فارس: سید حسن نصرالله دبیرکل جنبش حزبالله لبنان، شامگاه امروز (سهشنبه)، در سالروز شهادت سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی فرمانده شهید نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ابومهدی المهندس نایب رئیس شهید سازمان الحشدالشعبی عراق سخنرانی خود را آغاز کرد.
دبیرکل حزبالله لبنان پس از عرض سلام، ابتدا به ابتلایش به آنفولانزا اشاره کرد و گفت: «من از همه دوستداران به خاطر آنچه در چند روز گذشته رخ داد، عذر میخواهم. ذهن شما را مشغول کردم. من از تمام کسانی که برایم دعا کردند، تشکر میکنم.»
او بعد از آنچه که در رسانههای اسرائیلی و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس گفته شد که من سکته مغزی کردهام به شما اطمینان داده و میگویم که جای نگرانی وجود ندارد. وی اضافه کرد: «جای نگرانی نیست و من دوست دارم به شما این اطمینان خاطر را بدهم. در ۳۰ سال گذشته در ناحیه نای کمی حساسیت داشتهام و زمانی هم که سید عباس شهید شد، به همین خاطر بستری بودم.»
حاج قاسم سرباز ولایت بود
دبیرکل حزبالله ادامه داد: «میلاد حضرت مسیح و سال نوی میلادی را تبریک میگویم و امیدوارم که سال جدید سال پر خیر و برکت و سال گشایش و امید برای لبنان و تمام مردم منطقه باشد. ما چند روز پیش سالروز شهادت صدیقه کبری حضرت فاطمه زهرا علیها السلام و سالروز درگذشت تعدادی از علما از جمله آیتالله شیخ مصباح یزدی، علامه شهید شیخ نمر النمر را داشتیم. ما همچنین در روزهای گذشته تعدادی از عزیزانمان را از دست دادیم که من به آنها تسلیت میگویم.»
سید حسن نصرالله در ادامه همچین با اشاره به درگذشت علامه «نسیم عطوی» و عرض تسلیت به خانواده او، افزود: «در دو دهه گذشته حاج قاسم سلیمانی فرماندهی نیروی قدس سپاه انقلاب اسلامی ایران را برعهده داشت. زمانی که حاج قاسم وارد میادین ما شد، از سه ویژگی برخوردار بود؛ ابتدا شخصیتش به خاطر صدق و اخلاص زیادی که از آن داشت و همچنین درجات عالی تقوا و اشتیاق برای دیدار خداوند. ویژگی دوم اینکه او سرباز ولایت بود و آنچه در جهتگیریها و راهبردهای اولیه انجام میداد، طبق ضوابط ولی یعنی امام خامنهای بود. حاج قاسم یکی از گزینههای مطرح برای ریاست جمهوری ایران بود اما او این را رد کرد و ترجیح داد در فعالیت جهادی باقی بماند. حاج قاسم ژنرال ولایت نبود، سرباز ولایت بود و وصیت کرد که روی مزارش بنویسند سرباز ولایت. او این طور میزیست.»
دبیرکل حزبالله اضافه کرد: «متأسفانه برخی هنوز تصور میکنند که کشورهای عضو محور مقاومت فقط تابع ایران هستند؛ اما اصلا این گونه نیست، بلکه آنها قدرتهایی هستند که به میهنشان و مقدساتشان باور دارند و حاج قاسم آمد که دست کمک به آنها برساند. حاج قاسم توانست با ذهن، تدبیرش، حضور دائم و اخلاص خود گروههای محور مقاومت را با یکدیگر هماهنگ و مرتبط کند. او وارد هر یک از این قدرتها شد و قدرت آنها را دو چندان کرد. حاج قاسم از آنها حمایت مادی و فکری میکرد و با دیدارها و حضور مستقیم در جبههها و خط مقدم به آنها امید میداد.»
حاج قاسم با دو مدلِ پروژه آمریکا در منطقه مقابله کرد
سید حسن نصرالله همچنین اشاره کرد: «حاج قاسم در دو دهه گذشته با دو مدل از پروژه آمریکا در منطقه مقابله کرد. طرح آمریکا در منطقه، طرح هژمونی، تسلط و گرفتن همه چیز بود و اسرائیل در دل این پروژه قرار داشت. مدل نخست طرح آمریکا در منطقه که شهید سلیمانی و دیگر فرماندهان شهید با آن مقابله کردند، طرح «خاورمیانه جدید» در لبنان و فلسطین بود.»
