بی اعتمادی به دولت که در صف های طولانی بنزین علی رغم تکذیب های مکرر درمورد افزایش قیمت بنزین، نمایان شده، عمدتا ناشی از عملکرد دولتمردان است.
مرتضی مبلغ، فعال سیاسی اصلاحطلب، درباره نقش دولت سیزدهم در تقویت حس بی اعتمادی میان مردم به «انتخاب» گفت: در چند ماه اول دولت رئیسی، نظرسنجیهایی که برگزار میشد امیدوار کننده بود، چون اینها وعدههای خیلی قطعی به جامعه دادند که ما با آمدنمان مشکلات را حل میکنیم؛ بخشی از مردم نیز باور کرده بودند. با گذشت زمان مشخص شد وضعیت بدتر شده است و دقیقا در همان مسائلی که وعده داده بودند وضعیت سختتر شد؛ بنابراین مهمترین عامل بی اعتمادی مردم نه تنها به دولت بلکه به کل دستگاههای مختلف شکل گرفت. یکدستی نشان داد که همه با هم عمل میکنند. تصور این بود که با این یکدستی همه چیز با هم پیش میرود؛ اما به دلیل عدم درک واقعیتها و ناتوانی مدیران و رویکردهای غلط و راهبردهای نادرست، دیدیم که چه بلایی سر کشور آمد.
وی افزود: مهمترین عامل برای این بی اعتمادیها به عملکردها برمی گردد. اگر بخواهیم سهم عمده را به نهاد دولت بدهیم، در برخی از دولتها به ویژه در دولت اصلاحات، میزان اعتماد مردم و تحقق وعدهها قابل قبول بود. اگر بخواهیم عامل مهم دیگر در این زمینه را در نظر بگیریم، رویکردها و سیاستهای اساسی است. آقایان به دنبال این هستند که یک سری از ذهنیتهای خودشان را که با نیازهای امروز ایران و قانون همراه نیست به مردم تحمیل کنند. این وضعیت جامعه را به واکنش وا میدارد و مشکلات جدی برای مردم ایجاد کرده است.
مبلغ در ادامه اشاره کرد: بیاعتمادی معلول سیاستها و رویکردهاست. یکی دیگر از معلولهای سیاستهای غلط این است که سیاست ورزی و کنش سیاسی سازنده را به حاشیه میبرد. احزاب در این شرایط به حاشیه میروند و افراد نادان و ناتوان صحنه گردان میشوند و این برای جامعه سیاسی به شدت فاجعه آمیز است. همین اقدامی که در مورد اصلاح قانون انتخابات شد یک حرکت فاجعهآمیز بود. اگر کمترین دقت و درکی از واقعیت وجود داشت این کار را انجام نمیدادند. یک کار ضربتی که با خیلی از مقررات هم همراه نبود انجام شد و احزاب کنار رفتند. کسانی میداندار شدهاند که کمترین درکی از واقعیتهای ایران و جهان ندارند.
مبلغ در پایان تاکید کرد: به نظر من بزرگترین بازنده این وضعیت خود نهاد دولت است که آسیبهای آن به مردم وارد میشود. یک حاکمیت باید بتواند کشور را به خوبی اداره کند و اعتماد مردم را جلب کند. وقتی که سیاست به حاشیه برود و اصلاح طلبان که یکی از نیروهای اصلی و جدی مورد اعتماد مردم بودند به حاشیه بروند، طبیعی است که بازنده اصلی دولت است. اصلاح طلبان وقتی تمام راهها بسته باشد هیچ کاری جز هشدار دادن نمیتوانند انجام دهند. مردم به این نتیجه رسیدند که هر تلاشی برای بهبود وضعیت به نتیجه نمیرسد.
همچنین جلال جلالیزاده، فعال سیاسی اصلاحطلب، درباره علل بی اعتمادی به دولت به «انتخاب» گفت: دلایل و عوامل بی اعتمادی به دولت زیاد است. وقتی یک شخص و یا گروه و دولتی که به مردم وعدههایی بدهد و به وعدههای خودش عمل نکند، در پیش مردم مورد بی اعتمادی قرار میگیرد. بی اعتمادی اینطور نیست که یک شخص بدون دلیل نسبت به شخص مقابل بی اعتماد شود. این دولت پایههای مردمی ضعیفی دارد و رئیس جمهور در یک انتخابات ضعیف بالا آمد؛ در گزینش و چینش وزیران و مسئولان هم ناتوان بودند. این دولت نشان داد که نمیتواند به وظایف خود عمل کند. بنابراین مردم نسبت به این دولت بی اعتماد شدند. مردم منتظر عمل کردن دولت هستند، توجیهی نیز از سوی دولت قبول نمیکنند.
وی ادامه داد: امروزه با وجود فضای مجازی و آگاهی و روشنگری، دست به دست هم داده اند که هیچکس نتواند سر مردم را کلاه بگذارد. مردم اگر متوجه شوند کسی دروغی گفته است، دیگر نمیتوانند به او اعتماد کنند. این دولت نه تنها به خودش بلکه به دولتهای آینده نیز ضربه زده است.
جلالیزاده گفت: همیشه اینطور نیست که مردم موضع منفی داشته باشند و یک دولت را برای همیشه الگو قرار دهند. اگر یک دولت کار خود را درست انجام دهد به مرور مردم هم اعتماد میکنند.