پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : راست آنست که
شرایط کشور بس خطیر است، دشمن بر محاصره و تحریم اقتصادی علیه ایران روز به
روز می افزاید و همچنان در پیش است و صد تاسف که ما همچنان برخود مشغولیم و
در توجیه این خودزنی ، «تهدیدها» را «توهم» می خوانیم و باز، سراغ بازی
خسته کننده دروغ و تهمت و بی اخلاقی و.... می رویم، بی آنکه لختی بیاندیشیم
که این همه نزاع و جدل بر سر چیست؟ آیا دشمن را در چندقدمی خویش نمی بینیم
که نه فقط در پی «توقف و حذف کلی برنامه هسته ای» و امثال آن و یا حتی
«تغییر رژیم» است ، بلکه اساس وجود ایران را خطری عمده می داند به تجزیه
این سرزمین می اندیشد.
اول آنکه ، توهم خواندن دراز دستی دشمنان
ایران، توهمی بیش نیست. تاریخ دو دهه انقلاب اسلامی نشان داده که دشمن دمی
از خصومت و دسیسه گری غافل ننشسته، به صورت های پیدا و پنهان در اندیشه
مبارز نظامی، تهاجم رسانه ای و فرهنگی، تحریم کردن و در تنگنا قرار دادن
کشور و در نتیجه براندازی نظام و تجزیه ی کشور است و همه نیرو و توان خویش
را بسیج می کند، تا این موقعیت استثنایی در خاورمیانه را به سود خود
فروبلعد.
برخی ساده دلان ساده نگر وجود این اقتدار آلوده و اندازنده
را که به هیچ هنجار و معیاری جز منفعت خود نمی اندیشد و خود را پایبند هیچ
ضابطه و قانون ملی و بین المللی نمی داند، انکار می کنند. رخدادهایی از
این دست هرازگاه چشم این دوستان خیال اندیش را می گشاید و نهیب واقعیت را
بر سر آنها فرود می آورد. دشمن با همه نیروی خود در خیال ویرانگری است. در
این تردیدی نیست.
آمریکا تحریم غذایی ایران را کلید زده و نشان داده
اساساً گرسنگی ملت ایران «اهمیتی» برایش ندارد ، پس ترسی ندارد که طی
ماههای آتی بر محدودیت ها بیفزاید و تحریم هوایی و زمینی و .... نیز اجرایی
کند. در این مسیر، به جز یک دیپلماسی فعال و جلوگیری از بیان عبارات تحریک
برانگیز و از سویی «حمایت تام و تمام و راستین از تولید داخلی و خودکفایی
واقعی» ، یک راه اساسی دیگر وجود دارد که مانعی سنگین بر سر راه غرب است:
ایجاد
توافق، وحدت ، مدارا ، رفق، حلم و تحمل حریف و رقیب، میان حناح ها،
سیاستمداران ، شخصیت ها ، مخالفین ، منتقدین و ایجاد «اصول مشترک و تکیه بر
مبانی مورد قبول» و تاکید بر اصول و منافع جمعی ملت ایران و مقابله همه جانبه و هشیاری سرشار در برابر دشمن، در عین وجود اختلافات جدی ، باید مبنای عمل در جهت تحقق بخشیدن به اهداف و اولویت های مدیریت سیاسی و اجرایی کشور قرار گیرد
در واقع، تلاش برای تأمین وفاق و وحدت ملی و رفع موانع آن می بایست به صورت
مبنایی اخلاقی و وظیفه ای ملی برای همه جناح ها و جریان های سیاسی فعال
کشور درآید. پاره ای تندروی ها که از سوی برخی اشخاص ناآگاه یا مسئولیت
ناشناس جناح ها ـ چه در صورت گفتار و چه در صورت کنش ـ صادر می شود، اهداف و
اولویت های سیاسی برای تدبیر و مدیریت کشور را به فراموش می سپارد و همه
نیروها و توان ها در راه منازعه های قبیله ای و حقارت میز جناحی به تحلیل
می برد.
