فارس: تلاش ۲۵۰ آرایشگر «خدامحور ظهورساز» برای ترویج سبک آرایشگری اسلامی با برداشت (ریمو) ناخن کاشته شده و از بین بردن تتو / الگوی این افراد آرایشگر دربار فرعون است / یکی از اعضا: روز اول هزار پیام دریافت کردم؛ طوری که گوشی‌ام ۲، ۳ بار هنگ کرد

فارس نوشت: مدیر گروه آرایشگران خدامحور می‌گوید: «همین‌که در کانال گروه اعلام کردیم آرایشگران خدامحور آمادگی دارند کار برداشت کاشت ناخن را به صورت رایگان انجام دهند،سیل پیام‌ها به طرفمان سرازیر شد. اغلب پیام‌ها،تشکر بود از اینکه حکم شرعی کاشت ناخن را توضیح داده بودیم!حتی بعضی آرایشگران هم، از حکم شرعی کاشت ناخن،بی‌خبر بودند...»

 

از کاشت ناخن و مژه گرفته تا انواع تکنیک‌های طراحی ابرو و گاه خالکوبی‌های عجیب و غریب، باعث شده حرفه آرایشگری امروز به تجارتی پرسود تبدیل شود؛ تجارتی که هرچه جلوتر می‌رود، بیشتر از فرهنگ ایرانی اسلامی فاصله می‌گیرد. اما در همین شرایط هم، کم نیستند آرایشگرانی که قید درآمد هنگفت را زده و دور خدمات نامتعارف مغایر با احکام اسلام را خط کشیده‌اند. شاهدش گروه «صیانه»، که از دور هم جمع شدن حدود ۲۵۰بانوی آرایشگر خدامحور تشکیل شده و حالا دو ماه می‌شود در مشهد، تهران، قم، اصفهان و یزد، تلاش می‌کند سبک آرایشگری متناسب با جامعه اسلامی را ترویج دهد.

 

اجرای طرح برداشتن کاشت ناخن، همان اتفاق مهمی بود که اسم گروه صیانه و آرایشگران خدامحورش را سر زبان‌ها انداخت و نشان داد ایفای نقش فرهنگی اهالی این صنف تا چه حد بر سلامت معنوی خانواده‌ها و جامعه اثرگذار است. اگر مشتاق شده‌اید با گروه صیانه و آرایشگران دغدغه‌مندی که حالا برای رضایت امام زمان(عج) کار می‌کنند و می‌خواهند از زمینه‌سازان ظهور باشند، آشنا شوید، با این گزارش همراه باشید.

 

 

«هر وقت به آرایشگاه یا سالن زیبایی مراجعه می‌کردم، غصه‌ام می‌گرفت. هرچه بیشتر نگاه می‌کردم، کمتر سنخیتی بین آن فضا و جامعه اسلامی‌مان پیدا می‌کردم. سبک آرایشی که در اغلب آرایشگاه‌ها اجرا و خدماتی که ارائه می‌شد، آن چیزی نبود که یک زن مسلمان باید داشته باشد. همه‌چیز، کپی‌برداری‌شده از آرایشگاه‌های غربی بود و حتی عکس‌هایی که به‌عنوان مدل به ما نشان داده می‌شد، از خارج از کشور آمده بود. جالب اینجا بود که وقتی در گپ و گفت‌هایمان با آرایشگران، این موضوع را مطرح می‌کردم، متوجه می‌شدم خودشان هم از این شرایط راضی نیستند. بسیاری از آنها که دل‌های واقعا پاکی داشتند، از روی رضایت آن خدمات آرایشی غیرمتعارف را انجام نمی‌دادند بلکه فقط با جریانی که در آرایشگاه‌ها به راه افتاده بود، همراه و به‌اصطلاح همرنگ جماعت شده بودند. وقتی اوضاع را اینطور دیدم، تصمیم گرفتم گروهی از آرایشگران را که زمینه دین‌مداری و خدامحوری دارند را دور هم جمع کنم تا در کنار هم، حرکتی در مقابل این جریان ناخوشایند انجام دهیم.»

