سرویس سیاسی انتخاب: جریان انقلابی مدتهاست تلاش میکنند تا به هر نحو ممکن راهی باز کنند تا مراسم هایی برگزار کنند که سبک و شکل شادی و کنسرت داشته باشد، اما با انتقاداتی از درون خود روبه رو هستند. آخرین نمونه آن مداحی حسین طاهری در شب میلاد حضرت معصومه(س) در ورزشگاه حیدریان قم بود. تصاویری که در فضای مجازی بحث برانگیز شده است.
مواجهه با سبک زندگی طبقه متوسط از این منظر منجر به یک تناقض در درون جریان انقلابی شده است. همین مساله باعث شده تا برخی از آنها در مقاطع مختلف رفتارهای متناقض از خودشان بروز دهند. یک روز امیرحسین مقصودلو ملقب به تتلو را بر صدر بنشانند و از اینکه باید به سمت جذب «طبقه متوسط حرکت کرد» داد سخن سر دهند، از سوی دیگر تضادی میان نسل جدید مداحان با سنت گرایان اصولگرا ایجاد شده است که خودشان نام آنها را «مسلمان صورتی» گذاشتند.
جشنی به سبک کنسرت
موضوع از مداحی فرزند یکی از خانواده های مشهور مداحی ایرانی آغاز شد. حسین طاهری فرزند محمدرضا طاهری است. مداحی که بخشی از این شهرت به نزدیکی او با حسن پورکاظمی باز میگردد. کسی که رسانهها بیشتر او را با نام «حسن رعیت» میشناسند. همان روزها که پرونده حسن رعیت پایش به رسانهها باز شد، تصاویر محمدرضا طاهری و نزدیکی اش با این فرد بحث برانگیز شد. حالا از خانواده آنها حسین طاهری با برگزاری دو مراسم خبر ساز شده است.
مراسم اول او جشنی بود که در نمایشگاه کتاب برگزار کرد و درست به مانند همان مراسم اندکی بعد در ورزشگاهی در قم برگزار شد.
با انتشار تصاویری از آن جشن درحالی که او به مانند خوانندگان کنسرت در میان دختران قرار گرفته بود، انتقاداتی را به دنبال داشت. خبرگزاری دانشجو در یادداشتی درباره نقدها نوشته بود: «منتقدان به این برنامه و حضور و شکل مداحی حسین طاهری در قم ایراد وارد کردند که هم نوع میزانسن و نحوه قرار گرفتن مداح در میان آن همه دختر و هم ایستاده برگزار شدن و بالا و پایین پریدن دختران در شأن مراسمی که در آن مدح اهل بیت (ع) و حضرت معصومه (س) میشود نیست!»
حمید رسایی در نقد این مراسم آن را «صورتی بازی» یا اسلام صورتی خواند و نوشته بود: «آقایان! صورتی بازی در آوردن و رنگ گرفتن از نقشی که آنها برای ما تعریف کردهاند، کم کم شما را میکشاند به جایی که در زمین آنها بازی کنید.»
اگرچه برخی به دفاع از حسین طاهری پرداختند اما خود او تلاش کرد با نوشتن یک متن موضوع را یک استثناء تلقی کند که به طرز غیرمنصفانهای در رسانههای به آن پرداخته شد.
حسین طاهری در متنی که منتشر کرد «فضای پیشآمده در این مجلس» را «دقایقی بسیار کوتاه» و در «لحظات پایانی مراسم جشن» توصیف کرد. او تلاش کرد با بیان اینکه این مراسم «برای همه ما تجربه اول بود!» به نوعی خطایش را بپذیرد.