و نیز هستند برخی «کاسبان سیاسی» و «طعمکاران قدرت طلب» که از سر
کاهلی، همه دشواری ها و ناروایی هایی را که در کار هست به دوش دشمن می افکنند و
خود را از مشاهده عیب خویش بی نیاز می بینند. مقتضای خرد سیاسی، جامع نگری
است: دفع شر دشمن (که جز با مواردی که گفته شد و در ادامه نیز می آید) و رفع کاستی های خویش و صد البته به حاشیه راندن تندروها
مانعی از جنس «خوارج»
برای
ورود به این مسیر پرتلاطم (که به در بالا به آن اشاره شده) عده ای هستند
که براساس طبیعت وجودی خود، تمایلی به ایجاد دوستی و رفاقت میان جریان ها
ندارند و از آنجا که نان خود را در شعله ورسازی چنین فضاهایی می بینند، بر
آتش اختلافات می افکنند و مانع تراشی می کنند ، اختلافات را عمده می کنند و
نزاع های پیشین را یادآوری می کنند ، فریاد «وااسلاما» سر می دهند و «هل
من مبارز» می طلبند ، بی آنکه حتی اعتقادی به سخنان و مواضع خویش داشته
باشند.
جماعتی چنین ، همواره و در طول تاریخ مشاهده شده اند ، اما
آنگه دردسرساز شده اند که صحنه گردان می شوند ، اینان در طول ماههای اخیر و
پس از ماجراهای سال 88، نشان داده اند که آماده درافتادن با دیگران هستند و
از کوچکترین فرصت و بهانه ای، برای برجسته سازی کینه ها و عداوت تلاش می
کنند و از مدارا ناتوانند و سخت گریزان...
و سوگمندانه آنکه این
جماعت ، تنگ نظری هایی چنین و تاراج منافع ملی ایران را نشانه «عرق دینی» و
«غیرت مسلمانی» و نیز «تکلیف شرعی» می دانند، هکذا که نمی دانند خودبزرگ
بینند و از سر جهل و نادانی، رفتار خویش را نشانه «عزت نفس» خود می دانند.
اینان
با برداشت غلط از انقلاب و مبارزه و انقلابی بودن، و اتکاء به همین
توجیهات، چنین شدت عمل و چنان درشت خویی می کنند. این خامفکران و
یکسونگران، چهره ای خشن از اسلام در ذهنشان متصور هستند که گویی اسلام دین
قهر است و باید همواره رفتاری قهرآمیز بروز دهند.
«انقلابی گری» از
نظر اینان، هرگونه رفتار تند و قهرآمیز تلقی می شود و هر که چنین نیست
غیرانقلابی و سازشکار است، حال که اینان همواره حجابی بر وجه و سیمای
انسانی یا حتی فرا انسانی «اسلام» هستند ، گوآنکه اگر انسانیت از «عدل» می
گوید، اسلام نیز، از «عدل» می گوید و «احسان» ، اگر انسانیت از «حقوق
شهروندان» می گوید، اسلام از «حقوق دشمن» می گوید و به «عدالت در عداوت»
دعوت می کند ، اگر دیگران از «حق مقابله» و «انتقام» می گویند ، اسلام از
«عفو» می گوید «صفح» و «دفع بدی» با «نیکی» ، و اگر امروز دنیا به نفرت از
خشونت رسیده است، اسلام در قرنها پیش خط بطلانی بر خشونت کشیده است.
....
و چگونه می توان این درد را نهفت که برخی سیمای این دین انسانی و اخلاقی
را چنین زشت و هولناک ترسیم کرده اند .... لذا تنها راه برون رفت از چنین
شرایط و گذر از این موانع ، به حاشیه راندن تندروها و دعوت از نخبگان و
جماعت اهل اعتدال و انصاف است که «سیمایی حقیقی از اسلام» و وجهه فراانسانی
آن ترسیم می کنند.
