پهپادهای مجهز به اسکنرهای حرارتی، قایقهایی دارای دوربینهای مادون قرمز، هیدروفون (لرزهنگار آب) و سایر وسایل و ابزارهای موجود برای کشف رمز و رازِ چند صد ساله دریاچه نس در اسکاتلند از روز شنبه بسیج شدند.
پل نیکسون، مدیر دریاچه نس که برنامه شکار «هیولای لاخ نس» را ترتیب داده، به خبرگزاری فرانسه گفت: «هیچ جایی در جهان نیست که آوازه دریاچه نس به آن نرسیده باشد ولی همچنان ما پاسخی برای این پرسش که هیولای این دریاچه چه موجودی است، نداریم.»
هیولای لاخ نس (Loch Ness Monster) در بین مردم بریتانیا افسانهای است درباره موجودی عظیمالجثه و ماقبلتاریخی که در آبهای عمیق دریاچه نس واقع در اسکاتلند زندگی میکند. نخستین روایت از وجود آن در سال ۵۶۵ میلادی ثبت شده است.
رویت هیولای دریاچه نس، برای نخستین بار در اوایل دهه ۱۹۳۰ رسانهای شد و از آن زمان تاکنون بیش از ۱۱۰۰ مشاهده رسمی آن توسط گردشگران یا ساکنان منطقه ثبت شده است.
این هیولا الهامبخش نگارش داستانها و ساخت فیلمهای و برنامههای تلویزیونی مختلفی بوده و نیز موجب رونق صنعت گردشگری در منطقه شده است. چنان که گزارشهای رسمی نشان میدهد، این هیولا سالانه میلیونها پوند از طریق جذب گردشگران به اقتصاد اسکاتلند کمک میکند.
ماکت ساخته شده از هیولای لاخ نسدر سال 2006
آقای نیسکون معتقد است که موجوداتی عظیمالجثه در دریاچه تحت مدیریتش وجود دارند، چنان که به خبرگزاری فرانسه توضیح داد: «من نمیدانم چه موجوداتی هستند ولی موجودات عظیمی در دریاچه وجود دارد. من تصاویر اسکنری را دیدهام که نشان میداد، چیزهایی به اندازه یک کامیون در آب در حال حرکت هستند.»
مدیر دریاچه نس افزود: «این آخر هفته فرصتی است که ما باید با استفاده از جدیدترین روشهایی که تا کنون از آنها بهره نبردهایم، جستجوی دیگری را در آبهای این دریاچه آغاز کنیم. من که بیصبرانه منتظر دیدن آن موجودی هستم که بالاخره پیدایش میکنیم.»
چهار سال پیش گروهی از دانشمندان با آزمایش دیانای موجودات دریایی موجود در این دریاچه با رد فرضیه وجود کوسه، گربهماهی، یا موجود دریایی مقابل تاریخ به این نتیجه رسیدند که دریاچه نس مملو از دیانای مارماهی است و احتمالا موجود مشاهده شده، یک مارماهی است که به سطح آب آمده است ولی مردم با دیدنِ سرِ آن جسمِ بزرگی برای آن متصور شدهاند.
منبع: یورونیوز
ششم مارس ۱۸۸۲، ملکه ویکتوریا به دخترش ویکی نوشت: «ارزشش را دارد که به آدم تیراندازی کنند تا آدم بداند چقدر عزیز است». چند روز پیش از آن مرد جوانی به نام رودریک مکلین هنگام خروج ملکه از کاخ وینزور با اسلحه کمری به او تیراندازی کرد و گلوله از میان ملکه و جان براون، پیشکار وفادار او عبور کرد. به گزارش روزنامهها پس از آن گروهی از پسرهای کالج ایتون از جمله یکی از آنها با چتر به جان مکلین افتادند. رودریک مکلین در این مسیر تنها نبود. او آخرین نفر از هفت نفری بود که تلاش کردند ملکه را ترور کنند. ناکامی آنها باعث شد که در سایه قدرت و موفقیت قدرقدرتان دوران ویکتوریا از یادها زدوده شوند، اما در زمان خود اقدام آنها شوری برپا کرده بود. اشعار و شعارهایی درباره آنها نوشته میشد و خبرنامهها و روزنامهها به اقدام آنها میپرداختند