 

برای «اعظم رضوی»، فعال فرهنگی قرآنی مشهدی، همه‌چیز همینطور دلی شروع شد چون حرف دل بانوان آرایشگر را شنیده بود: «با رفت‌وآمدهایی که به سالن‌های زیبایی داشتم، متوجه شده بودم تعداد زیادی از آرایشگران، در ناخودآگاهشان اعتقادات مذهبی دارند و دلشان می‌خواهد در این زمینه نقش‌آفرینی کنند اما این حس در وجودشان به صورت بالقوه مانده و فعال نشده است. احساس می‌کردم این بانوان آرایشگر به کمک ما، فعالان مذهبی و قرآنی و طلبه‌ها نیاز دارند که بتوانند نقش فرهنگی خودشان را در جامعه اسلامی ایفا کنند. اینطور بود که در گروه‌های فرهنگی قرآنی در فضای مجازی که حضور داشتم، پیام دادم: هرکس در اطرافیان و کوچه و محله خودش، آرایشگر خدامحور می‌شناسد، به ما معرفی کند.»

 

 

«با خودم می‌گفتم حتی اگر ۱۰، ۱۵ آرایشگر خدامحور هم به من معرفی شود، کار را شروع می‌کنم اما نشان به آن نشان که ظرف یک مدت کوتاه، حدود ۴۰آرایشگر معرفی شد. اواخر آذرماه بود که برای اولین دیدار، در یک سالن زیبایی در شهر مشهد با خانم‌های آرایشگر قرار ملاقات گذاشتم. صحبت‌ها که شروع شد، آرام‌آرام یخ میان‌مان آب شد. وقتی گفتم: شما به‌عنوان آرایشگر، وظیفه و رسالت بزرگی در جامعه اسلامی دارید، حسابی تعجب کردند. جمع بانوان آرایشگر منتظر بودند من از ماجرای خدمات ناخوشایند در سالن‌های زیبایی حرف بزنم و به آنها بگویم باید این کارها و حتی شغل آرایشگری را کنار بگذارند. پیش خودشان فکر می‌کردند نتیجه این جلسه، این است که آنها باید از بخشی از منافع مالی حرفه آرایشگری صرفنظر کنند و... اما برخلاف تمام این پیش‌فرض‌های ذهنی، من روی نقش فرهنگی آنها تاکید کردم.»

 

حالا نوبت من است که با نگاه پرسشگرم، به استقبال صحبت‌های بانوی دغدغه‌مند مشهدی بروم. او هم که با این علامت‌های سؤال و تعجب بی‌صدا آشناست، نمی‌گذارد انتظارم طولانی شود و در ادامه می‌گوید: «گفتم: شما آرایشگران عزیز، همان‌طور که به زیبایی ظاهر مشتری توجه دارید، باید به زیبایی باطن او هم توجه داشته باشید و تلاش کنید اندیشه او را زیبا کنید. رسالت شما این است که به مشتری، فقط به چشم یک بهانه برای صرفه اقتصادی نگاه نکنید بلکه برای اینکه خیر و برکت کارتان بیشتر شود، باید سعی کنید برای رضایت امام زمان(عج) کار کنید... بانوان آرایشگر، در سکوت به حرف‌هایم گوش می‌دادند. غافلگیر شده بودند انگار. فکرش را هم نمی‌کردند درباره رسالت‌های فرهنگی‌شان صحبت کنم. شاید هیچ‌وقت به ذهنشان نرسید بود که یک آرایشگر بتواند برای امام زمان(عج) کار کند. اینطور بود که بدون اینکه من صحبتی درباره کار دسته‌جمعی داشته باشم، آنها خودشان گفتند: شما باید کنار ما بمانید و کمکمان کنید تا بتوانیم رسالت فرهنگی‌مان را انجام دهیم...»