اما لابه لای نوشته او نشان میداد از اینکه برخی از درون جریان انقلابی به این موضوع به صورت پررنگ پرداختند ناراحت است. او در بیان دلایلش با ذکر این نکته که این بخشها در صداوسیما و فضای مجازی پخش نشد بود، نوشت: «هیچ کس ذرهای هم صبر نکرد! با انتشار یک تصویر ۳۰ ثانیهای! همه با دنیایی از قضاوت آمدند! حتی عزیزانی که بنده حقیر را از سالیانی دور و دراز میشناختند وای کاش فقط قضاوتها بود! یا انتقادهایی سازنده و دوستانه! اماناز تهمت، ناسزا و خشم انتقام اما من صبر کردم تاخوب بشنوم! بلکه با این تلنگر، از خواب بیدار شوم و به خودم بیایم که اینجا کجاست!؟ دنیاست! خب… رسم دنیا این است و درس دنیا همین که هیچ یک از ما به هیچ یک از ما هیچ دل نبندیم جز به صاحبش، صاحبدلهایمان…حجت بن الحسن(عج) آقا امام زمان(عج) وخانواده مهربانش، همین!»
یک بام و دو هوا
حامیان و مدافعین او و اینگونه مراسمها اتفاقا این نوع مراسمها را یک نقطه قوت میدانند. آنها معتقدند حضور متنوع مخاطبین و اقشار مختلف مردم و با سلایق متفاوت در مجلسی که یاد و نام حضرت فاطمه معصومه (س) و بر مبنای روز دختر است، و شوری که به خاطر این موضوع ایجاد شد و احتمال تأثیرگذاری این طور مجالس را بالا برده و نقطه قوتی برای آن به حساب میآید. نقطه قوتی که باعث میشود جریان انقلابی و مذهبی را از لاک بسته بیرون آورده و با سبک زندگی طبقه متوسط پیوند بزند.
این دوگانه سالهاست که مطرح است. جریان انقلابی در سال 96 وقتی با این انتقاد مواجه شد که مخالف سبک زندگی متفاوت با خودش است، سعی کرد با بردن تتلو به دیدار ابراهیم رئیسی از خود چهرهای دیگر بسازد. آن زمان ادعا شد که اساسا اینکه این جریان مخالف سبک زندگی شادمانه معرفی شوند، کاملا ساخته و پرداخته رسانههای «جریان رقیب» است.
برای همین بعد از انتخابات هم تتلو به مراسمی در خبرگزاری فارس دعوت شد و از او تقدیر به عمل آمد تا نشان دهند رویه دیگری را در پیش گرفته اند. این رفتار البته با انتقاد از درون و بیرون جریان اصولگرا روبه رو شد.
در پاسخ مهدی محمدی که امروز مشاور راهبردی قالیباف است در یادداشتی مدعی شد که این رویه باید از گذشته ایجاد میشد. او معتقد بود «مسئله اين نيست كه چرا آقاي رييسي با او ملاقات كرده يا به جشن فارس پلاس دعوتش كرده اند، بلکه مسئله اين است كه چرا چنين كارهايي دير انجام شده و چرا در سال هاي گذشته يك "رويه" نبوده است.»
قالیباف هم بعد از انتخابات در نامه که به جوانان اصولگرا نوشت باطرح این سئوال که «چگونه میتوان بدون چشم پوشی از آرمانها با واقعیت تغییر سبک زندگی طبقه متوسط کنار آمد؟» نشان داد قصد دستکم به ناچار پذیرفتند باید «تغییر رویه» بدهند.
از طرف دیگر همان روزها حمید رسایی به جشن خبرگزاری فارس دعوت شده بود توضیحاتی را در کانال خود منتشر کرد که به نقل از مدیرعامل خبرگزاری فارس نوشته بود. او از مدیرعامل خبرگزاری فارس «مناسبت تقدیر از این افراد را » پرسیده و پاسخ شنیده بود: «برخی از چهرههای فضای مجازی که به خاطر دفاع از انقلاب و ارزشهای انقلاب در فضای مجازی مورد هجمه قرار گرفته اند را دعوت کردیم تا از آنها تقدیر کنیم.» رسایی اضافه کرد: «برخی از این میهمانان هم شاید ظاهرشان به تیپ ما نخورد اما تقدیر از آنها لازم است. ابتکار دوستان خبرگزاری فارس را پسندیدم و کارشان را تحسین کردم. »
این رویه بعدها با حامد زمانی هم تکرار شد تا از او خوانندهای انقلابی نسل نو بسازند. زمانی برای مدت دو سال تبدیل شد به پای ثابت مراسمهای جریان انقلابی و بعد ناگهان ستاره اقبال او افول کرد.
