افتتاح فرمودند حقیقتا خوب بیمارستانی بود. حقیقتا کارگران ما به طور کلی مرفه شده اند، در منافع کارخانجات که سهیم هستند، بیمه هم که هستند، مسکن که دارند و ... و غیره. شاهنشاه خیلی زیاد در [باره]برنامهریزی خانواده تأکید کردند. شام در ملک آباد به طور خصوصی صرف شد، ولی کسی همراه نبود، فقط به منظور زیارت رفته بودیم. خیلی صحبت متفرقه شد. از آن جمله به عرض شاهنشاه رسید که در اعلام محدوده تهران غلط کاریهایی شده است به من امر دادند به محض مراجعت موضوع را روشن کنم. صبح یکشنبه قرار بود برای بازدید کارهای آبادانی سرخس تشریف ببرند بارندگی مانع شد تا نزدیک ظهر توقف فرمودند. بعد به گرگان تشریف بردند. من، چون عروسی دخترم در پیش بود اجازه گرفته تهران آمدم. امشب آپولوی ۱۰ سه نفر فضانورد آمریکا را به طرف ماه میبرد. اینها قرار است در مداری در ۱۵ کیلومتری ماه قرار بگیرند و محل فرود آمدن بشر را در سطح ماه تعیین نمایند.
رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند
بنگر که تا چه حد است مقام آدمیت
در ماه ژوئیه یعنی دو ماه دیگر بشر در ماه فرود
میآید..
یادداشتهای اسدالله علم: شاهنشاه ۱.۲۵ بعدازظهر از گرگان مراجعت فرمودند. در فرودگاه شرفیاب شدم. تلگرافی از انصاری راجع به اختلافات ایران و عراق رسیده بود [حاکی از این]که آقای وکیل، نماینده ما در سازمان ملل، به غلط در طرفداری آمریکاییها از عراق گزارشی داده است. به عرض رساندم، شاهنشاه ناراحت و اوقات تلخ شدند.