 

 

 

«آن روز برای مهمانان از «صیانه» گفتم؛ آرایشگر دربار فرعون که خداپرست و خدامحور بود. یک روز که صیانه داشت موهای دختر فرعون را زینت می‌داد، شانه از دستش افتاد. وقتی می‌خواست شانه را بردارد، فراموش کرد در دربار فرعون است و طبق اعتقاد قلبی‌اش، نام خدا را به زبان آورد. و همین کافی بود برای برملا شدن راز صیانه. فشارها و شکنجه‌ها شروع شد اما هرچه بر صیانه سخت گرفتند، حاضر نشد دست از خداپرستی بردارد. حتی وقتی جلوی چشمانش، فرزندانش را در آتش انداختند و سوزاندند، خدای یکتا را انکار نکرد...

 

آن روز خانم‌های آرایشگر آنقدر از شنیدن داستان زندگی صیانه آرایشگر، منقلب شده بودند که تصمیم گرفتند اسم گروهمان را «آرایشگران صیانه» بگذاریم. با این نامگذاری، جمع آرایشگران خدامحور ما انگار هویت تاریخی پیدا کردند. حالا این بانوان آرایشگر، خود را صیانه راه امام زمان(عج) احساس می‌کنند و این عنوان، حس خوبی به آنها می‌دهد.»

 

 

«وقتی عکسی که از اولین دورهمی آرایشگران خدامحور صیانه در مشهد گرفته بودیم را در یک کانال در پیام‌رسان ایتا ارسال کردم، نمی‌دانستم چه اتفاقاتی قرار است رقم بخورد. آن عکس آنقدر در کانال‌ها و گروه‌های مختلف بازنشر شد که باورکردنی نبود. هم مخاطبان عام و هم خود آرایشگران از این اتفاق، استقبال کردند. خانم‌های عضو این گروه‌ها که خیلی خوشحال شده بودند، مدام پیام می‌دادند که: مگه میشه؟! واقعا چنین گروهی وجود داره؟ میشه این خانم‌های آرایشگر خدامحور رو به ما معرفی کنید؟ و...»

 

اعظم رضوی مکثی می‌کند و لبخندبرلب از آن روی سکه اینطور می‌گوید: «من اصلا به فعالیت گروه آرایشگران خدامحور در خارج از مشهد فکر نکرده بودم اما مدام پیام‌هایی از آرایشگران تهران، قم، اصفهان، یزد و شیراز به دستم می‌رسید که می‌گفتند: ما هم دوست داریم به گروه شما ملحق شویم و با شما همکاری کنیم... واقعا غافلگیر شده بودم. همه اینها، کار خدا بود و باعث شد گروه صیانه به‌سرعت در شهرهای مختلف شکل بگیرد. این جریان همچنان ادامه دارد و با اینکه هنوز عمر گروه آرایشگران خدامحور ظهورساز به ۲ماه نمی‌رسد، به لطف خدا حدود ۲۵۰آرایشگر به ما ملحق شده‌اند.»

 

 

«از ابتدا هدف از تشکیل گروه صیانه، این بود که آرایشگران خدامحور دور هم جمع شوند، با هم آشنا شوند و به هم قوت قلب بدهند. علاوه‌براین، هم‌افزایی تخصصی هم داشته باشند. به این معنا که ضمن اینکه مهارت‌هایشان را با هم به اشتراک می‌گذارند، با همفکری یک سبک آرایشگری اسلامی را هم پایه‌گذاری کنند. در کنار این فعالیت‌های تخصصی، ما هم کلاس‌های مهارتی با موضوع سبک زندگی اسلامی برای اعضای گروه صیانه برگزار می‌کنیم. در این کلاس‌ها، به بررسی تطبیقی سبک زندگی غربی که انسان‌محور، ثروت و شهرت و لذت‌محور است و سبک زندگی اسلامی که خدامحور است، می‌پردازیم.