واضح بود که جریان مدعی انقلابی گری در نمایش چهرهای جدید از خود به خطا رفته و زیاده روی کرده بودند که اندکی بعد آن وضعیت برای تتلو و حامد زمانی پیش آمد و خودشان نیز به تنظیمات کارخانه بازگشتند.
آیا پای رقابتهای درونی مداحان در میان است؟
به ماجرای جشن جدید در ورزشگاه قم باز گردیم. میثم مطیعی که در بین مداحان مشهور به نزدیکی به کانون قدرت است در رشته توئیتی به نقد «نماهنگهای موسیقی محور مذهبی» پرداخت. او متنی را منتشر کرد که توسط فردی با نام «دکتر سید محمد صادق کاظمی» نوشته شده بود.
این رشته توئیت با بیان اینکه «موسیقی چه به نحو مطلق حرام باشد و چه تنها برخی از انواع آن، هیچگاه مورد تجویز فقهای شیعه نبوده است.» ادامه می داد «فقیهی یافت نمیشود که موسیقی را خصوصا برای تبلیغ دین تجویز کرده باشد.»
نویسنده سپس به نقد اهداف برگزاری این جشن ها و ساخت نماهنگ ها پرداخت و پرسیده بود که آیا این رفتار با هدف «انتقال مفاهیم دینی به نسل جدید» صورت میگیرد؟
نویسنده خود پاسخ میدهد: «این نسل اگر در خانواده مذهبی است که تا چندی پیش این خانواده موسیقی محور نبود و کار انتقال مفاهیم را نیز بدون موسیقی انجام میداد. اما اکنون با حجم زیاد تولیدات نماهنگهای مذهبی، موسیقی محور شده است. پس برای این خانوادهها، نتیجه این تولیدات جایگزین شدن موسیقی به جای مداحی است. در نتیجه نسل بعد هیأت را محور فعالیت فرهنگی نخواهد دانست بلکه جایی محور است که با موسیقی بتواند جشن بگیرد و یا حتی عزاداری کند.»
نویسنده سپس نگرانی اصلی خود را از تغییر نوع و سبک مراسمهای مذهبی به روشنی اینگونه بیان میکند: «اگر دو دهه بعد متدینین جمع شوند و در یک کنسرت و همخوانی با موسیقی بر سیدالشهداء عزاداری کنند تعجب نکنیم، آن موقع هیأتهای امروز تنها برای محاسن سفیدها خواهد بود. و اگر مخاطب خانوادههای غیر مذهبی است که اصلا مشکل ایشان در دریافت پیامهای مذهبی با موسیقی حل نخواهد شد. این تولیدات تنها خانوادههای مذهبی را نسبت به این مقوله غیر مقرب سست میکند.»
حلال تدریجی با اسلام صورتی
انتقادات به حسین طاهری را شاید بتوان نوعی رقابت درونی میان مداحان هم ارزیابی کرد. رقابتی میان سنت گرایان و کسانی که سعی میکنند با روشهای جدید مخاطب جذب کنند. آنها را میتوان کسانی در نظر گرفت که سبکهای مداحی، روضه خوانی و حتی مولودی خوانی گذشته را پاسخگوی نیاز نسل جدید نمیبینند. نسل جدیدی از دل مداحان بیرون آمده که با سنت گرایی در درون خود تعارض دارد.. سنت گرایان این روش را همانطور که در توئیت میثم مطعیی آمده « قدم گذاشتن در راه استراتژی حلال تدریجی» ارزیابی میکنند که باید مقابل «صورت بازی» آنها ایستاد.
معاون اول رییسجمهور بر لزوم احترام همه دستگاهها به مجوزهای رسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای برگزاری مراسم های فرهنگی تاکید کرد.