رمضان ، ماه برادری ، وحدت و همدلی
اینک
در رمضان هستیم ، این ماه ، ماه برادری است و نقطه ای وحدت برانگیز برای
مسلمانان، رمضان فرصتی است ارزشمند برای ایجاد و تقویت وحدت و انسانیت،
ماهی که علی (ع) قربانی تفرقه ای از همین جنس شد ، فرق مبارک او، نه فقط
توسط «ابن ملجم مرادی» شکافت که قربانی شمشیر «تعصب» ، «جهل» و «ساده
اندیشی» شد ، امیرالمونین حتی پس از ضربت خوردن و دستگیری «ابن ملجم»، به
فرزندانش سفارش کرد با وی مدارا کنند و فرمود: از انچه می خورید و می اشامید به او بدهید و بستری نرم برایش بگسترید. هنگامی
که برای آن حضرت، در بستر مرگ کاسه ای شیر اوردند اندکی بیاشامید و بقیه
را برای ملجم فرستاد و بار دیگر سفارش کرد که از غذای او کم نگذارند:
من از انچه می خورم و می اشامم به او بدهید پس اگر من زنده ماندم خود می
دانم که چه کنم و اگر مردم، به او یک ضربت بزنید و نه بیشتر.
گو آنکه او حتی بر خوارجی که او را تکفیر کردند و دشنام ها دادند ، دم
برنیاورد و کافرشان نخواند و حتی فرمود «آنان برادران ما هستند که به ما
ستم می کنند» و حتی آنان را «حق طلب و دارای حسن نیت» خواند و سفارش کرد
«بعد از او، با انان نجنگند» . ذکر این روایت نیز، خالی از لطف نیست که
«روزی مردی از خوارج به امیرمومنان دشنام داد، مردم برخاستند او را بکشند ،
اما حضرت مانع شد و فرمود: مهلتش دهید ، «دشمنام» را با «دشنام» باید (که
البته ما اهلش نیستیم) ، یا «بخشودن گناه» (که ماه اهلش هستیم)»
وقت تنگ است.../ درخواستی عاجزانه از بزرگان و دلسوزان و عاشقان این کشور و مردمش
باری،
بسیاری از ما ، از تاثیر «قدرت معنوی» و «نیروی اخلاق» غافلیم ، با معنویت
و مکارم اخلاق می توان به توفیقاتی دست یافت که باصدلشگر و قدرت مادی نمی
توان.
خوب است در این برهه حساس، همه گروه های سیاسی با درک درست از
شرایط کشور به اتفاق، ضمن یکدستی دراصول و حفظ منافع جمعی ملت ایران، صلاح
کشور و ملت را، در آرامس جستجو کرده که ادامه روند تشنج و تشتت هرگز توجیه
ناپذیر و عقلانی نیست.
دلسوزان بدانند ، ادامه این روند و استمرار
برخی روش ها و برخوردها و تندمزاجی ها و ناملایمتی ها و گاه نابرادری ها و
کژی ها ، جز به تخریب و قطعه قطعه ساختن این سرزمین و جلوگیری از رشد آن
(ولو به کندی) نخواهد انجامید، «جلوگیری
از اطاله ی برخی پرونده ها» ، «رفع موانع» و در ادامه «تفهیم شرایط خطیر کشور به آنان» (که البته با شناختی که وجود دارد ، کار سختی نخواهد بود) می تواند آمریکا و
دشمنان امروز ملت ایران را شوکه کند و آنان را در برابر فشار افکار عمومی
به واکنش وادارد ، واکنشی که قطعاً به نفع ملت ایران و گامی به عقب برای
دشمن است...
رمضان اما فرصتی است بغایت مناسب، وقت تنگ است، چاره ای باید...
* مصطفی فقیهی
مدیرمسئول
دغدغه های شما کاملا واقعی و دلسوزانه است.
راه چاره را در معنویت و اخلاق دیده اید. این هم قبول.
البته فکر نمی کنم منکر باشید که عقلانیت، کارآمدی و دلسوزی مسئولان هم شرط لازم است.
به فرض محال، مسئولان یک روزه کارآمد شدند و با عقلانیت و دلسوزی کار کردند.
