احمدرضا سرحدی، کارشناس مسکن می گوید یک زوج جوان اصلا نمیتواند به خرید خانه فکر کند. با حقوق ماهی دوازده میلیون چطور ده میلیون قسط بیست درصد قیمت خانه را بدهد؟ ۹ دهک جامعه نمیتوانند خانه بخرند و یک دهک هستند که توانایی ورود به بازار مسکن را دارند. این تصور که رکود و ماندن ساختمانها روی دست دلالها قیمت را اصلاح میکند مطلقا نتیجه نمیدهد. نهایتا خانه را به خارجیها مثل ترکیه میفروشند.
احمدرضا سرحدی، کارشناس مسکن درباره تاثیر دخالت قیمت گذاری دولتی بر بازار مسکن به «انتخاب» گفت: وقتی که عرضه و تقاضا با هم برابری نداشته باشد و تعادلی بین آنها وجود ندارد، با دستور چه کار میتوان کرد؟ هرچه دستور در این زمینه بدهند کارها زیرزمینیتر میشود و قراردادها صوری میشود، این تجربه چهل سال انجام شده و تعجب میکنم چرا باز به این مسیر ادامه میدهند.
او افزود: اقتصاد، عرضه و تقاضاست و اگر تعادل آنها به هم بخورد سنگ روی سنگ بند نمیشود. مافیای مسکن اصلا به مردم ربطی ندارد، نهادهای رسمی و بانکها در این زمینه نقش دارند و عمده این احتکار و قیمت سازی توسط آنها صورت میگیرد. وقتی در یک کشور ۷۰ درصد تورم وجود دارد مثلا مسکن گران میشود حالا با دستور میخواهند مقابل آن ایستادگی کنند؟ الان میگویند اجاره را کنترل کنید، چگونه کنترل کنند؟ خانههای استیجاری یا برای مردم عادی است که از اجاره این واحدها برای خرج زندگیشان استفاده میکنند یا برای نهادهاست. مسلما وقتی یک صاحب خانه از اجاره اش برای زندگی استفاده میکند و هزینه هایش دو برابر شده است چرا اجاره را گران نکند؟
وی درباره تجربه دولتهای موفق در حوزه خانههای استیجاری افزود: در آمریکا و اروپا بخشی از خانهها هستند که فقط برای اجاره اند، اما ما این پتانسیل را نداریم، ما یک عدد ساختمان دولتی استیجاری نداریم. البته در گذشته ساختمانهای دولتی برای نهادها بود، اما برای عموم چیزی نداریم. دولت نیز در ۴۳ سال اخیر ضمن تذکر کارشناسان کاری برای ساخت خانههای استیجاری نکرده است. الان هم دست دولت در حوزه مسکن خالیست. من نمیدانم چرا دولت از روشهای بی نتیجه استفاده میکند و بر آن اصرار دارد.
او ازود: در بخش خرید مسکن نیز مشکلات زیاد است. باید اشتغال و کار ایجاد شود؛ با وام ۵۰۰ میلیونی که ماهانه ده میلیون قسط آن است کسی نمیتواند خانه دار شود، آن وام ۵۰۰ میلیونی نیز بیست درصد قیمت خانه است. من که هفتاد سال سن دارم با دو سال کار کردن خانه خریدم و آن را به مرور تبدیل کردم، اما الان وقتی حقوق یک کارمند و کارگر کفاف معیشتش را هم نمیدهد چگونه وارد بازار مسکن شود؟ باید اقتصاد به گردش دربیاید تا افراد توانمند شوند و به بازار بیایند. این کارها تجربههای موفقی در جهان هم دارد و راه حل دارد، اما متاسفانه در ایران میخواهیم از تجربیات بی نتیجه استفاده کنیم.
این کارشناس مسکن سپس درباره ادامه رکود مسکن و عدم فروش به قیمت بالا تا زمان اصلاح قیمت اظهار داشت: ابدا! بخشی از این ساختمانهایی که الان قفل شده است برای مقابله با تورم و حفظ ارزش سرمایه است وگرنه افراد بی دلیل که چندین آپارتمان را بی استفاده نمیگذارند. تمام معاملاتی هم که انجام میشود اگر دقت کنید معاملات سفته بازی است یعنی مصرف کننده ملکها را نمیخرد و سرمایه دار برای حفظ سرمایه میخرد. یک زوج جوان اصلا نمیتواند به خرید خانه فکر کند. با حقوق ماهی دوازده میلیون چطور ده میلیون قسط بیست درصد قیمت خانه را بدهد؟ ۹ دهک جامعه نمیتوانند خانه بخرند و یک دهک هستند که توانایی ورود به بازار مسکن را دارند. این تصور که رکود و ماندن ساختمانها روی دست دلالها قیمت را اصلاح میکند مطلقا نتیجه نمیدهد. نهایتا خانه را به خارجیها مثل ترکیه میفروشند.
سرحدی درباره وضعیت مسکن در دیگر شهرها گفت: یکی از مشکلات ما آمایش سرزمین است. تمام درآمد و پول و کار کشور را در یک نقطه در تهران متمرکز کرده ایم و بقیه جاها خالی مانده است، بحران عظیم مسکن عمدتا در کلانشهر هاست. شما در بیرجند و شهرستانهای کوچک به این وضعیت برنمی خورید. باید امکانات را در بحث آمایش سرزمینی در کل کشور تقسیم کنند که افرادیکه میخواهند در یزد و کرمان و سیستان بمانند توانایی زندگی داشته باشند و برای یک دانشگاه و بیمارستان و کار اداری به تهران بیایند. اگر این امکانات را متناسب با داشتههای استانها تقسیم کنند این وضعیت پیش نمیآید که متوسط قیمت مسکن در تهران به صد میلیون برسد.