قانون منع غربالگری و تمرکز عدهای در رادیو تلویزیون مبنی بر تشویق به تولد نوزاد در هر شرایط، وضعیت نگران کنندهای درباره آینده مادران و نوزادان به وجود آورده است. دولت نیز با توجه به هزینه کمتر پیشگیری از بیماری، به درمان تمرکز کرده که هزینه بسیار بیشتری بر گردن کشور میاندازد.
محمدحسین مدرسی، استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران و متخصص ژنتیک، درباره مشکلات قانون منع غربالگری به «انتخاب» گفت: در قانون این مسائل تصویب شده است و در کشوری که مجلس چنین قانونی را تصویب میکند مسئله سیاسی است و قانون هم مانند دیگر قوانین ایراد دارد. نکته مهم اینجاست که معمولا اشکالات قانون با دستورالعملها حل میشود. قانون قرآن خدا نیست و حتما اشکالاتی دارد و از نظر علمی نیز میگوییم که اشکال دارد. حالا که قانون تصویب شده و در دوره آزمایشی قرار دارد باید دستورالعملهای مناسب برای آن نوشته شود. قانون جمعیت نیازمند نوشتن دهها دستورالعمل است که نوشته نشده است. این دستورالعملها میتواند ابعاد منفی این قانون را اصلاح کند. الان توپ در زمین وزارت بهداشت است که باید دستورالعملهایی برای این موضوع بنویسد.
وی در ادامه افزود: مشکلات این قانون همین الان هم که دستورالعمل قوه قضاییه برای آن آمده هنوز مشکل دارد. مثلا در قانون نوشته وقتی اجازه سقط میدهند که مطمئن باشند ولوج عروج روح شکل نگرفته باشد یعنی اگر تصمیم گرفتید که بچه نقص دارد، باید قاضی و بیمارستان مطمئن شوند ولوج روح شکل نگرفته باشد. قوه قضاییه حالا آن را تفسیر کرده و این مسئله را تکامل دست و پا و چهره بچه در نظر گرفته است.
او افزود: من سوالم اینجاست که چنین مسئلهای چگونه مشخص میشود؟ اگر مسائلی به صورت دقیق و قابل اندازه گیری مشخص نداشته باشیم، هر قاضی و مسئول بیمارستان و هرکسی میتواند به شکلی استنباط کند که برای قانون فاجعه است. اگر هم اجازه اشتباه بدهند که مرتکب قتل شده اند نتیجتا وقتی چنین مسئله حساسی وجود دارد باید یک دستورالعمل جامع و مانع وجود داشته باشد. مثلا حرکت جنین را مبنی بر روح دار بودن آن در نظر گرفته اند، اما جنین حیوان هم حرکت میکند، دلیل نمیشود روح داشته باشد. چون این مسئله پزشکی و تخصصی است، باید دستورالعمل نویسان با گروه پزشکی مشاوره تخصصی داشته باشند.
وی در ادامه در رابطه با بیان منع سقط جنین در تلویزیون و تشویق غیرعلنی مهمانها برای تولد نوزاد معلول اظهار داشت: طبق قانون آزمایشگاهها به افراد نمیتوانند توصیه کنند که سقط انجام دهند. آمار سقطهای جنایی و خلاف هم وجود دارد که اصلا به ما ربط ندارد، اما سقطهای قانونی را باید بررسی کنید که پس از این قانون به چه شکل درآمده است. قبلا اگر اشکالی در جنین بود از پزشکی قانونی مجوز میگرفتند تا جنین را سقط کنند. شما آمار سقطهای قانونی امسال و سال قبل را ببینید که چه تغییری کرده است. وقتی در تلویزیون درباره این موضوع بحث میکنند که فرد میگوید من بچه کندذهن داشته باشم بهتر از این است که بچه نداشته باشم! من این مسئله را واقعا نمیتوانم تفسیر کنم. من به عنوان پزشکی که قسم ابن سینا و بقراط خوردم، اصلا نمیتوانم این تفکر را تفسیر کنم.
مدرسی درباره پیشگیری از تولد نوزادان معلول و بیمار گفت: وقتی تصویب میکنند که به کسی که سه بچه معلول دارد خانه بدهند، کار بدی نیست، اما باید از بدنیا آمدن بچه معلول جلوگیری کنند. وقتی یک فرد سه فرزند معلول به دنیا میآورد یعنی مشکل ژنتیکی داشته و من پزشک همراه سیستم بهداشت و درمان کشور مقصر هستیم. در پزشکی به ما یاد دادند پیشگیری بهتر از درمان است. مثلا بیماری دیستروفی ماهیچهای دوشن که برای درمان آن دارو آورده اند، دارو این بیماری صد هزار دلار هزینه میبرد، اما تشخیص پیش از تولدش صد دلار هزینه میبرد! غربالگری و تشخیص متفاوت است. غربالگری روی آدم سالم صورت میگیرد مثلا کسی که علائم ندارد غربالگری میکند؛ وقتی پاسخ گرفتند به معنی مریضی نیست به معنی احتمال مریضی است که باید آزمایشهای دقیقتر را انجام دهند. آدمهای معمولی که علامت ندارند و احتمالا در معرض خطر میتوانند باشند غربالگری را انجام میدهند؛ بنابراین اگر کسی غربالگری انجام میدهد به معنا سقط نیست. این اشتباه در مسیر تصویب این قانون شکل گرفت. تستهای تشخیصی هم با غربالگری فرق دارند، اگر تست تشخیصی دهیم فرد باید به سراغ درمان برود. به طور معمول که غربالگری درمان نمیخواهد، غربالگری به شما قدم بعدی را نشان میدهد.