ولی خوب می دانید که معنویت و اخلاق به این زودیها به این دیار بر نخواهد گشت!
متاسفانه نمی توانم هیچ امیدی به آینده نزدیک ایران داشته باشم.
تنها کاری که می توان کرد امیدوار بودن به معجزه است!!!
یا حق
بسیار عالی و حکمتانه بود.
جانا سخن از زبان ما می گویی. خداوند شما را سالم و تندرست و پرتوان نگه دارد.
عرض به حضور شما: برخی اعتقاد دارند که آنچه امروز بدان دچاریم، یک سرنوشت محتوم است. اما به نظر من، آنچه امروز بدان دچاریم، محصول تندوری های خوارج زمان در دو عرصه داخلی و خارجی است. در داخل تلاش می کنند به اختلافات دامن بزنند و فضا را یأس آور و پلیسی جلوه کنند. به خارجیان نیز گرا می دهند که ایران برای جهان خطرناک است و به هیچ قیمتی با او به تواف نمی رسید. دقیقاً همان چیزی که اسرائیل بر روی آن مانور می دهد و تلاش می کند همین تفکر را در دنیا جا بیاندازد.
تا زمانی که تندروهای خوارج گونه طرد نشوند و چشم فتنه از حدقه بیرون نیاید، امید به بهبودی اوضاع نیست. امام علی(ع) اولین کسی بود که توانست چشم فتنه (خوارج) را حدقه درآورد. او فرمود: «إنّی فقأت عین الفتنه... من چشم فتنه را درآوردم، در حالی کسی جز من بر این کار جرأت نداشت!» مروی است که امام علی پس از نابودی خوارج، حتی بر ایشان گریست. زیرا آنها افراد نادانی بودند که خیر و صلاح خود را نمی دانستند، اما روزها روزه بودند و شبها نیز تا صبح به شب زنده داری مشغول.
مروی است شبی که قرار بود فردایش با خوارج درافتند، ابن عباس که همان شب از اردوی خوارج به صورت مخفیانه دیدن کرده بود، به امام علی(ع) گفت: آیا می دانید فردا قرار است با کسانی بجنگید که زانوهایشان از عبادت پینه بسته است؟! امام فرمود: به خدا سوگند این فتنه ای بیش نیست!
البته خوارج زمان خودمان اینطور هم نیستند و در عبادت نیز به پای خوارج آن زمان نمی رسند. خوارج کنونی متناسب با دنیای کنونی، به دنبال چیزی غیر از حاکمیت عدالت هستند و دفاعشان از دین، ابزاری است.
این یکی منحصرا مال شماست
امان...
معلومه خیلی ترسیدم ؛ هر روزم یک خبر از حمله به ایران می زنی
اگه جنگی بشه رفتی کانادا پیش خاوری
رانت و وام و مجوز واردات ما شما هاست.
دیر شده!
مرد باش چاپ کن
بابا دست بردارید دیگه حناتون رنگی نداره
شما بصیرتتو ببر بالا
امان ازاون بصیرت که واژه ای به مصداق است دربین شما
هکه هرچی نداره ادعاشو میکنه
چند روز پیش با یکی از حامیان جبهه پایداری حرف زدم.بهش گفتم بیا (در این مسیری که اقای فقیهی عرض کردند )حرکت کنیم و به سمت وحدت برویم که جواب داد: تو رو خدا مسخره میکنی!!!!!!!.من چطور با تو که خدمتکار اسراییل هستی بیام به وحدت برسم!!!!!.عیسی به دینش موسی به دینش.میخایم ریشتونو بخشکونیم.اسراییلی اشغال.
حتی من دو تا گل واسطه کردم ولی او اینطور جوابمو داد.معلوم بود احساسات برش غلبه کرده.و عقلانیت رو کنار گذاشته.