 

خروجی این کلاس‌های مهارت‌آموزی این است که خانم‌های آرایشگر با تکیه بر تخصص هنری و اعتقادات مذهبی‌شان، دیگر زیبنده خودشان نمی‌بینند که هرچه از فرهنگ غرب در زمینه حرفه آرایشگری دریافت کردند، از آن تبعیت کنند. دیگر به هر قیمتی به فکر زیبایی ظاهر مشتری نخواهند بود بلکه مراقب هستند اعتقادات‌شان و دستورات خدا زیر سؤال نرود. دیگر چشم‌شان به الگوسازی غربی‌ها نخواهد بود بلکه خودشان ایده دارند و هر چیزی از آن طرف می‌آید را هم متناسب با فرهنگ ایرانی اسلامی تغییر می‌دهند. ما داشتیم طبق این طرح، قدم‌به‌قدم با بانوان آرایشگر پیش می‌رفتیم اما یک اتفاق، مسیر دیگری پیش رویمان قرار داد...»

 

 

 

برای بانوی فعال مشهدی همه‌چیز هنوز هم شبیه یک رویاست. برمی‌گردد به یک ماه قبل و درباره آن اتفاق اینطور می‌گوید: «یک روز پیامی از طرف یک خانم جوان دریافت کردم که نوشته بود: من غفلت کردم و ناخن کاشتم. حالا که حکم دینی‌اش را فهمیده‌ام، دوست دارم این ناخن‌ها را بردارم تا نماز و روزه‌ام درست شود. اما مشکل این است که این کار، هزینه‌بر است و من پول ندارم... پیام را که خواندم، به غیرتم برخورد که من با یک گروه چند صد نفری از آرایشگران خدامحور در ارتباط هستم، آن وقت یک بانوی مومن به خاطر هزینه برداشتن ناخن، نتواند دستور خدا را انجام دهد؟

 

موضوع را در کانال صیانه‌های کشور مطرح کردم و همین کافی بود برای اینکه چند نفر از خانم‌های آرایشگر داوطلب شوند برای انجام کار برداشتن ناخن. اما این یک مهارت جدید بود و خیلی‌ها با آن آشنایی نداشتند. علاوه‌براین، خرید دستگاه موردنیاز این کار - سوهان برقی – هم ۴، ۵میلیون تومان هزینه داشت. با این حال، بانوان آرایشگر داوطلب، یک آموزش کوتاه دیدند و فردی هم حاضر شد دستگاه را به ما امانت دهد و به‌این‌ترتیب، کار برداشتن ناخن شروع شد.»

 

 

«آن شب، یک عکس از دست فردی که ناخن کاشته بود، در کانال گذاشتم و چند نکته درباره آسیب کاشت ناخن بر سلامتی دست و کل بدن و همینطور حکم شرعی کاشت ناخن یعنی باطل بودن وضو و غسل با ناخن کاشته را هم کنارش نوشتم و در آخر به مخاطبان اعلام کردم که گروه صیانه آمادگی دارد در ایام ولادت حضرت فاطمه(س) و هفته زن، برای خانم‌هایی که قصد دارند ناخن‌شان را بردارند، این کار را به صورت رایگان انجام دهد.

 

صبح فردا که از خواب بیدار شدم و گوشی تلفن همراهم را نگاه کردم، واقعا جا خوردم. آن پیام در آن چند ساعت چنان با سرعت و در حجم بالا بازنشر شده بود که در همان روز اول، من هزار پیام دریافت کردم و طوری شد که گوشی‌ام ۲، ۳بار هنگ کرد! شروع کردم به جواب دادن پیام‌ها و حتی یک پیام از طرف مخاطبان مشتاق را هم جا نینداختم.