دبیرکل حزبالله ادامه داد: «نسخه اول طرح آمریکا در سال ۲۰۰۱ و پس از آنکه جورج بوش پسر قدرت را به دست گرفت، آغاز شد. طبق آنچه منتشر شد، افغانستان در این طرح نبود. یازده سپتامبر تکانی بود به این طرح آمریکا تا آنها وارد افغانستان و عراق شوند و به ایران و سوریه نزدیک بشوند. کار هدف قرار دادن مقاومت در فلسطین و لبنان در سال ۲۰۰۶ شروع شد. اشغال و تحمیل نیروهای چند ملیتی در فرودگاهها، بندرها و مرزها از مواردی بودند که این نقشه اقتضا میکرد.»
سید حسن نصرالله گفت: «اینجا بود که حاج قاسم سلیمانی به عنوان یک فرمانده وارد خط مقدم شد. ایران و سوریه مقاومت کردند و استوار ماندند و این گونه دشمن در جنگ ژوئیه شکست خورد. اگر جنگ صهیونیستها علیه لبنان به پیروزی میرسید، این جنگ علیه سوریه نیز تداوم پیدا میکرد؛ اما این اتفاق رخ نداد و در اینجا شهید سلیمانی وارد میدان شد. گروههای شیعه و سنی در عراق مخلصانه با نیروهای اشغالگر جنگیدند و عملیاتها در آن روزها بسیار عالی بود. آنها یک برنامه زمانی برای عقبنشینی را به نیروهای اشغالگر تحمیل کردند؛ اما زمانی که تعلل کردند، عملیاتها تشدید شد تا آنکه این خروج بر آنها تحمیل شد.»
مدل اول و دوم طرح آمریکا شکست خورد
دبیرکل حزبالله افزود: «اگر اقدام مقاومت در عراق، پایداری ایران و سوریه و مقاومت در لبنان و فلسطین را در کنار یکدیگر بگذاریم، نتیجه این میشود که مدل نخست طرح آمریکا به پایان رسید و شکست خورد. نتیجه مدل نخست طرح آمریکا این بود که ترامپ مجبور شد مخفیانه به عراق برود که خود این را اذعان کرد، بهرغم آنکه آمریکا هفت هزار میلیارد دلار برای مدل اول هزینه کرده بود. اگر ایران این گونه موضعگیری نمیکرد، سوریه مقاومت نمیکرد، اراده مقاومت در نزد ملتها وجود نداشت و آمریکا منطقه ما را اشغال میکرد، چه میشد؟!»
سید حسن نصرالله در ادامه به مدل دوم طرح آمریکا اشاره کرد و گفت: «نسخه دوم با اوباما شروع شد و آنها دریافتند که جنگهای گسترده شکست میخورند. آنها پی بردند که تکیه به اسرائیل در جنگها شکست است. اوباما و افراد پس از او مدل دوم طرح آمریکا را دنبال کردند. در نسخه دوم پروژه آمریکا، جنگها صبغه داخلی به خود گرفتند بهنحوی که مردم با یکدیگر میجنگیدند و تکفیریها آورده شدند تا وارد این جنگها شوند در نتیجه جنگها شکل طایفهای به خود گرفتند.»
دبیرکل حزبالله لبنان اضافه کرد: «در مدل دوم پروژه آمریکا، سلیمانی و المهندس علنا وارد عمل شدند زیرا میبایست در میدان حضور پیدا میکردند. نسخه دوم این طرح نیز تحت تأثیر مقاومت، پایداری و حضور دو فرمانده یعنی سلیمانی و المهندس در منطقه شکست خورد. پس از این دو ناکامی بزرگ و تاریخی، ترامپ آمد؛ ترامپی که دید باید علیه محور مقاومت حملهای تعیینکننده انجام دهد و این اقدام ترور فرماندهان سلیمانی و المهندس بود. هدف از این ترور در هم شکستن مقاومت، ترساندن عراقیها و تضعیف اعضای محور مقاومت در سوریه، ایران، لبنان و فلسطین بود.»