بارها با خود گفته ام دشمنان این ملت با وجود افرادی از جنس ملت که اینچنین خون بدل مردم می کنند آنچنان شاد می شود که حال و هوای حمله فیزیکی به این کشور را مدتهاست به فراموشی سپرده و آنچه را بنام گزینه های حمله عنوان می کند صرفا خوراک تبلیغاتی و وسیله ای برای گمراه کردن اذهان از کرمهای ساقه خوار درخت انقلاب است تا آنها بتوانند بتدریج و بدون صرف هزینه ای از طرف دشمنان و با صرف هزینه از جیب ملت انقلاب و اهداف آن را خورده و نابود کنند.
حالا همان وقت است همان وقت که تشخیص درست از نادرست و دوست از دشمن به اندازه تشخیص رد پای مورچه بر روی کاسه چینی مشکل است.
و دشمن تمام این مسایل را رصد می کند و از اشتباهات و تیغ کشیدن ما بر روی خودمان شاد می شود و لذت می برد ولی آنچه نشان می دهد چیز دیگری است.
برادر عزیز :
امر به معروف و نهی از منکر فقط مربوط به مسایل دینی نیست
تولی و تبری فقط مربوط به دین و مسایل دینی نیست.
چرا روایت شده که هر گاه ملتی امر به معروف نهی از منکر را کنار بگذارند بدترین آنها بر آنها حاکم خواهند شد.
ملت ما ملتی غیور و سرافراز است و این را در جنگ با دشمنان ثابت کرده است ولی با دشمن خودی چه کند؟ دشمنی که از سر دوستی سینه چاک می کند و این سینه چاکی را بصورت هیئتی در می آورد و کلا مسایل را وارونه جلوه می دهد.
با او چه کند؟
اینجاست که آن امر به معروف و نهی از منکر و آن تولی و تبری به کار می آید ولی ما خودمان این وسیله را از دست ملت گرفته ایم و آنها را خلع سلاح کرده ایم آن ملت غیور چه کند جز خون دل خوردن و سر در گریبان فرو بردن ؟؟؟
باید رودربایستی ها را کنار گذاشت باید این خطوط زرد و قرمز و سبز را از جلوی ملت برداشت تا سرافرازانه وارد صحنه شوند و این کرمهای ساقه خوار را از بین ببرند جز این راهی نیست عزیز برادر و اگر بود کار ما به اینجا نمی کشید و به جاهای بدتر که خدا رحممان کند در آینده.
والسلام.
ولی راه حلتان اگر هم درست و کافی باشد، متاسفانه عملی نیست.
اخلاق گمشده جامعه ایرانی است و به این زودیها بر نخواهد گشت!
ایا این شیوه بین ما رواج دارد ؟ یا تا طرف را حذف حتی نکنیم دست بردار نیستیم ؟
قلم و هدف شما ستودنی است اما!
متاسفانه در ایران، اغلب سردمداران و مسئولین احساس مسئولیت برای ایران وایرانی نمی کنند و هیچ دغدغه ای به غیر از چپاول بیت المال، فرستادن فرزندان به لندن برای تحصیل و اقامت و پر کردن جیب خود از پول نفت، کاری دیگر نمی دانند و این یعنی ویرانی ایران به دست این افراد. چاره ای هم نیست داریم به سمت حکومت هایی مانند قاجار سوق داده می شویم.
خداوند به ایران و ایرانی رحم کند.
دشمنی در کار نیست . اینجا یعنی در ایران گوشی شنوا نیست و همگی با دست خودشان مملکت را ویران می کنند . باید عمیق تر فکر کرد و سخن گفت .
بابا شما دیگه چرا؟ تا وقتی که ریشه فساد در مملکت ما نخشکه هیچ مشکلی حل نمیشه حالا شما میفرمایید مسئولا بیان دوباره دست تو دست هم بدند با هم آشتی کنند!!و باز فساد فساد... بین خودشون باشه به کسی هم چیزی نگند!! اینه منظورتون!! رفاه ملت به جهنم به کشور آسیب نرسه!!! دشمن در کمین است!! آقا جون ما دوست داریم این دفعه دشمن بیاد مدیریت کنه