 

اغلب پیام‌ها، تشکر بود؛ تشکر از اینکه حکم شرعی کاشت ناخن را توضیح داده بودم! یعنی بسیاری از خانم‌ها تا آن موقع نمی‌دانستند این ناخن، در حکم مانع برای وضو و غسل است. بعضی‌هایشان می‌گفتند: در آرایشگاهی که کاشت ناخن برایم انجام دادند، گفتند می‌توانم وضو و غسل جبیره انجام دهم و خیالم را راحت کردند. یک خانم جوان می‌گفت: من حتی وقتی حکم شرعی‌اش را فهمیدم و به آرایشگاه رفتم و گفتم به این دلیل می‌خواهم ناخنم را بردارم، گفتند: این چه حرفیه؟ با وضوی جبیره، درسته. خودت رو درگیر این چیزها نکن. و باز هم وسوسه‌ام کردند و نگذاشتند ناخنم را بردارم...

 

 

این نکته را هم اضافه کنم که حتی بعضی آرایشگران هم، از حکم شرعی کاشت ناخن، بی‌خبر بودند و با اطلاع‌رسانی ما از این موضوع آگاه شدند. بنابراین، مهم‌ترین اتفاق آن عکس و آن پیام، این بود که این گفتمان در میان خانم‌ها، خانواده‌ها و آرایشگران ایجاد شد که: کاشت ناخن و مژه، مانع وضو و غسل است. اینطور بود که سیل پیام‌ها از طرف خانم‌هایی که حالا بعد از آگاهی از حکم شرعی، می‌خواستند کاشت ناخن‌شان را بردارند، به طرف ما سرازیر شد. حتی آقایان پیام می‌دادند که همسرشان می‌خواهد کاشت ناخنش را بردارد، کجا می‌تواند مراجعه کند...»

 

 

«هرچه به تعداد پیام‌ها اضافه می‌شد، نگرانی من هم بیشتر می‌شد. ما فقط در مشهد، ۲سالن داشتیم که کار برداشتن یا ریمو(remove) کاشت ناخن را شروع کرده بودند و هنوز از شهرهای دیگر خبری نبود. در دلم به امام زمان(عج) متوسل شدم و گفتم: آقا! حالا من یک حرفی زدم. یک جور نشود که نتوانم جواب بدهم و آبرویم برود. خودتان کمک کنید... نمی‌دانم چطور شد اما خانم‌های آرایشگر به‌سرعت از تهران، اصفهان و قم، برای برداشتن کاشت ناخن اعلام آمادگی کردند. انگار خود آقا(عج) داشتند کار را پیگیری می‌کردند.»

 

اعظم رضوی سری به حیرت تکان می‌دهد و ما را می‌برد به روزهای پرشوری که اهالی گروه صیانه، از شوق خدمت به خانم‌هایی که مسیر حرکتشان را به سمت رضایت خدا برگردانده بودند، سر از پا نمی‌شناختند: «در آن اطلاعیه گفته بودیم طرح برداشتن(ریمو) کاشت ناخن از میلاد حضرت زهرا(س) شروع می‌شود و به مدت یک هفته به صورت رایگان ادامه دارد اما بانوان آرایشگر خدامحور ما از همان موقع که پیام‌های درخواست به دستمان رسید، با اشتیاق کار ریمو ناخن‌ها را شروع کردند. می‌گفتند: وقتی خانم‌ها پیام می‌دهند که دوست دارند هرچه زودتر کاشت ناخن‌شان برداشته شود، ما احساس وظیفه می‌کنیم. آن یک هفته، تمام شد اما بسیاری از آرایشگران گروه صیانه اعلام کرده‌اند تا وقتی نفس دارند، حاضرند کار برداشت کاشت ناخن را به صورت رایگان برای خانم‌ها انجام دهند.»

 

 

«در همین مدت کوتاه، کلی اتفاقات قشنگ دیده‌ایم. هرکدام از خانم‌هایی که برای برداشتن(ریمو) کاشت ناخن می‌آیند، برای خودشان داستانی دارند. مخاطبی پیام داده و گفته بود یک خانم ساکن همدان، عازم مشهد است و برای برداشت کاشت ناخن، دنبال آرایشگاه می‌گردد. دوست دارد قبل از زیارت، حتما ریمو کند. گفتیم هنوز در همدان، همکار نداریم اما در مشهد، ۲سالن داریم که کار برداشت کاشت ناخن را انجام می‌دهند. همین هم، برای آن خانم زائر، خبر خوبی بود.

