پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : دوران تازهاي در روسيه آغاز شده است، روسيه پوتين به ويژه در دوره جديدي که وي به قدرت رسيده، روسيه جديدي را تجربه ميکند. براي ما روسيه همواره کشوري پيچيده و پر ابهام بوده است. براي همين همواره در تحليلهايمان به گونهاي تحليل کردهايم که هميشه گمان کردهايم زوايايي وجود دارد که از آن خبر نداريم، براي همين اغلب به تحليلهاي خود اعتماد نداشتهايم و گمان کردهايم چيزي وجود دارد که از آن خبر نداريم.
البته دليل اصلي آن اين است که ما هنوز نگرش جديدي درباره روسيه پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي به دست نياوردهايم.
آقاي پوتين روسيه را از روزهاي سختش گذرانده و اکنون جايگاه با ثباتي را براي آن ايجاد کرده است.
در زمان جنگ سرد و حيات اتحاد جماهير شوروي، جهان به دو گروه بلوک شرق و بلوک غرب تقسيم ميشدند ولي پس از فروپاشي شوروي اين دستهبنديها تغيير کرد. در دنياي جديد يک سري کشورهايي هستند که طرفدار حفظ وضعيت فعلياند در حالي که کشورهاي ديگري مثل ايران و کره شمالي حداقل در مقطعي ضد وضعيت موجود بودهاند در اين ميان اين پرسش به وجود ميآيد که جايگاه روسيه کجاست؟ عدهاي ميگويند که روسيه مخالف اين وضعيت است يا حداقل طرفدار اصلاح اين وضعيت است.
به نظر من چنين تحليلي را نميتوان چندان واقعبينانه دانست چرا که روسيه در هر دو بخش فعاليت داشته است. در اين ميان کشورهاي دسته سومي هم وجود دارند که آنها را کشورهاي در حال ظهور مينامند، مانند چين و هند، عدهاي روسيه را در اين بخش هم ميگنجانند.
يکي از ويژگيهاي روسيه تهديدهاي امنيتي است که همواره چه داخلي و چه خارجي احساس کرده است. روسيه يک قدرت بزرگ جهاني است که همواره از تهديد تجزيه داخلي نگران بوده است.
از لحاظ خارجي نيز تهديدهاي استراتژيک بسياري را احساس ميکند. ويژگي دوم روسيه، اقتصاد نامتوازن آن است روسيه به رغم اين که توانسته بحران هاي اقتصادي را سپري کند و به رشد اقتصادي برسد ولي همچنان نگرانيهاي اقتصادي دارد.
دو عامل در اين مساله دخالت دارند، يکي نرخ متغير انرژي و حاملهاي انرژي است و ديگري اوليگارشي حاکم بر اقتصاد روسيه است. عامل سوم فرار بسيار بالاي سرمايه از روسيه است که در ميان قدرتهاي بزرگ اين کشور را يک کشور استثنائي کرده است. ويژگي سوم روسيه وجود تهديد هميشگي در ثبات سياسي است اگر چه پوتين توانسته است تا اندازه اي به اين وضعيت سامان دهد ولي همچنان روسيه نتوانسته به يک نظام مستقل با ثبات برسد.
روسها هنوز نتوانستهاند ميان دموکراسي، تکثرگرايي و جامعه باز سياسي با حفظ حاکميت پايدار ارتباط برقرار کنند از سويي بسياري معتقدند که جامعه روسيه پذيراي دموکراسي نيست براي همين بسياري معتقدند که اين يک چالش بزرگ براي کشوري به بزرگي روسيه است. ويژگي چهارم روسيه اين است که دومين نهاد بزرگ نظامي جهان پس از آمريکا محسوب ميشود. اين مساله اعتماد به نفسي را به روسها داده است که به آنها اجازه نميدهد که مانند يک کشور معمولي در تعاملات خارجي برخورد کنند.
اکنون غرب اگر روند نزولي را طي ميکند روسيه در روند صعودي به سر ميبرد مثلا در بحث سوريه روسيه حرف اصلي را ميزند و غربيها نتوانستهاند به دستاوردهاي مورد انتظارشان در سوريه برسند اين فضا نشان ميدهد که روسها در سطح بينالمللي صاحب سطح قدرت بيشتري شدهاند اما بيشترين مشکلي که اکنون روسها با آن مواجه هستند اين است که آنها هيچ حرف تازهاي براي جهان ندارند. پوتين در اظهارات اخيرش گفت که جايگاه سياسي و اقتصادي غرب در حال ضعيف شدن است و ما بايد از اين وضعيت نهايت استفاده را ببريم. اين نشان ميدهد که وي اهل چانهزني است اگر چه خيلي سخت امتياز ميدهد و چانهزني با او بسيار سخت است.