سید حسن نصرالله در ادامه بیان کرد: «طرحهای آمریکا با تشییع میلیونی پیکر شهید سلیمانی که بزرگترین تشییع در تاریخ بود، نتیجه عکس داد. مراسم تشییع پیکر شهید سلیمانی به یک نماد الهامبخش و سمبلی برای ایرانیان و عامل ثبات فرماندهان ایرانی تبدیل شد. طرح آمریکا در عراق نیز با بیانیه مرجعیت و همبستگی وفادارانه تمام طیفهای این کشور و همچنین تظاهرات میلیونی در بغداد نتیجه عکس داد؛ تظاهراتی که مردم در آن خواهان اخراج نیروهای آمریکا، حمله به این نیروها و در نهایت خروج آنها از عراق بودند.»
دبیرکل حزبالله در عین حال اشاره کرد: «در فلسطین نیز جنگهای سیف القدس و وحده الساحات و پایداری ملت فلسطین رخ داد. پس از شهادت سلیمانی، طرح معامله قرن از هم پاشید و لبنان قواعد بازدارندگی را تثبیت کرد. در پرونده ترسیم خطوط مرزی نیز این کشور پیروز بود.»
سید حسن نصرالله گفت: «مدل سوم طرح آمریکا با جنگ اقتصادی آغاز شده است که این نیازمند توضیحات بسیاری است. کابینه جدید صهیونیستها که دیوانهها در آن حضور دارند، پایان این رژیم را با اشتباهات و حماقت سرعت میبخشد. تعرض به مسجد الاقصی و مقدسات اسلامی و مقدسات مسیحیان در فلسطین و بیت المقدس نهتنها وضعیت فلسطین را به انفجار نزدیک میکند، بلکه تمام منطقه را منفجر خواهد کرد. ما با هیچ گونه تغییر در قواعد درگیری یا هر گونه خدشه به وضعیت موجود در محافظت از لبنان مماشات نخواهیم کرد.»
دبیرکل حزبالله ادامه داد: «در حقیقتها نگاهها در کنار این کابینه جدید صهیونیستها به فلسطین، قدس، کرانه باختری و مسجد الاقصی دوخته شده است. مقاومت در لبنان نیازی به حمایت ندارد، چیزی که میخواهد رئیسجمهوری است که از پشت به مقاومت خنجر نزند و علیه آن توطئه نکند که این حق طبیعی ماست. رئیسجمهور باید از یک سری ویژگیها برخوردار باشد که من یکی از آنها را اضافه کردم اینکه علیه مقاومت توطئه نکند و از پشت به ما خنجر نزند. این حق ماست که خواستار این ویژگی باشیم.»
سید حسن نصرالله توضیح داد: «رئیسجمهوری که از پست به مقاومت خنجر نزند، یعنی کشور را به سمت جنگ داخلی نکشاند. رئیسجمهوری باشد که خواستار وفاق و گفتوگو باشد و در پاسداری از لبنان در برابر تهدیدات و خطرها کمک کند. این به مصلحت تمام کشور است.»
دبیرکل حزبالله در بخش دیگری عنوان کرد: «تبلیغ میکنند که نتیجه انتخاب رئیس جمهوری منتظر نتیجه مذاکرات هستهای ایران است. چقدر تا حالا تکرار کردهایم که این حرف بیاساس است و درست نیست. ایران نه در امور داخلی لبنان نه در امور داخلی کشوری دیگری دخالت نمیکند. هر کس بحث انتخاب رئیس جمهور را به مذاکرات هستهای ایران مرتبط کند، نادان است. کسی که منتظر مذاکره هستهای ایران و آمریکا میماند ممکن است دهها سال منتظر بماند چون ما این گونه بدون رئیسجمهور خواهیم ماند. ایران در هیچ موضوعی جز هستهای مذاکره نکرده هر چند آمریکا دنبال وارد کردن مسائل دیگر است. حتی اگر سعودیها با ایران سر میز مذاکره بنشینند، اولویتشان [خلاصی از جنگ] یمن است نه لبنان.»
سید حسن نصرالله در بخش پایانی اظهاراتش با اشاره به اختلافات احزاب در این کشور و حمایت حزبالله از گفتوگو، گفت که در سخنرانی آتی خود درباره مدل سوم طرح آمریکا یعنی جنگ اقتصادی صحبت خواهد کرد.»