 

خانمی هم که از اصفهان برای زیارت به قم رفته بود، برای اینکه زیارت قبول باشد، با کلی پرس وجو یکی از آرایشگاه های گروه صیانه را پیدا کرده بود. دوستان می‌گفتند آن خانم بعد از ریمو ناخنش، خیلی خوشحال بود که با خیال راحت به زیارت می‌رود.

 

 

یکی از آرایشگران گروه صیانه هم تعریف می‌کرد: وقتی برای یکی از خانم‌ها کار ریمو ناخن را انجام دادم، خیلی منقلب شده بود. اشک می‌ریخت و می‌گفت: عنایت خاص حضرت زهرا (س) بود که من امروز آمدم اینجا و کاشت ناخنم را برداشتم. گفتم: چطور؟ گفت: من امروز، نوبت ترمیم ناخن داشتم. قبل از آن، به سالن شما مراجعه کردم و اینجا اطلاعیه برداشت رایگان کاشت ناخن را دیدم. همین‌ که درباره این کار توضیح دادید و حکم کاشت ناخن را گفتید، پاهایم سست شد. دیگر نتوانستم برای ترمیم ناخن به آن سالن بروم. همین‌جا تصمیم گرفتم کاشت ناخنم را بردارم و این چیزی جز خواست و لطف حضرت زهرا(س) نبود. ان‌شاء‌الله بانیان این کار خیر، یک هدیه خوب از حضرت زهرا(س) بگیرند.»

 

 

اما اگر از احوالات آرایشگران خدامحور و ظهورساز گروه صیانه خواسته باشید، این روزها در آسمان سیر می‌کنند. طرح برداشت کاشت ناخن برای آنها هم، شبیه فرصت نفس کشیدن در هوای تازه و برای برخی‌هایشان، سکوی پرتاب بوده. خانم رضوی از حال و هوای قشنگ صیانه‌های راه امام زمان(عج) هم، نقل‌ها دارد: «یکی از آرایشگرانی که داوطلبانه کار برداشت رایگان کاشت ناخن را انجام می‌داد، اشک می‌ریخت و تعریف می‌کرد: مادرم خبر نداشت من عضو گروه صیانه شده‌ام و دارم کار ریمو کاشت ناخن را انجام می‌دهم. یک روز گفت: دیشب خواب دیدم یک خانم سید آمده بود و می‌گفت: به فاطمه بگو آن قولی که داده را فراموش و رها نکند. فاطمه! تو چه قولی داده‌ای؟ چی کار کردی؟...

 

خیلی جا خوردم. راستش را بخواهید، من چند وقت قبل در سالنم، کار کاشت ناخن انجام می‌دادم. درآمدش خیلی وسوسه‌برانگیز بود چون مشتری دائمی دارد. خلاصه کاشت ناخن را شروع کردم اما به یک ماه هم نکشید که پشیمان شدم. به نفسم غلبه کردم و این کار را کنار گذاشتم. بعد از آن بود که با گروه صیانه آشنا شدم و توفیق ریمو کاشت ناخن هم نصیبم شد.

 

 

بانوی طلبه و فعال فرهنگی و قرآنی مشهد نفس بلندی می‌کشد و در ادامه می‌گوید: «واقعا به حال و هوای این بانوان آرایشگر خدامحور غبطه می‌خورم. آنها با وجود تمام جلوه‌های ظاهری شغل‌شان و درآمدهای بالایی که می‌توانند داشته باشند، آگاهانه تصمیم گرفته‌اند برای خدا و برای رضایت امام زمان(عج) از بعضی کارها مثل کاشت ناخن در این حرفه صرفنظر کنند. نه‌تنها از این کار پرسود گذشته‌اند، بلکه حتی حاضر شده‌اند برای خرید سوهان برقی و انجام کار برداشت کاشت ناخن هم، هزینه کنند. این خیلی ارزشمند است. می‌دانید، کار برداشتن کاشت ناخن، ایده من و گروه صیانه نبود. ما فقط بازیگر این صحنه بودیم و کار داشت توسط یک نفر دیگر کارگردانی می‌شد. اما هرچه بود، یکی از قشنگ‌ترین نقش‌های زندگی ما رقم خورد...»

 

 

«در میان پزشکان، معلمان، رانندگان تاکسی و اتوبوس و... که در ارتباط گسترده و مستقیم با مردم هستند، افراد خدامحوری که می‌توانند به لحاظ فرهنگی روی اقشار مختلف مردم تاثیرگذار باشند، بسیار زیادند اما متاسفانه کسی نیست که در زمینه‌های اعتقادی و دینی آنها را راهنمایی کند. این، رسالت طلبه‌ها و فعالان مذهبی و قرآنی است که وارد میدان شوند و در این زمینه به آنها کمک کنند.»

 

اعظم رضوی، طلبه و فعال قرآنی و فرهنگی مشهدی که به همراه دوستانش اولین قدم را در این مسیر، با همکاری با جامعه بانوان آرایشگر برداشته، در پایان صحبت‌هایش تاکید می‌کند باید نیازهای مردم در این زمینه را شناسایی کرد و متناسب با آن، به ارتقای تخصصی و اعتقادی آرایشگران کمک کرد: «برداشتن کاشت ناخن، یکی از مصداق‌های نیاز مردم بود که ما به‌تازگی این کار را شروع کرده‌ایم. مشابه این موضوع، کم نیست. برای مثال در همین مدت کوتاه، ۶۰درصد پیام‌هایی که دریافت کرده‌ایم، از طرف خانم‌هایی بوده که از انجام تتو و خط چشم ابراز پشیمانی کرده و در این زمینه از ما و آرایشگران گروه صیانه درخواست کمک کرده‌اند. اما متاسفانه پاک کردن تتو، کار ساده‌ای نیست و آرایشگران هم به دلیل خطراتی که برای سلامتی فرد وجود دارد، کمتر حاضر به انجام این کار می‌شوند. بنابراین اینجا لازم است به لحاظ تخصصی، آرایشگران‌مان را ارتقا دهیم و دوره‌های آموزشی با حضور متخصصان برایشان برگزار کنیم تا آنها هم بتوانند به مردم کمک کنند.»

 

 

«از مدتی قبل می‌دیدم مراجعه خانم‌ها برای کاشت ناخن دارد زیاد می‌شود. می‌دیدم و غصه می‌خوردم. تنها کاری که از دستم برمی‌آمد، این بود که خودم این کار را انجام ندهم. خانم‌ها که مراجعه می‌کردند، می‌گفتم: در سالن من، کاشت ناخن انجام نمی‌شود. علت را که می‌پرسیدند، می‌گفتم: چون هم به لحاظ شرعی، اشکال دارد و هم به لحاظ بهداشتی و سلامتی. بعضی‌ها مسخره می‌کردند و می‌گفتند: این حرفها چیه؟ اینها را آخوندها درست کرده‌اند! شما هم انجام ندهید، می‌رویم یک سالن دیگر...»

 

اینها را «خیرالنسا سکندری»، آرایشگر مشهدی با ۱۸سال سابقه کار می‌گوید که از همان اول، قید درآمد بالای کاشت ناخن را زده و هیچ‌وقت اسیر وسوسه‌های این کار نشده. خانم آرایشگر اضافه می‌کند: «دیگر ناامید شده بودم. پیش خودم فکر می‌کردم همه آرایشگران دارند کار کاشت ناخن انجام می‌دهند. کار به جایی رسید که می‌خواستم آرایشگری را کنار بگذارم. اما در همان مقطع بود که به لطف خدا با خانم رضوی و گروه صیانه آشنا شدم. خیلی خوشحال بودم که می‌دیدم آرایشگران زیادی هستند که با کاشت ناخن مخالفند و حاضر نیستند این کار را انجام دهند.»

 

 

«وقتی موضوع برداشتن کاشت ناخن در گروه صیانه مطرح شد، با اینکه سوهان برقی نداشتم، برای این کار داوطلب شدم. الحمدلله یک خانم، سوهان برقی‌اش را به من امانت داد و توانستم در این طرح مشارکت کنم. از استقبال خانم‌ها از این طرح هم، هرچه بگویم کم است. از وقتی روی در سالن یک برگه زدم و نوشتم: در این سالن، کار برداشت(ریمو) کاشت ناخن به صورت رایگان انجام می‌شود، برای همه ایجاد سؤال کرده بود. می‌آمدند و با تعجب می‌پرسیدند: چرا این کار را انجام می‌دهید؟ می‌گفتم: به سهم خودم می‌خواهم این زنجیره را قطع کنم.

 

می‌دانید، بعضی همکاران ما متاسفانه راه بازگشت را به روی خانم‌ها می‌بندند. خانم معلمی تعریف می‌کرد: از کاشت ناخن پشیمان شده بودم. تصمیم گرفتم کاشت ناخنم را بردارم تا خدای نکرده شاگردانم با دیدن ناخن‌ها من، برای کاشت ناخن ترغیب نشوند. اما وقتی به سالن زیبایی رفتم، ناخن‌کارم رأیم را زد و گفت: خودم یک رنگی برایت می‌گذارم که دیده نشود!... به خاطر همین مسائل است که من مصمم هستم در کار برداشتن کاشت ناخن، مشارکت داشته باشم. تصمیم گرفته‌ام با هزینه شخصی، سوهان برقی هم بخرم و تا وقتی متقاضی باشد، به صورت رایگان، کار برداشت کاشت ناخن را انجام دهم. خوب است بدانید گروه صیانه را به ۲نفر از همکارانم هم معرفی کردم و آنها هم الان عضو گروه آرایشگران خدامحور ظهورساز هستند.»

 

حضرت زهرا(س)، کار ما را بی‌مزد و اجر نمی‌گذارد...

 

از چرایی تاکید و اصرار خانم سکندری برای انجام برداشت کاشت ناخن که می‌پرسم، بی‌معطلی می‌گوید: «این کوچکترین کاری است که می‌توانم برای رضایت امام زمان(عج) و حضرت زهرا(س) انجام دهم. البته برکاتش را هم در زندگی‌ام دیده‌ام.»

 

آرایشگر خدامحور مشهدی لبخندی می‌زند و روایتش از برکتی که نصیبش شده، می‌شود حسن ختام این گزارش: «ایام ولادت حضرت زهرا(س) که کار برداشت ناخن را شروع کردیم، موعد جابه‌جایی خانه‌مان بود اما آنقدر سرم شلوغ بود که اصلا فرصت نمی‌کردم به معاملات املاکی‌ها سر بزنم و دنبال خانه بگردم. نگران افزایش اجاره‌ها هم بودم. یک روز خانمی به سالن‌مان آمده بود و در میان صحبت‌هایش گفت: خانه‌ام خالی مانده. دنبال یک مستاجر متدین می‌گردم. اگر کسی را می‌شناسید، معرفی کنید. مات و مبهوت نگاهش می‌کردم. گفتم: اگر لیاقت داشته باشم، خودم هستم. گفت: بیایید خانه را ببینید. اگر بپسندید، چه کسی بهتر از شما؟... واقعا معجزه بود که با اجاره سال قبل، خانه‌ای بهتر از خانه پارسال پیدا کردم و این، قطعا برکت مشارکتم در کار برداشت کاشت ناخن بود.»